به گزارش خبرنگار مهر، شب سلیمان حییم صد و هشتاد و دومین شب مجله بخارا بود که با همکاری انجمن کلیمیان تهران، بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، دایرهالعمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و گنجینه پژوهشی ایرج افشار عصر یکشنبه ۷ دی ماه ۱۳۹۳ برگزار شد.
در ابتدای این مراسم علی دهباشی از سلیمان حییم چنین یاد کرد: سلیمان حییم در سال ۱۲۶۲ (۱۸۸۷ میلادی) در تهران و در یک خانواده یهودی متولد شد. پدرش «حییم اسحاق» نام داشت و مادرش «خانم» که هر دو شیرازی بودند. سلیمان حییم در سال ۱۹۰۶ وارد کالج آمریکایی شد که زیر نظر «جردن» اداره میشد. در آنجا با زبان انگلیسی آشنا شد و در سال ۱۹۱۵ پس از اتمام تحصیلات در همان کالج آمریکایی به تدریس پرداخت.
وی افزود: با ورود مشاوران اقتصادی خارجی و دکتر میلسپو به ایران، حییم با سمت مترجم در وزارت دارایی به کار مشغول شد. بعد از مدتی ریاست دارالترجمه شرکت نفت را به عهده داشت. در همین دوران و شاید قبلتر بود که او نیاز به فرهنگ انگلیسی ـ فارسی را احساس کرد و روزی ۱۸ ساعت عمر خود را به این کار اختصاص داد. حییم در سال ۱۳۰۳ (۱۹۲۴ میلادی) ازدواج کرد و دارای شش فرزند شد.
دهباشی: حییم همواره تلاش میکرد لغتی را بدون ارائه مشابه آنها در فرهنگ دوزبانه خود راه ندهد
دهباشی گفت: حییم در پیدا کردن معانی واژهها و اصطلاحات در زبان انگلیسی همت خاصی داشت، و همواره تلاش میکرد لغتی را بدون ارائه مشابه آنها در فرهنگ دوزبانه خود راه ندهد. روایت میکنند که حییم در یکی از سفرهای خود به انگلستان نمونههایی از «گِل سرشور» و «سنگ پا» و «سنجد» را با خود به انگلستان برد و از استادان آنجا خواست برای این لغات معادل بسازند.
مدیرمسئول بخارا افزود: حییم به ادبیات فارسی بسیار علاقمند بود. در آخرین روزهای زندگی که به بیمارستان منتقل میشد از فرزندان خود خواست که غزلیات سعدی و دیوان حافظ را همراهش کنند. حییم نمونههایی از رباعیات، دوبیتی، غزل، ترجیعبند و مثنوی بسیار سروده بود که مجموعهایی از تجربیات شعری حییم نزد خانوادهاش موجود است. نمونه یکی از اشعار حییم سرودهایی است که برای سنگ مزار خود سروده بود.
به گفته وی، برادران و خانوادهسلیمان حییم بنیانگذار کتابفروشی و چاپخانه و انتشارات حییم بودند که کتابهای سلیمان حییم توسط این انتشارات به چاپ میرسید. حییم در خانوادهایی بزرگ شد که به موسیقی توجه خاصی داشتند. پدر سلیمان مرحوم حییم اسحاق صدای دلنواز و طرفداران بسیاری داشت. سلیمان نیز آشنایی کامل به تمام دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی داشت و علاقه به تار داشت و خوب مینواخت.
دهباشی ادامه داد: یکی دیگر از زمینههای ادبی سلیمان حییم این بود که نمایشنامهنویسی میکرد و به کار تئاتر علاقه خاصی داشت. اولین نمایشنامهای که نوشت، کمدی «خنده سوزمانی» نام داشت که حکایت یک خانوادهیهودی بود که ماجرای دامادی فرزند خود را شرح میدادند. نمایشنامههای «یوسف و زلیخا» و «استرمرد خای» و «خشایارشاه» از دیگر کارهای او بود، که چندین مرتبه در سالن گراند هتل در لالهزار به اجرا درآمد. بانو لرتا در این نمایشنامه شرکت داشت.
سعید نفیسی درباره آثار سلیمان حییم: «مردم نگاه کنید! یک مشت پوست و استخوان با عدم امکانات یکتنه چه کارهایی انجام داده است»
مدیرمسئول نشریه بخارا سپس یادآور شد: در مراسمی که به مناسبت چاپ اول لغتنامه عبری به فارسی در سالن مدرسه ابریشمی برپا شد، گروه کثیری از ادبا و فضلای وقت همچون دکتر رضازاده شفق، استاد پورداود و... حضور داشتند. در آن مجلس سعید نفیسی طی سخنرانی مبسوطی درباره آثار سلیمان حییم گفت: «مردم نگاه کنید، یک مشت پوست و استخوان با عدم امکانات یکتنه چه کارهایی انجام داده است.»
