برآن شديم كه با هماهنگي رضا چلنگر دوست عزيزمان با برانكو قرارمصاحبه اي گذاشته تا او درگپ وگفتي دوستانه به سوالات گروه ورزشي " مهر" پاسخ دهد. اونيز مثل هميشه با روي گشاده پذيرفت. اما اين بار برانكو ما را به سوئيت كوچك محل اقامتش واقع درهتل گلشهر دعوت كرد.
مانند هميشه خندان نبود و آثارفشارهاي عصبي ناشي از انتقادات چند روز اخيردرچهره اش نمايان بود. سرصحبت كه بازشد بدون مقدمه بشدت از برخوردهاي نادرستي كه عليه اوشده بود، گله كرد. برانكو خود را شايسته اين همه انتقاد نمي دانست. او معتقد بود كه با فوتبال ايران افتخارات بسياري كسب كرده ونبايد حالا كه در آستانه حضوردرجام جهاني آلمان هستيم، با ايجاد اين جو مخرب مانع از اجراي برنامه هايش براي تيم ملي شويم.
اوبسياري از اين انتقادات را جهت دارمي داند ومي گويد برخي ازاين منتقدين، مغرضانه وبا برنامه پيش مي روند و مي خواهند به هرشكل ممكن مانع ازموفقيت اين تيم و اين فدراسيون درجام جهاني شوند. برانكو به فشارهاي برخي افراد رسانه اي اشاره مي كند و معتقد است آنها براي اينكه مربيان وبازيكنان مورد نظرشان را وارد تيم ملي كنند، دست به هركاري خواهند زد وموفقيت تيم ملي درجام جهاني برايشان اهميتي ندارد. آنها مي خواهند ميان مردم و تيم ملي فاصله ايجاد كنند. يك مدت دكتردادكان را هدف قرارمي دهند و يك موقع كادرفني را وبراي ايجاد تفرقه دربين اين كادر دست به هركاري مي زنند.
برانكو حرفهاي بسياري زد كه ازما خواست به رسم امانت پيش ما بماند وبخاطر آرامش تيم ملي از آوردن آنها خودداري كنيم. ماحصل گپ وگفت گروه ورزشي " مهر" را با سرمربي تيم ملي فوتبال كشورمان باهم مي خوانيم:
* فكر نمي كرديد در برابر اين همه انتقاد قرار بگيريد؟
- بزرگترين كارمن اين است كه به اعصابم مسلط باشم وسعي كنم به حيثيت منتقدانم لطمه نزنم و يك ميزان از ادب را برخلاف آنها رعايت كنم.
* و دكتر دادكان را به عنوان بزرگترين حامي درحال حاضر به دنبال خود داريد؟
- در راه رسيدن به جام جهاني دكتر دادكان به من وفخرالدين بگوويچ اين فرصت را داد و ما را ازكرواسي به ايران آورد تا به همراه فركي وشاهرخي بتوانيم بهترين نتايج تاريخ فوتبال ايران را رقم بزنيم. راهيابي به جام ملتهاي آسيا به همراه بهبود و افزايش كيفيت تيم ملي كه سومي آسيا را به همراه داشت.
اين در واقع نتايجي بود كه ازما دربرابر انتقادات محافظت كرد، راهيابي به جام جهاني نه خوب بود نه عالي، بلكه فوق العاده عالي بود. اين نتايج بود كه ما را تاكنون حفظ كرده است. عليرغم آن نمي فهم كه چرا شش ماه تمام دارند مي نويسند كه كادرفني را بايد بركناركرد وهيچ چيز درتيم ملي سرجايش نيست و كادرفني به درد نمي خورد. درواقع برخلاف آنها من فكرمي كنم كه همه چيز فوق العاده تاكنون خوب پيش رفته است.
