موسی بیدج، مترجم ادبیات عرب در گفتگو با خبرنگار مهر، از انتشار مجموعه شعری با عنوان «بدوی سرخپوست» محمد الماغوط، شاعر سوری و بنیانگذار شعر سپید عربی خبر داد و افزود: یک سال و نیم پیش، انتشارات نگاه، این مجموعه شعر را از من گرفت اما هنوز پس از این همه مدت، منتشر نشده است. البته میتوان حدس زد حجم کارهایشان زیاد است اما اگر ترتیب و تدبیری هم برای انتشار کارها در نظر گرفته شود، خوب است!
مترجم «ریتا...عشق و یاسمن»، الماغوط را پدر شعر سپید عربی دانست و افزود: آشنایی فارسی زبانان با شعر ارجمند محمد الماغوط که تسلطی کم نظیر بر رویدادهای جهان عرب و ادبیات عربی دارد، میتواند دریچههای تازهای را به روی مخاطبان شعر بگشاید.
همچنین به گفته بیدج، اشعاری که در مجموعه «بدوی سرخپوست» آمده، شعرهای اجتماعی آمیخته با طنز است و پیشبینی او در جایگاه مترجم کتاب، این است که این مجموعه بر مخاطب تاثیر میگذارد.
مترجم «عاشقانههای آدونیس» در پاسخ به این سوال که آیا محمد الماغوط، شعر شناختهشدهای برای فارسی زبانان است، گفت: من ۲۰ سال پیش، کتابی از او را ترجمه کردم اما ناشر بدهی بالا آورد و کتاب را توقیف کردند حالا خوشحالم که پس از این مدت طولانی قرار است مجموعهای از اشعار محمد الماغوط منتشر شود البته اگر انتشارات نگاه، بیش از این مرا منتظر نگذارد.
محمد الماغوط، شاعر و نمایشنامهنویس سوری که به «بیخانمان» معروف شده است، در سال ١٩٣۴ در سلمیه از توابع استان حماه، در شمال دمشق به دنیا آمد و به دلیل تنگدستی خانواده، تحصیلات خود در هنرستان کشاورزی را ناتمام گذاشت و در جستجوی یافتن کار، رهسپار دمشق شد. الماغوط، در سال ١٩۵۵ میلادی به اتهام عضویت در حزب ملیگرای اجتماعی سوریه دستگیر شد و پس از آزادی از زندان، به بیروت رفت که آن زمان مرکز فرهنگی دنیای عرب بود.
او در آنجا به دیگر شاعران نثرنویس عرب چون آدونیس و یوسف الخال پیوست و مجموعههای شعری «غم در مهتاب»، «اتاقی با میلیونها دیوار» و «شادی حرفه من نیست»، محصول زندگی وی در بیروت است. این شاعر سوری، یکی از پیشتازان شعر سپید عرب و یکی از پرکارترین آنها به شمار میرود. او، پیش از مرگ در سوم آوریل ٢٠٠۶ برابر با ۱۴ فروردین ١٣۸۵ با نوشتن «جلاد گُلها»، «به وطنام خیانت خواهم کرد» و «بادیهنشین سرخ»، بار دیگر به انتقاد از وضعیت کشورهای عربی پرداخت.
نظر شما