آن چه در پي مي آيد قسمت اول گفتگوي مشروح خبرگزاري "مهر" با هيهاوند است و اميدواريم ادامه اين گفتگو با ساير صاحبنظران زمينه اعتلاي تئاتر دفاع مقدس را هرچه بيشتر فراهم كند.
* خبرگزاري "مهر" - سرويس تئاتر : از آغاز جريان تئاتر انقلاب بگوييد؟
- هوشنگ هيهاوند : من، محمد جمال پور و فرهاد مهندس پور، مهرماه 59 بنياد اولين جشنواره تئاتر بعد از انقلاب را در مسجد سليمان گذاشتيم. كانون فرهنگي و هنري كهف شكل گرفت وباعث افتخار و تأسف و اندوهم است كه سه نفر از بهترين شاگردان و دوستان من ، حميد قرباني ، سومالي و فريدون اميرجاملويي كه در اين جشنواره حضور داشتند و جايزه گرفتند ، شهيد شدند ، بچه هايي تئاتري كه جنگيدند و شهيد شدند. از جمع كانون فرهنگي كهف بسياري ديگر نيز شهيد شدند تنها 4 نفر زنده مانديم ، كانون فرهنگي كهف در آن سالها فعاليت هاي فرهنگي خود را بر مبناي ارزشهاي اسلامي وبا تأكيد بر دفاع مقدس متمركز كرده بود، ما اولين جشنواره تئاتر انقلاب اسلامي را برگزار كرديم و درهمان روزهاي آغازين جشنواره بود كه براي اولين بار صداي هواپيما و بمباران را شنيدم . دوره بعد اين جشنواره در دزفول برگزار شد و يك گروه تئاتري زير بمباران شهيد شد ،اهميت اين جشنواره در معرفي افرادي بود كه بعدها از نوابغ شدند افرادي مانند شهيد علي جمال پوردر فلسفه يا فرهاد مهندس پور ، اردشير صالح پور، محمد دشت گلي و محمدر ضا خسرويان و ... در تئاتر اين افراد از مسجد سليمان به جامعه تئاتري تهران ارائه شدند. اين هنرمندان در كلوپ هاي شبانه مدارس قبل از انقلاب تئاتر را فرا گرفتند حالا هركس به فراخور موقعيت شهري خود، به عنوان مثال ، ما در مسجد سليمان به خاطر حضور انگليسي ها و ترجمه خوب ادبيات انگليسي و فرانسه به سمت اين ادبيات رفتيم. بچه هاي بزرگتر ياد مي گرفتند و بچه هاي كوچك تر تغذيه مي شدند . با اين تفاوت كه بچه هاي كوچك تر كه ما بوديم مستقل بار آمديم و دست و پا بسته هر چيزي را كه به ما ياد دادند، نپذيرفتيم و آن به دليل رويا رويي ما با شخصيتي مانند امام خميني بود، انساني كه به تمام آرمانها و وعده هايي كه مردم دوست دارند وفادار بود و حتي اگر نمي توانست به آن عمل كند با مردم در ميان مي گذاشت و صادقانه مي گفت نمي توانم عمل كنم . در اين شرايط خاص ادبي و هنري ، مسجد سليمان كه شهري باسواد اما كارگري و پر از دروغ سياسي بود با رهبري امام خميني نسل بزرگي را به حركت واداشت. بنابراين ما امروز فكر مي كنيم بخش مهمي از زندگي ادبي ، هنري وحتي خانوادگي ما مديون امام است.