در راس همه اين امور دكتردادكان به مانند پدري همه چيز را براي فرزندانش فراهم ساخت. يعني به محض تقاضا هرچه را كه خواستيم فراهم كرد، از زيرساختهايي چون كمپ ومحل اردويي گرفته تا برگزاري اردوهاي خارجي و... فدراسيون فوتبال به هيچ كس بدهكار نيست. حتي براي تيمهاي اميد وجوانان مربي خارجي استخدام كرده است تا كارها هرچه بهترپيش برود تا فوتبال ايران توسعه يابد. حالا من نمي دانم چه چيزي را بايد توجيه كنم. مرا آورده اند كه كار انجام دهم ومن هم با يك استيل مناسب كارم را انجام مي دهم.
دكتر دادكان وفدراسيون فوتبال تاكنون بهترين نتايج را ميان ساير فدراسيونهاي ورزشي كسب كرده اند. اين تيم ملي ونسل فعلي فوتبال ايران ظرف دوسال گذشته به تنهايي توانسته اند بيش از20 ميليون دلار درآمدزايي داشته باشند. يعني تنها رده سني هستيم كه درحال درآمدزايي مي باشيم و زندگي 5 هزارنفر كارمندان فدراسيون، هياتهاي فوتبال سراسر كشور و... را از اين راه مي گذرد. اين تيم ملي بزرگسالان است كه براي ساير رده هاي ملي هم درآمدزايي داشته است. چرا كه درپي عملكرد فوق العاده تيم ملي ساير اسپانسرها به سرعت دنبال وصل شدن با فدراسيون هستند. نتايج بهتر پول بيشتري راهم نصيب تيم ملي خواهد كرد.
* چهارسال پيش قبل از بازيهاي آسيايي بوسان همه گفتند دكتر دادكان بركنارتان خواهد كرد، اما محكم پشت شما ايستاد و پس ازگذشت چهارسال شرايط مشاهبي براي شما روي داده است؟
- به خوبي به اين مسئله واقف هستم كه كاركردن با دكتر دادكان به هيچ وجه ساده نيست. چرا كه اوهم مثل ما تحت فشار اين قبيل حملات بدون استدلال ومنطق است. بدون هيچگونه شالوده و اسامي. او هم مي داند كار راحت نيست چرا كه از جوانب مختلف به او هم حمله ور شده اند اما دادكان به خوبي به اين امر واقف است كه هيچ كس جز ما چند نفر شجاعت نداشت بيايد و هدايت تيم ملي را در آن شرايط حساس برعهده بگيرد. ما هم وارد ريسك شديم وبا علم بر اينكه مي دانستيم همه منتظرغرق شدن ما بودند، عهده دارهدايت تيم ملي شديم و حالا كه تيم ملي به جام جهاني صعود كرده صدها مالك براي آن پيدا شده كه مي خواهند هركدام سهمي درهدايت كردن تيم ملي داشته باشند تا شايد يكسري بازيكنانشان را درتيم ملي بازي دهند و دكتر دادكان بهتر ازهركسي به اين قضيه واقف است. اين موضوع واقعا باوركردني نيست كه شش ماه تمام درمورد مشكلات بگويند درحاليكه هيچ مشكلي نيست.
* چرا فكرمي كنيد عده اي دنبال منافعشان هستند و دربرابر انتقادات مقاومت مي كنيد، مگرنه اينكه از ديدار آلمان تا مقدونيه تيم ملي پرنوسان ظاهرشده است؟
- قبل ازهرچيز درنظرداشته باشيد كه فوتبال برخلاف آن نظريه اي كه در رسانه هاي ايران مطرح مي شود، اصلا ساده نيست. بلكه بسيار ورزش پيچيده اي است كه ابتدايي ترين مسئله آن هماهنگ كردن يازده بازيكن در آغازهركاري است. بازيكناني با عادات وتفكرات مختلف آن هم درتيم ملي كه قبل ازهرمسابقه طبق قانون فيفا مي بايست 3 جلسه تمرين داشته باشيم. پس مي بينيد با آن زمان كم، سخت است بتوانيم همه مسابقات را عالي پشت سر بگذاريم، چون اينها انسان هستند و صاحب ضعفها وقوتهاي شان. هيچ بازيكني نيست سراسرسال درفرم عالي بسرببرد، بلكه دچارنوسانات مختلفي مي شود و اين ازنظرمن عادي است. به طورمثال بازيكنان بارسلونا فصل پيش را بسيارضعيف آغازكردند ومجددا به فرم ايده آلشان رسيدند. منظورم ازاين مثال تيمهايي است كه فوتبال را هم زيبا بازي مي كنند. آنها درجام باشگاههاي اروپا دريك چهارم نهايي حذف شدند و درليگ هم پايين تر از اوساسونا قرارگرفتند.
