
تعامل سينماي كنوني و تلويزيون كنوني در نهايت به ضرر سينما تمام خواهد شد.
اين كارشناس رسانه درباره اينكه شخصي همانند جعفري جلوه كه از سابقه فعاليت طولاني در عرصه رسانه تلويزيون برخوردار است با قرار گرفتن در جايگاه متولي گري سينماي كشور تا چه اندازه احتمال توفيق دارد، توضيح داد: تلويزيون و سينما دو دنياي متفاوت هستند و هر كدام ويژگي ها و شرايطي دارند كه با همديگر تفاوت هاي اساسي دارد. سينما يك هنر - صنعت است، اما ما نمي توانيم بگوييم شخصي كه در عرصه صنعت فعاليت دارد و فرد موفقي به شمار مي رود در زمينه سينما هم موفق خواهد شد. بنابراين شخصي كه به هر رسانه و مديومي وارد مي شود، بايد به اندازه كافي از تجربه و تبحر برخوردار باشد. نكته مهم ديگر اينكه، من طي سالهاي گذشته به اين نتيجه رسيده ام كه براي ارزيابي فعاليت هر مديري بايد به مافوق او توجه كرد. يعني اگر فردي بسيار باهوش و حتي نابغه باشد، اما تحت نظارت و هدايت فردي كودن قرار بگيرد، بدون ترديد دايره فعاليت هاي او بسيار محدود مي شود. چون هيچ كارمندي بيش از رييس خود نمي تواند حركت كند. در غير اين صورت با مشكلاتي مواجه خواهد شد. همانطور كه از يك قطار نمي توان انتظار پرواز همانند هواپيما را داشت. فعاليت جعفري جلوه هم وابسته به نوع نگاه و عملكرد وزير ارشاد خواهد بود. بنابراين بايد منتظر ماند و ديد كه صفار هرندي چه اولويت هايي را در عرصه مديريت وزارت ارشاد پيشروي خود قرار مي دهد تا معاونت سينمايي اش هم بر اساس همين سياست ها پيش برود.
آقا بابا، در ادامه تاكيد كرد: به عقيده من، نظر كلي مديران و متوليان سينمايي كشور ما درباره اين هنر - صنعت تا حدودي ايراد دارد. در كشور ما محصول نهايي سينما را حاصل تعامل و تبادل نظر ميان دولت، مردم و مولف مي دانند. در حالي كه معادله سينما بايد از يك سو به مردم و از طرف ديگر به مولف منتهي شود و دولت به سمت حذف خودش از اين چرخه پيش برود. دولت بايد در زمان هاي بحراني به كمك هنرمند بيايد و او را در رسيدن به نتيجه مطلوب ياري كند. در حالي كه دولت كشور ما به صورت گسترده به عرصه سينما وارد مي شود و در جاهاي معمولي نيز تعيين تكليف مي كند. اما هر زمان كه ايدئولوژي با هنر در آميخته است، هم ايدئولوژي و هم هنر را ضايع كرده است. فعاليت هنرمندان و آثارشان بايد ملهم از ايدئولوژي باشد. در مجموعه هاي تلويزيوني مناسبتي كه به تازگي به دليل فرا رسيدن ماه مبارك رمضان از شبكه هاي مختلف پخش شد نيز همين مشكل به چشم مي خورد. دزدها، خلافكاران و ساير افراد تبهكار در اين داستان ها روزه مي گرفتند و به كارهاي خلاف هم مي پرداختند!
وي راجع به اينكه اصولا" تعامل ميان تلويزيون و سينما تا چه اندازه به رشد اين دو رسانه كمك خواهد كرد، اظهار داشت: به عقيده من، با وضعيت فعاليت اين دو رسانه در حال حاضر، تعامل ميان تلويزيون و سينما به ضرر سينما تمام مي شود. چون تلويزيون با توجه به ماهيتي كه دارد بايد مرتب پاسخگوي مردم و مسوولين باشد. در حالي كه سينما به صورت جرقه و موردي با مخاطبانش ارتباط مستمر پيدا مي كند. از سويي، شيوه و قواعد برقراري ارتباط هر كدام از اين رسانه ها با مخاطبانشان بسيار متفاوت است. در شرايط امروز حيات سينماي ما در همين تفاوت ها و در عين حال دعواهايش با سينما نهفته است. به اين مفهوم كه تفاوت نگاه ميان فيلمسازان و مديران تلويزيون باعث شده است كه گاهي در عرصه سينما آثاري از جنس انديشه توليد شود و اندك انديشه هايي كه در زمينه توليد فيلم سينمايي وجود دارد، در صورت تسليم شدن سينما در مقابل سياست هاي تلويزيون از ميان برود. البته اين مساله كه تلويزيون نسبت به پخش تيزرهاي تبليغاتي فيلم هاي سينمايي مقاومت نشان مي دهد، تا حدودي عجيب است. چون بسياري از تبليغات تلويزيون حاوي بدآموزي، انتشار مسايلي مخالف با مسايل ديني و حتي منافع ملي است.
نظر شما