هيهاوند در ادامه با خبرنگار" مهر" تأكيد كرد : نسل عجيب و غريب ما با شاهكارهاي ادبي جهان از طريق ترجمه هاي انگليسي آشنا شد، اما در آن حركت نمي ديد و اغنا نمي شد، زيرا مي ديدم شعر و ادبيات آرماني است، اما از انگليسي ها كشيده مي خوريم و از خود اختياري نداريم بعد از مدتي هم انگليسي ها رفتند ، اما فرانسوي ها و آمريكايي ها آمدند در آنجا سد ساختند ، بزرگترين كارخانه تانك سازي و پايگاه نيروي هوايي را راه اندازي كردند ، با خود ادبيات آن طرف را نيزآوردند، اما بازهم ما اختياري نداشتيم و آدمي نداشتيم تا ما را تكان دهد ، امام خميني آمد و همسو با اين جريان، جريان مذهبي نيز كه با تبعيد آيت الله منتظري به اين منطقه آغاز شده بود ، به ما كمك كرد.
* جشنواره تئاتر انقلاب اسلامي تا چند دوره ، به چه شكل و با چه بودجه اي برگزار شد؟
- اين جشنواره 5 دوره با بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار شد، اما پس ازآن گفتند ما جشنواره تئاتر فجر را راه اندازي كرده ايم، از طرف ديگر، خوزستان درگيري مهمتري به نام جنگ دارد، بنابراين بهتر است بازار تئاتر را در خوزستان تعطيل كنيد و اين بازار را به جبهه ها ببريد، در ظاهر اين حرف كاملا منطقي بود.
* منظورم اين است كه شما چند نفر به تنهايي و با بودجه خود اين جريان فرهنگي را راه انداختيد يا حمايتهاي دولتي هم از شما مي شد؟
- اين جشنواره با پشتوانه مالي خودمان ، مردم و آدمهاي با نفوذ اهواز مانند موسوي جزايري و شركت نفت برگزار مي شد ،البته هزينه جشنواره بسيار اندك بود . همچنين اين ويژگي مسجد سليمان كه در هر مدرسه اش يك سالن تئاترو سينما وجود داشت، به ما در زمينه فراهم بودن امكانات بسيار كمك مي كرد، اين مدارس توسط انگليسي ها ساخته شده بود.
*اين سالنها هنوز وجود دارند؟
- بله ! البته الان برخي از آنها تبديل به مكان هاي ديگري شده اند ، يكي از بهترين سالنهاي تئاتري هم وزن و هم شكل تئاتر شهر نيز در اين شهر وجود دارد، ما درآن زمان سالن اپرا داشتيم ومن در كودكي اپراي اتللو را در اين مكان ديدم . اما بيشتر اين سالنها امروزدر اختيار شركت نفت است وشركت نفت آن قدر درگير دلارهاي نفتي و كارهاي سخت نفتي است كه توانايي و نيرويي كه بتوانند از اين امكانات استفاده كند را ندارد ، هرچند كه شنيده ام در اين اواخر محمد جمال پور مشغول كارهايي براي راه اندازي اين سالنها است.
* اين جشنواره در چه سالي تعطيل شد؟
- در سالهاي 63 بود كه جشنواره تئاتر انقلاب تعطيل شد و در واقع با جشنواره هاي تئاتر استاني و منطقه اي ابقاع شد و از آن تنها به عنوان يك الگو استفاده شد. به هرحال جشنواره ما جشنواره قابل توجه اي بود، داوراني چون محسن مخلمباف ، مجيد مجيدي، تاجبخش فناييان ، سعيد كشن فلاح و ... آثار اين جشنواره را داوري مي كردند.
* چطور شد كه جشنواره تئاتر انقلاب بعد از جنگ به شكل جشنواره تئاتر دفاع مقدس در تهران راه اندازي شد؟
- اين جشنواره به شكل جشنواره تئاتر دفاع مقدس راه اندازي نشد، بلكه ما بانيان جشنواره تئاتر انقلاب به طور اتفاقي پس از جنگ براي ادامه تحصيل به تهران آمدم و با بچه هاي 17 شهريور تبريز مانند "مجيد سرسنگي" آشنا شديم ، همزماني اين موضوع با دوره رياست "مهدي چمران" در دانشگاه هنر ، كه بعدها رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس شد ، منجر به شكل گيري اين جريان شد . آقاي چمران براي ايجاد تشكيلات هنري خود در بنياد از معتمدين خود يعني دانشجوياني كه مي شناخت استفاده كرد افرادي چون فرهادمهندس پور ، مجيد سرسنگي ، امير دژاكام و بعد ها به فاصله چند ماه حسين مسافر آستانه . اما فكر اوليه جشنواره تئاتر دفاع مقدس را فرهاد مهندس پور ارائه كرد و من آيين نامه اين جشنواره را به مدت دو هفته تا سه هفته نوشتم و بعد به ديگر بچه ها به ويژه "مجيد سرسنگي" و "مهندس پور" كه بسيار سختگير بودند ارائه دادم .