فرهنگهای حییم به ویژه فرهنگ انگلیسی ـ فارسی سرآمد همهفرهنگها بوده و همواره سرمشق فرهنگنویسان بعدی قرار گرفته است. فرهنگ انگلیسی ـ فارسی عباس آریانپور از فرهنگ حییم بسیار بهره برده است و بسیاری از معادلهای حییم در فرهنگ آریانپور عیناً نقل شده است. سالها بعد و با گذشت زمان و تغییرات در زبان،و بسیاری شرایط جدید، لازمه ویرایش تازهایی از فرهنگ حییم حس میشد تا این فرهنگ برای دانشجویان و مترجمان بیشتر قابل استفاده شود. به همین منظور انتشارات فرهنگ معاصر دست به این کار زد و ویرایش جدید فرهنگ حییم بوسیله دکتر محمدرضا باطنی و همکاران وی صورت گرفت. دکتر باطنی در مقدمه خود بر چاپ اول ویرایش جدید فرهنگ انگلیسی ـ فارسی حییم چنین مینویسد: «غرض از این ویرایش این نبوده که ساختار فرهنگ حییم به کلی دگرگون گردد. بلکه هدف این بوده که ضمن حفظ هویت فرهنگ حییم، گَردِ زمان از چهره آن پاک شود.» سلیمان حییم سرانجام در ۲۵ بهمن ۱۳۴۸ در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.
محقق داماد: زشت میدانم از کلمۀ اقلیت استفاده کنم
سپس دکتر سید مصطفی محقق داماد سخنرانی خود را با «سلام بر تمام انبیای الهی، سلام بر ابراهیم، سلام بر موسی، سلام بر عیسی و سلام بر محمد بن عبدالله» آغاز کرد و گفت: در آستانۀ هفتاد سالگی هستم. به خاطر دارم که چهارده ساله یا پانزده ساله بودم که با دیکشنری حییم آشنا شدم. دانستم که این کلمه به چه معناست. بعدها فهمیدم که این کلمه عبری است و نویسندهاش یکی از هموطنان و همشهریان عزیزمان، کلیمیان است. آنچه امروز خدمتتان ارائه میشود باز هم کار دیگری از این بزرگوار است. به نظر من، روزی که من این کتاب را دیدم و دوستان عزیز آن را آوردند پیش من، از آن روز تا به حال که آن را ورق میزنم و مطالعه میکنم، به نظر من کار بسیار لازمی بود این کار، انتشار این کتاب. برای این که به هر حال بخشی از پاره تن کشورمان کیلیمان عزیز هستند. من خوشم نمیآید و اصلاً زشت میدانم که از کلمۀ اقلیت اصلاً استفاده کنم. اقلیت، اکثریت اصلاٌ به چه معناست. همه ایرانی هستیم و مفتخر به ایرانی بودن.
وی افزود: قطع نظر از این مسئله، برای من به عنوان یک طلبه، طلبۀ اسلام خوان، زبان عبری نقش بسیار مهمی دارد. زبانی است بسیار نزدیک به زبان عربی. اگر کسی خوب بخواهد زبان عربی را خوب بفهمد، باید دستی در عبری داشته باشد. این جمله معروف است که این دو زبان به قدری به هم نزدیکاند که میگویند تفاوتی که بین دو کلمۀ عبری و عربی هست بسیار اندک است. از نظر حروف که تفاوتی با هم ندارند، جز حرف «ب» که در یکی قبل از «ر» است و در دیگری بعد از «ر» این قدر این دو کلمه به هم نزدیکاند. در مورد کلمات هم، همانطور که شما خود تخصص دارید، میبینید. همین کلمه «حییم» از «حی» میآید که در عبری «حی» یعنی زنده. «حییم» یعنی حیات، یعنی زندگی. یا «حکیم» که در عربی هست و «خاخام» در عبری. «ثبت» در عربی و «شبت» در عبری. کلمات خیلی زیادند. و برای این که کسی خوب عربی را بداند، بایستی عبری را خوب بداند. کسی نمیتواند مدعی دانستن ادبیات عرب باشد، بدون آن که از عبری آگاهی داشته باشد.
محقق داماد اضافه کرد: مطلب دوم این است که دوستان عزیز کلیمی، خانمها و آقایان، در زمانی زندگی میکنیم که ادیان خشن، بد چهره و کریه در دنیا تلقی میشوند و ارائه میشوند، به دلیل کارهایی که از همۀ ما سر زده، به نام دین. ما برای این که بتوانیم چهره مهربان ادیان را نشان بدهیم، باید دو مرتبه الهیات را بازخوانی بکنیم. برای بازخوانی الهیات، زبان عبری در درجه اول لازم است.
جملهای از حضرت علی (ع) که کوفی عنان گفت باید بر سردر هر سازمان بینالمللی نوشته شود
وی در بخشی دیگر، وی با خواندن آیهای از قرآن کریم افزود: مؤمنان با هم بردارند. و من در مقالهای که اخیراً در حقوق بینالملل چاپ کردم، آنجا اثبات کردم که بنا بر قرآن مجید برادری جهانی از تعلیمات اسلام است. در قرآن هشت جا انبیاء برادر قوم خویش شمرده میشوند. قومی که مخاطبشان مشرک است. در قرآن مجید برادری جهانی وجود دارد. در قرآن مجید ما معتقدیم که دو برادری وجود دارد. یکی برادری ایمانی است و دیگری برادری انسانی. در قرآن مجید آمده که همسایهات را دوست داشته باش. اما جملهای در جملات امیرالمؤمنین آمده که مالک اشتر میفرماید که در دنیا یک حیوان درنده بر مردم نباش. مردم بر دو صنف بیشتر نیستند، یا برادر دینی تواند یا برادر انسانی تواند. انسان محترم است و انسان کبیر است. جملۀ مولاست. کوفی عنان در ۱۹۹۷ گفت که این جمله باید در بالای هر سازمان بینالمللی نوشته بشود و یکی از منابع تشریع حقوق بینالملل شناخته شود.