* درحال حاضر تيم ملي بعد از جام ملتهاي چين زيبا بازي نمي كند؟
- تا جايي كه به تيم ملي بستگي دارد، تيم ملي قبل ازبوسان وقبل ازچين 6 هفته تمرينات مشترك داشت. يعني اينكه مي شود دراين مدت كارهاي زياد را انجام داد. ما قبل از چين درتهران تورنمنت بسيارخوب غرب آسيا را داشتيم كه بازيهاي رقابتي خوبي بود و استارت مناسبي براي جام ملتها زده شد و كارنهايي را در اردوي آلمان به اتمام رسانديم. درچين طبق نظر كارشناسان متخصص در جام ملتهاي آسيا ديدارمان برابركره جنوبي بهترين بازي دورانهاي اخير اين جام لقب گرفت. اينگونه رقابتها در هيچ كجاي دنيا مكررا برگزارنمي شود، بلكه ايران وكره عالي بازي كردند. خود من وقتي آخرين دوره جام جهاني را به ياد مي آورم، به سختي بايد فكركنم كه برزيل كدام مسابقه اش را زيبا بازي كرده است، آنها درفينال بدترين بازيشان را انجام دادند و2 گل زدند كه مقصر اصلي آن شكست بهترين دروازه بان جام جهاني اوليور كان بود. اين ورزش است وبايد اين قبيل موضوعات را درك كرد.
تيم ملي ايران نمي تواند دائما پيروزباشد. ما ازمقدونيه دوكلاس بهتربوديم و1-2 هم باختيم. مسابقه اي كه قبول دارم خوب بازي نكرديم. اما آن كسي كه اين ديدار را آناليزمي كند اولا بايد آناليزش را اينگونه آغازكند كه ابتدا وضعيت درون زمين را به طور كلي بررسي كند كه كي بهترتوپ را به جريان در آورد؟ چه دركار دفاع و چه دركارحمله و سايرجوانب را بسنجد ودر آخرنتيجه گيري كند كه كدام تيم خوب بوده يا بد؟
* قبل ازتورنمنت تهران گفته بوديد كه اين تورنمنت مهمترين تورنمنت سالهاي اخير ايران بوده و لقب جام جهاني كوچك را به آن داده بوديد. اما اكنون به گونه ديگري صحبت مي كنيد؟
اين تورنمنت يكي ازقويترين تورنمنتهايي بوده كه درتاريخ تورنمنتهاي ايران برگزارشده است كه در آن 3 تيم به جام جهاني رفته بازي مي كردند و به اين دليل مي بايست 100هزارنفر ازآن ديدن مي كردند، ليكن ما به همراه رسانه ها وخبرنگاران دست به هر اقدامي زديم تا بگوييم اين تورنمنت 2 ريال هم نمي ارزد و آنرا كم اهميت جلوه داديم تا مردم به تيم ملي پشت كنند.