* شما و مهندس پور با چه هدفي تصميم به راه اندازي جشنواره تئاتر دفاع مقدس گرفتيد ؟
- هدف خيلي روشن و واضح بود، اهداف متعالي مد نظرمان بود كه اكنون در خاطرم نيست ، اما مي توانم دست نوشته هايي از خودم درباره اساسنامه جشنواره ارائه دهم و به شما نشان دهم كه اصلا اين گفته برخي دوستان كه ما بدون اساسنامه و هدفي جشنواره را برگزار مي كرديم، درست نيست . اساسنامه اين جشنواره داراي اسلوب و اهداف ، مقدمه ، تعريف و حتي واژگان كليدي ، ساختار، شرح ساختار و فرم برگزاري بود ، البته منكر ضعف تئوريهايمان هم نيستم . تا ده دوره همين بچه ها با اندكي جابجايي براي جلوگيري از روزمرگي و تكرار جشنواره را اداره كردند، مثلا چند دوره امير دژاكام دبيرجشنواره بود، بعد حسين مسافر آستانه دبير شد .
* و در دوره اي مهندس پور؟
- نه ! مهندس پور، چون معاونت هنري بود، اصلا در شأنش نبود كه دبير جشنواره شود ، اين افرادي كه ذوق مي كنند كه پست هاي مختلف فرهنگي - هنري را به دست آورند يا دبير يك جشنواره يا مسوول دبيرخانه شوند، فكر مي كنم ، بيشتر از آن كه مسئله را بشناسند، از اين كه كالاي بزرگ و چشم نوازي به اسم جشنواره در اختيارشان است، ذوق زده هستند. در جواب اين افراد كه ما را متهم كرده اند ، بدون اساسنامه جشنواره برگزار كرده ايم نيز بايد بگويم اصلا اين طور نبود ما كاملا باهم جدي بوديم و يادم است يك بار براي جابجا شدن يك كلمه آقاي مسافر تمام اوراق موجود را پاره كرد و مجبور شديم دوباره از اول بنويسيم . يا پس از هر جشنواره محمد جمال پور مانند يك معلم اخلاق و وجدان بيدار ما را موأخذه مي كرد وبعد از بسم الله اسم تك تك شهدايي كه مي شناختيم به زبان مي آورد و مي گفت اين جشنواره را مي خواهيم در مقابل اين شهدا بگذاريم و درباره آن صحبت كنيم ، ما بنا نداشتيم كه دوست و رفيق و پسر خواهر و برادر و كارگران و كارمندان رفقاي صميمي خود را وارد سيستم جشنواره كنيم فقط از بد حادثه بيشتر ما اهل جنوب بوديم كه درگير جنگ شده بوديم و جنگ را با پوست و استخوان مي شناختيم و جدي در باره آن صحبت مي كرديم . ما به جنگ به شكل تابو نگاه نمي كنيم ، چون اگر تابو شود، ديگر نمي توانيم، ايرادهاي آن را پيدا كنيم . خداوند هم در قرآن مجيد، مسلمانان را در جنگ احد مورد موأخذه قرار مي دهد، وقتي از تئاتر دفاع مقدس تابو بسازي و اجازه ندهي كسي درباره آن فكر كند و حرف بزند ، مطمئن باش كه حركت نمي كند ومورد علاقه قرار نمي گيرد.