محقق داماد در ادامه با خواندن آیهای از تورات به زبان عبری، چنین ادامه داد: عدهای این آیه را این طور ترجمه کردهاند که «هم کیش خودت را مانند خودت دوست داشته باش. اگر همین باشد، مهم نیست چون باز دوباره هم کیش یعنی هم دین خودت. باز دوباره درجه یک و درجه دو میشود. باز دوباره انسان خودی و غیرخودی میشود. بعضی کمی بهتر ترجمه کردهاند. گفتهاند برای دیگری آن را بخواه که برای خودت میخواهی. اگر این باشد این همان جملهای است که حضرت مولا، البته پیغمبر اسلام هم فرموده، قبل از ایشان هم دیگران گفتهاند. به قول معروف از یونان باستان است و به قول کانت قاعدۀ اخلاقی است. یعنی خودت را میزان قرار بده. این را کانت میگوید که قاعدۀ اخلاقی است. میزان اخلاق این است که آنچه را برای دیگری میخواهی برای خودت بخواه و آنچه را برای خودت نمیخواهی برای دیگری هم نخواه. این جملۀ عبری هم ممکن است همین معنا را داشته باشد. اما جناب آقای سلیمان حییم اینجوری ترجمه کردهاند و من خیلی دلم میخواهد که معنایش همین باشد. که هم نوع خودت را مانند خودت دوست بدار.
سپس حجتالاسلام و المسلمین علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقلیتهای قومی و دینی از انتشار این کتاب سخن گفت: همانطور که شما در فهرست این برنامه میبینید نامی از من نیست و قرار هم نبوده که من برای شما فرهیختگان سخنرانی کنم ولی لازم است که من از این فرصت استفاده کنم و ارادت خودم را به محضر شما فرهیختگان، علما و دانشمندان و سرور خودم آیت الله دکتر محقق داماد و هموطنان کلیمیام ابراز کنم.
علی یونسی: هیچ ایرانی به ذهنش خطور نمیکند که اسماعیل حییم، مسلمان است یا کلیمی؟
وی افزود: اولین باری است که من به این مؤسسه (بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار) میآیم. خیلی مختصر از آیت الله دکتر محقق که خود ایشان مؤسسه را به این وضعیت آراسته است و از شخصیتی مثل ایشان زیبنده است که چنین مکانی و نیز در مورد خوبی هم، پاسداشت دانشمندان ایرانی که همۀ عشق و علاقۀ خود را برای پیشرفت علمی، حکمت، دانش و زبان و ادبیات و تمدن ایرانی به کار گرفتهاند به نحوی که حق حیات به گردن همۀ ما ایرانیان دارند. هر ایرانی با این جلوه و با این لغتنامه و این دانشمند آشناست و برای همۀ ایرانیان مورد احترام هست. هیچ ایرانی به ذهنش خطور نمیکند که این دانشمند، حییم، مسلمان هست یا کلیمی. دانشمند است و ایرانی. دین و معرفت سنخ خداست، سنخ آسمان است و به همۀ انسانها تعلق دارد. تمدن ایران زمین، تمدن اسلامی، همۀ آنچه ما ایرانیان به آن افتخار میکنیم دست پخت دانشمندانی است که از همۀ ادیان توحیدی در آن نقش داشتند و ایشان هم یکی از بزرگانی است که در پاسداشت و در بزرگداشت زبان و ادبیات فارسی نقش بزرگی داشتند. همۀ ما مدیون چنین شخصیتهایی هستیم و من تکریم میکنم این شخصیت بزرگ را و بر خود لازم میدانم که در این تکریم و بزرگداشت مشارکت کنم.
ادای دِین حداد عادل به سلیمان حیم؛ «عیدیهایم را جمع کردم و فرهنگ حییم خریدم»
سپس نوبت به دکتر غلامعلی حداد حادل، ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی رسید تا به سخنرانی درباره سلیمان حییم بپردازد. وی گفت: بنده به سه دلیل اینجا در خدمت شما هستم؛ یکی اشاره دوست و همکار گرامی ما در مجلس، نماینده جامعۀ کلیمیان ایران، آقای دکتر سیامک مُرصدق بود که بنده را از برپایی چنین مجلسی مطلع کردند و رد درخواست ایشان برای من ممکن نبود. اما دوم من به اعتبار مسئولیتی که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی دارم و این جلسه برای رونمایی از فرهنگ لغت برپا شده است و سوم این دِینی است که شخص خود من به شخص حییم دارم.