* اما بحث ما روي زمان است كه مي شد با نفرات داخلي هماهنگي بيشتري در تيم ملي ايجاد كرد و لژيونرما كمتر بازي مي كردند تا بازيكنان ليگ برتر با انگيزه تر شوند؟
- اول بايد اين نكته براي اذهان عمومي روشن شود كه درتيم ملي هميشه بهترين بازيكنان به بازي گرفته مي شوند ومن اين حق را ندارم، اگر بازيكني سزوارحضور و بازي درتيم ملي است، اين حق را از اوسلب كنم. يعني لژيونرها كه درخارج بازي مي كنند، حق دارند ازمن ناراحت شوند، اگرنگذارم آنها درتيم ملي بازي كنند. درهمه جاي دنيا روال اين است.
* اگر ديدار تداركاتي مناسب ديده مي شد، لژيونرها هم بهتركار مي كردند؟
- انگلستان بعد از 5/1 سال توانست يك بازي خوب مقابل آرژانتين تدارك ببيند. چرا كه اين سرنوشت تيمهاي ملي است كه به سختي بتوانند همه مسابقات دوستانه شان را در سطح بالا برگزاركنند. به اعتقاد من هرتيمي يك دوره افت دارد، درست مثل سپاهان كه درخانه نتيجه را به راه آهن واگذاركرد و سايپا با ابومسلم مساوي كرد. اينطوري است كه حتي باشگاهها هم كه بازيكن را 24 ساعت دراختيار دارند، دوره هاي افت خود را خواهند داشت. از سوي ديگر ايران وهمه تيم هاي ملي دنيا درسال فقط ده ديدارتداركاتي يا رسمي خواهند داشت. براساس قانون فيفا بازيكن 72 ساعت قبل ازبازي دوستانه و5 روز قبل ازبازي رسمي در اختيار تيم ملي قرار مي گيرد. حالا چطورمي شود همه چيزكامل باشد ومن خوشحالم كه ما در اين دوره افت بازهم خوب كار مي كنيم. تيم ملي ازنظر من فوق العاده كارمي كند، چون دربازيها اندكي ضعيف ظاهرشده ايم، اين يك واقعيت و استدلال براي من است وتا جايي كه به لژيونرها مربوط مي شود، اگر آنها نيايند كي فرصت و زمان داريم تا آنها راببينم وكنارهم بازي كنند تا هماهنگ شوند. مهمترين هدف من ايجاد يك پرستشگاه ازتيم ملي نزد بازيكنان است.
* باشگاههاي ليگ برتري معتقدند كه بازيكنانشان بدون آنكه در تيم ملي آزمايش شوند، سرخورده به باشگاه باز مي گردند؟
- قبل ازهرچيز بايد پاسخ دهم كه من نمي دانم چرا سرخورده به باشگاه بازمي گردند؟ بلكه مربيان باشگاهي بايد جواب بدهند، چرا بازيكن تا زماني كه نزد من است، بسيار با انگيزه كارمي كند. اين مسئله آنهاست كه چگونه بازيكنانشان را آماده نگه دارند، اين طبيعي است كه همه دوست دارند به تيم ملي بيايند، چرا كه تيم شرايط فوق العاده اي دارد. هتل، غذاي مناسب، مراقبت عالي زيرنظرمربيان و كادرپزشكي همه دست به دست هم مي دهد تا بازيكن در تيم ملي با انگيزه كارش را دنبال كند. فيفا درقوانين خود گفته درهرديدار دوستانه مي بايست 6 تعويض صورت پذيرد ونه بيشتر. ما هم در دو ديداردوستانه 12 تعويض داشتيم. براي همين نمي شود همه بازيكنان را تست كرد و آنها درتمرينات مي بينيم. پس مي بينيد كه هيچ زمان شرايط كامل نيست. اما من از همين وضعيت هم راضي هستم. مربيان و بازيكنان بايد بدانند هركسي حق ندارد به تيم ملي دعوت شود، مگر آنكه بسيارعرق بريزد تا پايش به تيم ملي بازشود. تازه آن زمان هم تضمين نيست، چرا كه سايرين هم به مانند آنها تلاش مي كنند.