* به آغاز جشنواره تئاتر دفاع مقدس برگرديم؟
- بله . اولين جشنواره تئاتر دفاع مقدس سال 72 در تهران شروع شد و 90 نمايشنامه براي ما ارسال شد و 11 متن از اين 90 نمايشنامه براي جشنواره انتخاب شد ، برخي از اين نمايشها به لحاظ قدسيت ، چيزي كم نداشت و كاملا اين فضا در آنها مشهود بود.
* من شنيده ام جريان تئاتر دفاع مقدس در آن سالها بيشتر از سينماي دفاع مقدس بوده، هم تأثير گذار بوده، به طوري كه جشنواره سينما و موسيقي دفاع مقدس دو سالانه اما تئاتر به صورت سالانه برگزار مي شده است؟
- صدردر صد ، چون تئاتر با زندگي سر و كاردارد و بايد به طور روزمره با مردم ارتباط بر قرار كند هر لحظه اي كه مانع ارتباط تئاتر با مردم شويم موجب مي شويم يك روز بيشتر فراموش كنند چون سنت تازه اي در ايران است و اصلا نمي شود آن را به طور دو سالانه برگزار كرد و حتي بايد به صورت دو بار در سال برگزار شود. مشكل جشنواره تئاتر دفاع مقدس اين چيزها نيست فقط در اين است كه توسط نظامي ها اداره مي شود.
* گفتيد جشنواره تئاتر دفاع مقدس ده دوره با مديريت بانيانش برگزار شد و در سالهاي اخيرهمواره دبير اين جشنواره حسين مسافر آستانه بود، چطور شد پس از جشنواره دهم و در آغاز جشنواره يازدهم تصميم گرفتيد دبير جشنواره عوض شود و محمد جمال پور جايگزين مسافر آستانه شود؟
- اين با مشورت همه باهم و پيرو همان تفكر تغيير جهت جلوگيري از عادت و تكرار صورت گرفت . حسين مسافر از جشنواره يازدهم كنار گذاشته نشد ، محمد جمال پور دبير شد اما من و مسافر همچنان در كنار او بوديم ، هر دبيري شيوه اجرايي خود را بر مبناي سنت كه همان آيين نامه امان بود ، اجرا مي كرد. سنت و آيين نامه ما واحد بود اما مسافر در دوره دبيري خود روش خود را اجرا مي كرد، جمال پور و دژاكام هم شيوه خود. حتي در يكي دو دوره فكر كرديم بهتر است ،مجري جشنواره از بيرون گروه خودمان باشد بنابراين برگزاري آن را به انجمن انقلاب و تئاتر دفاع مقدس واگذار كرديم . حتي مايل بوديم در دوره اي مجري جشنواره ارشاد باشد اما شرايط از دو طرف اين اجازه را به ما نداد. البته در دوره اي مهندس كاظمي معاونت هنري ارشاد كمك كرد ،به عنوان مثال از هزينه 120 ميليون توماني جشنواره 30 ميليون را به عهده گرفت. ايشان دردو دوره به ماكمك مالي كرد.
* يعني بودجه جشنواره شما 120 ميلييون تومان بود؟
- نه ، ما اين مبلغ را جهت اجراي عمومي نمايشهاي دفاع مقدس درخواست كرديم واما با آن هفته هاي تئاتر دفاع مقدس را بنيان گذاري كرديم و با كمكي كه طي دو دوره از مهندس كاظمي گرفتيم ، توانستيم 5 دوره هفته هاي تئاتر دفاع مقدس را برگزار كنيم.