حداد عادل افزود: بنده زبان انگلیسی را بیشتر به کمک فرهنگ لغت حییم آموختم. سیزده چهارده ساله بودم که همۀ عیدیهایم را جمع کردم که شد چهارده تومان و ایام عید که تمام شد راه افتادم در خیابان شاه آباد قدیم، جمهوری فعلی که راستۀ کتابفروشها بود. تصمیم داشتم که تمام چهارده تومان را کتاب بخرم. حالا یا خودم اسم این فرهنگ را شنیده بودم یا کتابفروش با فرهنگی به من پیشنهاد کرد که این کتاب را بخرم. من با آن چهارده تومان پنج، شش کتاب خریدم و یکی فرهنگ حییم بود. از ۱۳۳۸ تا به حال که میشود پنجاه و پنج سال، تمام سالهای دبیرستان و تمام سالهای دانشگاه، این فرهنگ لغت کتاب دم دستی من بوده و حقیقتاً از آن استفاده میکردم و این کتاب را هم آوردم که گواه عاشق صادق در آستین باشد. آنقدر من از این فرهنگ لغت استفاده کردم که جلد اصلی آن مندرس شد، دادم صحافی کردند و از بس به این لبۀ صفحات سر انگشت کشیده بودم، لبه این صفحات مضرس شده، دندانه دندانه شده است.
دکتر حداد عادل در بخشی دیگر از سخنان خود به دانشنامه جهان اسلام و مدخل حییم در جلد هجدم آن اشاره کرد و شرح حال سلیمان حییم را از این مجلد برای حاضران خواند و سپس از نامۀ مجتبی مینوی خطاب به یحیی مهدوی حکایت کرد که در آن نامه میگوید کسی را شایستهتر از سلیمان حییم برای نوشتن فرهنگ فارسی جدید نمیدانست.
خاخام بزرگ جامعۀ کلیمیان ایران: فقیر از نظر ما یعنی بیسواد
در ادامه دکتر یونس حمامی لالهزار، خاخام بزرگ جامعۀ کلیمیان ایران، پس از سلام و سپاس از برگزارکنندگان و حاضرانی که برای رونمایی از کتاب فرهنگ عبری آمدهاند و گفت: مقدمات این کار را خود مرحوم سلیمان حییم فراهم کرد و نمونههای دست نویس خود او هم موجود است که بخشی از این دست نویسها نیز در اینجا به نمایش درآمده است و من اکنون قصد دارم که او را بیشتر بشناسیم. در یهودیت هم مانند سایر ادیان الهی تأکید فراوانی بر فراگیری علم وجود دارد و از نگاه دین ما کسی فقیر و مسکین است که بیسواد است و ضربالمثلی در میان ما رایج بوده که میگوید کسی که دانش دارد همه چیز دارد و اگر این را ندارد چی دارد.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود افزود: فرهنگی اکنون در اینجا رونمایی میشود، نزدیک به دوازده سال میشود که در این دوران اخیر ما روی آن کار کردهایم تا در حد توان خودمان آن را به روز برسانیم. همانطور که گفتم پایه اصلی و شالوده آن را خود مرحوم شادروان سلیمان حییم گذاشته بود و بزرگان دیگری هم کار ایشان را ادامه دادند و بعد هم به همت انجمن کلیمیان، آقای یشایایی این کار تداوم یافت و نهایتاً به امروز رسید.
سپس دکتر محمدرضا باطنی از سلیمان حییم و فرهنگنامه نویسی سخن گفت و یادآور شد: من واقعاً مفتخرم که در مجلسی که برای بزرگداشت دانشمندی در حد سلیمان حییم برگزار شده است، شرکت میکنم. من به سه دلیل علاقمند بودم و هستم که در این مجلس شرکت کنم. یکی اینکه خودم فرهنگ نویس هستم، مخصوصاً در همان زمینهای که حییم کار کرده است، یعنی فرهنگ دو زبانۀ انگلیسی ـ فارسی. دلیل دیگر این که من در مؤسسه فرهنگ معاصر کار میکنم که ناشر فرهنگهای مرحوم سلیمان حییم است و سوم این که من شخصاً یکی از فرهنگهای سلیمان حییم را ویرایش کردم. ویرایش نه به معنایی که امروز به کار میبریم، یعنی این که نوسازی کردم. یعنی آن را به روز آوردیم.
محمدرضا باطنی: فرهنگ حییم بسیار ارزشمند است ولی عتیقه است
وی افزود: فرهنگی که پنجاه سال پیش نوشته شده امروز کارآمد نیست. کلماتی مانند روغن چراغ و سفیداب و ملکی و آرخالق و این جور کلمات دیگر در زبان ما استفاده نمیشوند. کلماتی مثل خودپرداز، عابر بانک، کارت نقدی، کارت اعتباری آمده، کفش پاشنه تخم مرغی آمده و بسیاری چیزهای دیگر و ما نباید دلخوش کنیم که فرهنگ پنجاه سال پیش حییم را داریم. آن فرهنگ بسیار ارزشمند است ولی یک چیز عتیقه است. خوشبختانه فرهنگ معاصر یکی از کارهای بسیار مفیدی که کرد این بود که دست زد به روزآمد کردن فرهنگهای حییم. تا آن جایی که حافظۀ من یاری میکند تمام فرهنگهای حییم روزآمد شدهاند. لغاتی که بوی کهنگی میداد، برداشته شد و به جای آنها چیزهایی گذاشته شده که به درد مراجعه کننده میخورد. یعنی میتواند از آنها استفاده کند.