* بودجه جشنواره تئاتر دفاع مقدس طي دوره هاي اوليه چقدر بود؟
- خاطرم نيست . فكر مي كنم علت عدم پرداخت بدهي هاي دور ه قبل بي كفايتي مسوولانش بوده است . البته بودجه كم بود اما امكان برگزاري بهتراز آن وجود داشت . در دوره هاي قبل ما با بودجه كمتري جشنواره را بهتر برگزار كرده بوديم . من فكر مي كنم در اين مورد بايد مسوول مالي جشنواره يازدهم را مورد سرزنش قرار داد همچنين در نظر داشته باشيم كه در دوره هاي قبل 10 نفر كه 10 اعتبار بزرگ براي جشنواره بودند و حضورشان كلي از مشكلات اين جشنواره را در زمينه اقامت ميهمانان و حمايت بومي و منطقه اي حل مي كرد، مسوول بودند . به عنوان مثال در جشنواره دوره چهارم در اردبيل برگزار شد و به دليل ارتباط و شناخت آقاي چمران با آقاي احمدي نژاد استاندار اردبيل كه اكنون رئيس جمهور شده اند ، بسياري از مشكلات ما حل شد.
* در اين چند سال، اين بودجه چقدر افزايش پيدا كرده است؟
- من فكر مي كنم به نسبت وقتي 90 نمايشنامه در دوره اول وجود دارد و تنها 10 نمايش اجرا مي شود تا دوره يازدهم كه هزار نمايشنامه ارسال مي شود و حدود 60 نمايشنامه در جشنواره اجرا مي شود، بودجه رشد نكرده است. ارقام را بايد از بنياد بپرسيد چون من يكي از آدمهايي بودم كه تا جشنواره يازدهم چندان پي گير مسايل مالي بودم. در جشنواره يازدهم هم به دليل شرايط خاصي مجبور شدم با حساسيت ويژه اي مسايل مالي را پي گيري كنم .
* علاوه برتغيير در ساختار مالي ، در آستانه برگزاري يازدهمين جشنواره تئاتر دفاع مقدس با وجود برگزاري يك جشنواره منطقه اي ( اروميه) يك دفعه ساختار كلي اين جشنواره تغيير كرد و تمام مسوولان برگزاري از دبير گرفته تا معاونت روابط عمومي جشنواره تغيير كرد اين اتفاق چگونه رخ داد؟
- به هر حال رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس عوض شد و در كشور ما متداول است وقتي رئيسي عوض مي شود كل بدنه ارگان و سازمان هم تغيير مي كند. در حالي كه اين اشتباه است و اگر هم تغييراتي شكل بگيرد، بايد در حد دو نفر از مسوولان باشد . جمال پور آدم صريح الهجه اي است ، بين ايشان و رياست محترم بنياد گفت وگويي ايجاد شد، پيشنهاد مي دهم از خود آقاي جمال پور بپرسيد چه صحبتي ميان آنها شده است، ظاهرا جمال پور به صراحت گفته بود؛ شما اين كاره نيستيد! آنها خواستار يك فضاي ديگري براي جشنواره تئاتر دفاع مقدس بودند. مي خواستند كه بچه هاي گروه ما احساس كنند در همين فضا هستند، انتقاد را هم پذيرا بودند اما شيوه انتقاد كردن را قبول نداشتند.
* پس از تغيير تمام كادر برگزار كننده جشنواره تئاتر دفاع مقدس ، تنها هيهاوند كه اتفاقا حس مي شد خواهد رفت ،ماند؟ و اين موجب تغيير ديدگاه خيلي افراد درباره اين هنرمند نكته بين شد؟
- من قرار نبود بمانم، اما به دستور بچه هاي گروهمان ماندم . من مي خواستم بروم ، ولي بناي ما براين شد كه من بمانم ودر حد ممكن ناظر تغييرات باشم تا اصلاحات درست انجام شود. البته من كارمند قرار دادي بنياد حفظ آثار هم بودم ودر واقع يكي نگاه خاص بچه هاي دفاع مقدس به من بود . آنها معتقد بودند كه اگر من بمانم و كار خاصي بكنم ، اتفاق خاصي رخ خواهد داد و از بروز خطاهاي بزرگ ممانعت خواهم كرد و ديگر اين كه ، چون منبع در آمد زندگي من از شغلم در بنياد تأمين مي شد، ماندم . هرچند كه قبل از بنياد، رئيس دپارتمان اراك بودم و وضعيت مالي بهتري داشتم .
"ادامه دارد"
نظر شما