و سپس دکتر باطنی با اشاره به اینکه فرهنگنامهنویسی در دهههای اخیر بسیار فرق کرده، افزود: ما امروز که کار میکنیم، در همان خطی که حییم کار میکرد، بیش از شش یا هفت فرهنگ یک زبانۀ معتبر در اینترنت داریم. شش یا هفت فرهنگ کاغذی معتبر دور و بر میزمان است. و هیچ کدام از این امکانات در اختیار حییم نبود. او باید به شمِ زبانی خودش مراجعه میکرد یا میپرسید که این لغت چه معنی میدهد. یا این که لغات معنی را خودش حدس بزند.
دکتر باطنی در بخشی دیگر از سخنان خود چنین گفت: شعری دیدم که فکر کردم بیانش در اینجا خوب است؛ حاصل عمر نه این است که گنجی بنهی / کار نیکی است که نامی ز تو بر جا بنهد. حییم این کار نیک را شروع کرد و به سرانجام رساند. واقعاً کاری که حییم کرد فوق طاقت یک انسان است. معلوم است که این کار را با تمام دلبستگی، شور و زندگیاش انجام داده است. هیچ فرهنگنویسی نیست که در کار نوشتن فرهنگ نگاهی یا نیم نگاهی به حییم نکرده باشد.
وی افزود: در میان آدمهایی به سن و سال من هیچ کس نیست که به دورۀ لیسانس رسیده باشد و از فرهنگهایی حییم استفاده نکرده باشد. من در دانشسرای عالی بودم و کتابخانه آنجا دو جلد از فرهنگ حییم داشت و این کتاب اینقدر متقاضی داشت که یک کاغذ میچسباندند دم گیشه کتابخانه و بچهها یکی دو ساعت قبل از آن که کتابخانه کارش را شروع کند میآمدند و نامشان را در آن کاغذ مینوشتند که اولویت با آنها باشد و من خودم وقتی به عنوان شاگرد اول برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم فرهنگهای حییم را با خودم بردم. بنابراین من شخصاً وامدار حییم هستم. یکی از عللی که اینجا آمدم همین است، آمدم که این وام را ادا کنم. آثار حییم آثار یک ایرانی فرهیخته است که کار نیکِ نوی او ، او را و نام او را سالها زنده نگه خواهد داشت.
نماینده کلیمیان در مجلس: نقش ایرانیان یهودی در فن ترجمه، بارز است
دکتر سیامک مُرصدق، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی سخنران بعدی این مراسم بود. وی گفت: من در اینجا فقط قصد دارم به یک نکته اشاره کنم و آن هم نقشی است که یهودیان در طول تاریخ بشر و به ویژه در ایران در فن ترجمه داشتند. به خاطر خصوصیتی که با شغل و پیشۀ یهودیان در طول تاریخ همراه بوده و جزو گروههایی بودند که به خاطر شرایط خاص بیشتر از بقیۀ مردم در رفت و آمد بودند، بین فرهنگهای مختلف همواره پل زدند. ما حتی در دوران یونان و روم میبینیم که کسانی که فلسفۀ رومی را به جهان اسلام وارد میکنند، در واقع به نحوی دانشمندان یهودی هستند. حتی اگر به قدیمیترین ایام از تاریخ فلسفه جهان اسلام برگردیم، میتوانیم این رد پا را ببینیم. حتی در تاریخ معاصر ایران، یهودیان یک دریچۀ دو جانبه بودند. شاید جالب باشد بدانیم که اولین متون فارسی که به طور جدی مورد مطالعۀ مستشرقین قرار گرفته یک متن فارسی یهود بوده در رابطه با تجارت چند رأس گوسفند که به خط فارسی ـ یهود نوشته شده در محل فعلی افغانستان امروز. و از آن بارزتر نقشی است که ایرانیان یهودی در فن ترجمه داشتند.
دکتر مُرصدق در ادامه سخنانش افزود: اما ما اعتقاد راسخمان این است که علم به کیش خاصی تعلق ندارد. علم، فرهنگ و هنر میراث کل بشری است و تمام افراد بشر در آن سهیماند. گاهی من فکر کردم که چقدر دعوای بیمعنایی است که گاهی ما با ترکها و یا عربها بر سر اصلیت مولوی داریم. مولوی مال کسی است که مولوی را درک میکند. حالا هر زبانی هم که داشته باشد. چون فرهنگ و هنر و زیبایی ملکیت بردار نیست. مرحوم سلیمان هم به همۀ مردم ایران تعلق دارد.
وی ادامه داد: شاید یکی از افتخارات فرهنگ ایران این است که ما در طول تاریخ هیچ وقت کشوری تک زبانی، کشوری تک مذهبی، یا کشوری تک نژادی نبودیم. همواره پیروان ادیان متفاوت، با گویشهای محلی متفاوت ، با حفظ یک زبان رسمی به عنوان زبان مرجع کشور کنار هم دیگر زندگی کردند. و بیشک بخش عمدهای از باروری و رشد فرهنگی کشور ما مدیون این همزیستی است که در طول تاریخ شکل گرفته است.
رئیس انجمن کلیمیان تهران: حییم در سالهایی که بیشتر جامعه ایران بیسواد بودند، فرهنگ لغت نوشت
سپس نوبت به سخنان دکتر همایون سامیح، ریاست انجمن کلیمیان تهران رسید که وی نیز در سخنانی گفت: آنچه که باید گفته شد. من فقط از طرف دیگری به مسئله نگاه میکنم. سلیمان حییم در آن سالها، در دهۀ اول ۱۳۰۰ که بیشتر جامعۀ ایران بیسواد بودهاند، توانست فرهنگ لغتی را بنویسد که باعث ارتقای علم و دانش در ایران بشود. دستیابی دانشمندان ایرانی به علم غرب، به منابع غربی و همچنین منابعی که به زبان انگلیسی بود، باعث ارتقای دانش و همچنین فرهنگ جامعۀ ایرانی شد که مرهون این شخصی بودیم که در سال ۱۳۰۰ شروع کرد به تدوین فرهنگ انگلیسی ـ فارسی، فارسی ـ انگلیسی که خود موجب پیشرفت فراوانی در جامعۀ ایرانی شد.
وی افزود: همچنین تدوین فرهنگ عبری ـ فارسی هم یکی از کارهای بزرگی بود که حییم انجام داد و وی در ۱۳۴۴ تصمیم گرفت فرهنگ فارسی به عبری را نیز به انجام رساند. چهار سال پیاپی نیز روی این فرهنگ کار کرد که متأسفانه اجل فرصت نداد، کار نیمه تمام ماند و موفق به چاپ آن نشد. و از آن زمان تا کنون افراد بسیاری در ویرایش این فرهنگ دست داشتهاند و برای آن زحمت کشیدهاند.
تکیه کلام حیین از زبان موسایی: «همینها خوب است»
داود موسایی، مدیر نشر فرهنگ معاصر سخنران بعدی این مراسم بود که از سلیمان حییم چنین یاد کرد: آشنایی من با نام زندهیاد سلیمان حییم به سال ۱۳۴۵ برمیگردد، هنگامی که در یک کتابفروشی در مقابل دانشگاه تهران مشغول به کار شده بودم. این نام از همان زمان و تا کنون همراه من بوده است. قبل از انقلاب با توجه به این که در حوزه صحافی کتاب فعال شده بودم، برای دریافت کارهای چاپی و صحافی با زندهیاد بروخیم آشنا شدم. این آشنایی از سال ۱۳۵۰ شروع شد و تا زمانی که در ایران فعالیت داشتند برقرار بود و من از ایشان سفارش کار دریافت میکردم. کارهای صحافی همین فرهنگهایی که در حال حاضر انتشارات فرهنگ معاصر مشغول به انتشار آنهاست.
وی افزود: در آن زمان همانطور که با انتشارات بروخیم همکاری داشتم با دیگر ناشران هم همکاری میکردم، از جمله انتشارات امیر کبیر و شاهد آن بودم که انتشارات امیرکبیر فرهنگهایی با کیفیتهایی بسیار عالی منتشر میکند. برعکس انتشارات بروخیم که با کمترنی کیفیت ممکن این فرهنگها را منتشر میکرد. در طی مدت ۸ ـ ۷ سالی که با کتابفروشی بروخیم همکاری داشتم گاهی اوقات به علت هم مسیری با زنده یاد بروخیم ایشان را نیز میرساندم و طبیعی است که در طول راه گفتگوهایی انجام میشد، از جمله موارد که مرتب به ایشان گوشزد میکردم این بود که به زودی فرهنگهایی حییم به علت قدیمی بودن و ارائه نامناسب از گردونه فروش خارج خواهند شد و ایشان ابراز میداشتند که همینها خوب است و چندی پیش با یک نفر در این مورد صحبت کردم که مقداری لغت جدید به این فرهنگ اضافه کند. ولی ایشان برای هر لغت یک تومان درخواست کرده و این خیلی زیاد است.
موسایی ادامه داد: به هر صورت استنباط من این بود که ایشان پا به سنین پیری گذاشته و این کار انتشار فرهنگ برایش بیشتر جنبۀ سرگرمی دارد تا توسعه انتشارات. در صورتی که اصرار من این بود که اگر این فرهنگ به روز شود، با توجه به سابقه بسیار خوبی که فرهنگهای حییم دارند، کسب و کار چاپ و صحافی من هم رونق میگیرد. ولی متأسفانه هر بار این که این مسئله مطرح میشد ایشان اذعان میکردند که همینها خوب است و من که در آن روزگار جوان بودم و به دنبال آینده همیشه با خود میگفتم که اگر روزگاری چاپ این فرهنگها به دستم بیفتد باید آنها را احیا کنم. آرزویی تا حدی دست نیافتنی.
این ناشر گفت: بعد از انقلاب اسلامی و تعطیلی کتابفروشی بروخیم من به جستجو پرداختم و از خانواده و ورثه زندهیاد حییم امتیاز چاپ و نشر این آثار را دریافت کردم که این خود داستانی شنیدنی دارد. و به هر حال طی مراحل قانونی که مدت زمان زیادی طول کشید امتیاز این آثار به فرهنگ معاصر واگذار شد. در سال ۱۳۶۰ اولین فرهنگ کوچک حییم به شکل بسیار مناسب با چاپ و صحافی بسیار خوب منتشر شد. از همان زمان پیگیر ایدههای اولیه بودم. پس از این که دو سه سالی از انتشار این آثار گذشت، به دنبال افرادی بودم تا این فرهنگ را روزآمد کنند. شروع این کار با توجه به عدم وجود سنتهای فرهنگ نویسی و روزآمد کردن در ایران بسیار دشوار بود.
موسایی گفت: نهایتاً در اردیبهشت ۱۳۶۲ با همکاری اساتید زبان شناسی مانند استاد دکتر محمدرضا باطنی، زندهیاد دکتر علیمحمد حقشناس، دکتر حسین سامعی، زندهیاد کریم امامی و افراد دیگر در یک واحد آپارتمان کوچک که محل کسب و کارم بود ـ واحدی به نام واحد پژوهش ـ دایر کردیم که یکی از اهداف آن روزآمد کردن فرهنگهای حییم بود. با همکاری دکتر محمدرضا باطنی و دکتر حسین سامعی و تنی چند از افراد حاضر در واحد پژوهش در سال ۷۱ اولین ویرایش فرهنگ انگلیسی فارسی کوچک حییم منتشر شد و طی سالهای بعد هم کلیه فرهنگهای حییم یک بار بازآرایی شده و ۴ عنوان مهم آنها نیز روزآمد شدند که در اینجا از تمامی آنها که برای این امر همت گماشتند سپاسگزاری میکنم.
حییم؛ انسانی فرازمینی
وی ادامه داد: اما چرا من تا این حد اصرار داشتم که این فرهنگ مجدداً زنده و احیا شود؟ به یاد دارم هنگامی که با مرحوم بروخیم همکاری داشتم در یکی از روزهایی که کتابهای صحافی شده را به انبار ایشان منتقل میکردم، به طور اتفاقی روزنامهای در کف انبار نظرم را جلب کرد که مصاحبهای بود با مرحوم حییم. چیزی که از آن مصاحبه در ذهنم مانده است این بود که اگر من مردم نگذارید فرهنگهایم بمیرند. و مشابه این گفته را مرحوم فرجالله سلیمانزاده (خواهرزاده زنده یاد حییم و وصی قانونی ایشان) میگفتند: «داییام روی تخت بیمارستان با دستان و صدای لرزان میگفت نگذارید فرهنگهایم بمیرند. فرهنگهایم را زنده نگه دارید.» من خوشحالم که در اینجا بگویم من به این وصیت انسانی، فرهنگی عمل کردم. شاهد آن مجموعه کاملی است که ملاجظه میفرمایید و اما در مورد زنده یاد حییم و کار بزرگ و کارستان ایشان: حدود ۳۴ سال است این مؤسسه تأسیس شده که ۲۹ سال از آن در حوزۀ تحقیق و پژوهش بوده است. از این روست که میتوانم اظهار کنم که کاری که سلیمان حییم انجام داده در حد و اندازه یک انسان معمولی نیست. اعتقاد شخصیام این است که ظاهراً در هر ۱۰۰ سال در هر زمینهای فردی میآید که دست به کاری میزند که مثل هیچکس نیست.
موسایی گفت: کار این انسانهای فرازمینی به گونهای است که با هیچ متر و معیاری قابل اندازه گیری نیست. در حوزه فرهنگ نویسی در ایران سلیمان حییم یکی از آنهاست. یک فرد به تنهایی یک مجموعه فرهنگ به نامهای: ۱. فرهنگ دو جلدی انگلیسی فارسی چاپ اول حدود ۱۵۰۰ صفحه در ۱۳۰۸، ۲. ویراست دوم همین فرهنگ در ۱۳۲۲ در دو جلد حدود ۲۸۰۰ صفحه، ۳. فرهنگ فارسی انگلیسی دو جلدی ۲۴۰۰ ص، ۴. فرهنگ یک جلدی انگلیسی فارسی آخرین چاپ ناشر قبل در حدود ۱۴۰۰ ص، ۵. فرهنگ یک جلدی فارسی انگلیسی۱۰۰۰ ص، ۶. فرهنگ کوچک انگلیسی ـ فارسی چاپ اول حدود ۷۰۰ ص در ۱۳۳۲، ۷. ویراست دوم همین فرهنگ ۸۰۰ ص در ۱۳۳۵، ۸. فرهنگ کوچک فارسی انگلیسی چاپ اول ۶۴۰ ص در ۱۳۳۳، ۹. فرهنگ کوچگ فارسی انگلیسی ویراست دوم ۸۰۰ ص اسفند ۱۳۳۶، ۱۰. فرهنگ ضرب المثلهای فارسی ـ انگلیسی حدود ۹۰۰ ص، ۱۱. فرهنگ فرانسه فارسی جیبی کوچک حدود ۱۰۰۰ص، ۱۲. فرهنگ عبری فارسی حدود ۱۰۰۰ ص، ۱۳. فرهنگ فارسی عبری که امروز رونمایی آن است و نمیدانم چند صفحه است که تعداد حدوداً ۱۵۰۰۰ صفحه را تألیف و تدوین کرده است، نمونه خوانی و غلط گیری کرده که به قول زنده یاد کریم امامی «فرهنگهای حییم از بیغلط ترین فرهنگهاست» آن هم با امکانات حروف چینی دستی و کلیشهسازی در آن زمان.
این ناشر پیشکسوت گفت: برای اهمیت کار ایشان همین بس که فرهنگهای انگلیسی ـ فارسی را تدوین کرده، نمونه خوانی کرده و تمامی آنها در زمان حیات خودشان روزآمد شدهاند. در مورد فرهنگ فارسی به انگلیسی وضعیت به گونهای دیگر بوده است. تصور کنید ۸۰ و اندی سال قبل نه فرهنگ دهخدا وجود داشت، نه فرهنگ معین، نه فرهنگ عمید. این بزرگ انسان نخست لغات فارسی را که برای آن روزگار کاربرد داشته استخراج و جمعآوری کرده، سپس معادل سازی انگلیسی کرده و برای استفاده خارجیان تلفظ فارسی لغات را داده، یعنی شش عنوان فرهنگ انگلیسی فارسی و فارسی انگلیسی. یک جلد ضرب المثلهای فارسی انگلیسی که برای اولین بار منتشر شده، فرهنگ کوچک فارسی، فرهنگ عبری ـ فارسی و اکنون هم چشممان به فرهنگ فارسی عبری ایشان روشن میشود. بدون شک کار کارستان سلیمان حییم را عشق به کار پیش برد. چون با هیچ معیاری قابل اندازهگیری نیست، کپی قراردادهای زندهیاد با ناشرانش، برادران بروخیم در آرشیو ما هست. به عنوان ناشر و یک ایرانی نمیتوانم قدردان او نباشم. استاد بزرگ فرهنگ نویسی امروز جناب آقای دکتر باطنی در میان ما حضور دارند و با توجه به کارهای تحقیقی که در طول ۳۰ سال در انتشارات فرهنگ معاصر انجام دادهاند فقط میتوانند قضاوت کنند که چه کار مشقت باری را زنده یاد حییم انجام داده است.
در بخشی دیگر از این مراسم و در فیلمی ویدئویی اسماعیل جمشیدی حکایت دیدار و مصاحبه با سلیمان حییم را چنین بازگفت: روزی که تصمیم گرفتم با آقای سلیمان حییم مصاحبه کنم، اول نگران بودم که با مردی بداخلاق و ترشرو و بی حوصله رو به رو شدم اما وقتی تلفن کردم استقبال خوبی کرد و وقتی به خانه اش رفتم این استقبال دو چندان شد. برای من مهم بود که این مردی که را تا این اندازه در جامعه ما اهمیت داشت و به گسترش فرهنگ و دانش کمک کرده بود معرفی کنم.
وی افزود: حییم در همان چند دقیقه اول مرا فوقالعاده تحت تأثیر قرار داد، با رفتار و گفتههایش. و برای ما خیلی زود معلوم شد که این آدمی که فکر میکردم خیلی بد اخلاق و ترشرو هست، شاعر است و موسیقیدان و بسیار دوست. برای ما تار زد و شعر خواند و مقدار زیادی از حرفها و شعرهایش را به من داد و وقتی نگرانیام را به او گفتم که نمیترسد اینها را من به او برنگردانم. در جوابم گفت به درد شما بیشتر میخورد و وقتی چند سال بعد از آنها در جایی دیگر استفاده کردم پیش بینی او درست از آب درآمد.
دکتر حورا یاوری نیز در بخشی دیگر از این فیلم ویدئویی درباره سلیمان حییم چنین گفت: آقای سلیمان حییم در دورهای از تاریخ ایران به وجود آمده و زندگیاش را گذرانده که همه چیز در فرهنگ و سرزمین ما در حال تحول و دگرگونی بود. سلیمان حییم به آن گروه از تیزهوشان و باریک نگران جامعه ما متعلق است که متوجه این تحول و دگرگونی شد و با جدّیت تمام درصدد رفع برخی از نیازهایی که این تحولات و دگرگونی به وجود آورده برآمده است.
وی افزود: درک این که جامعه به دلیل برخورد با غرب و تمدن غرب ، نیاز به واژهها و مفاهیم و اصطلاحاتی دارد که تا آن زمان مورد نیاز نبوده، آقای سلیمان حییم را به تدوین فرهنگنامههایی تشویق میکند که بسیاری از نیازهای آن زمان ایران را برآورده کرده برای کسانی که به این واژهها و مفاهیم احتیاج داشتند و در عین حال راه را برگشوده برای پژوهشگران و محققانی که درصدد تکمیل این فرهنگ برآمدند. نام سلیمان حییم به عنوان یک بنیانگذار و به عنوان یک راهگشا برای تدوین این فرهنگنامهها همیشه در فرهنگ ایران جاویدان خواهد ماند.
در پایان این برنامه، از فرهنگ فارسی ـ عبری حییم با حضور خاخام بزرگ جامعۀ کلیمیان، دکتر یونس حمامی لالهزار، دکتر حسن انوری، دکتر محمدرضا باطنی، مهندس آرش آبایی، داود موسایی، دکتر سیامک مُرصدق، دکتر همایون سامیح، دکتر کهن صدق، هارون یشایایی، خانم لئا دانیالی، آقای دل رحیم و آقای ابطحی رونمایی شد.
نظر شما