همين فخرالدين بگوويچ جز 3 دروازه بان برتر اروپا بود، اما از50 بازي ملي يوگسلاوي فقط 15 بازي به او رسيد. پس مي بينيد درتيم ملي كار كردن سخت است، بايد سريع وصحيح تصميم گيري شود، محتواي كار را بايد طوري تنظيم كرد كه كاردقيق باشد. با توجه به زمان كم مي بايست ظرف 15 دقيقه ببينم كه كدام بازيكن روي فرم است يا ضعيف ترشده است، حالا با چنين ساختاري بايد رفت ونتيجه هم گرفت.
* نگاه كنيد آقاي برانكو مردم از تيم ملي توقع دارند مثل جام جهاني 98 فرانسه خوب و تماشاگر پسند بازي كند. مردم ما فوتبال را مي فهمند و منتقدان هم خواسته آنها را مي گويند كه بازي خوب مي خواهيم. با انگيزه نزد بازيكنان، منتقدان معتقدند كه شما براي يكسري بازيكنان حاشيه امنيت درست كرده ايد و آنها ديگر انگيزه ندارند. مردم هنوزهم شما را مهره شانس تيم ملي مي دانند و دوست دارند تيم ملي هميشه با برانكو پيروز ازميدان خارج شود؟
- ببينيد بعضي ازمقوله ها دارند با هم مخلوط مي شوند. اما اين شما هستيد كه اذهان عمومي را شكل مي دهيد. من هم مي گويم كه تاكنون نتايج خوبي كسب كرده ام. اصلا نمي دانم كدام تيم ملي دردنيا توانسته تاكنون چنين نتايجي بدست آورد. ما در ژاپن بدون شش لژيونر به ميدان رفتيم وهيچكس دراين مورد چيزي ننوشت، هرچند اگر آنها هم بودند بازهم شانس اول پيروزي با ژاپني ها بود. چرا كه آنها درخاك خودشان بازي مي كردند. اما شانه به شانه آنها پيش رفتيم وحتي لحظاتي برتر ازآنها بوديم. مي گويند ما دربرابركره ضعيف بازي كرديم، درحالي كه برعكس آنها معتقدم خوب هم بازي كرديم وحتي روي بدشانسي دوگل دريافت كرديم، درحالي كه كره برتر ازما نبود وتعداد شانسهايش كمتر ازما بود. زماني مي شود گفت كه ما ضعيف بوديم كه مثل صربستان توپهايمان به وسط زمين نمي رسيد وخودمان نزديك هيجده قدم هم نبوديم، نه آنكه تا آخرين لحظه دنبال مساوي باشيم. درآن بازي ما 4 شانس بيشتر ازكره داشتيم، آن هم برابر80 هزارتماشاگر كه انگار براي قهرماني آسيا به ورزشگاه آمده بودند.
من هرگزنمي پذيرم هيچ تئوري را كه بگويند كريمي يا مهدوي كيا آمده اند تهران تا سربه سرما بگذارند. مسابقه آنها در آلمان تمام شد، درحالي كه سرشان خيس بود، خودشان را به هواپيما رساندند تا بيايند براي تيم ملي بازي كنند. آنها هم مانند سايرين حق دارند زماني ضعيف بازي كنند. قبلا هم عرض كردم كه بايدهرچه سريعتر تيم را هماهنگ كنم، آن هم با دومسابقه تداركاتي ديگر!! پس نمي شود درهربازي يك ارنج را امتحان كرد، چرا كه هرچه زودتر بايد تيم فيكس شود تا كيفيتها مشخص شود و هماهنگي هاي لازم بوجود بيايد تا هرچه زودتر تيم ملي به سمت تيم شدن پيش برود. اين هدف اصلي من است البته هركس مي تواند عقيده خودش را داشته باشد، چرا كه هرگزنگفته ام افكارمن محقانه است، اما من با اين فلسفه كاري جواب گرفته ام.
من اصلا متوجه نشده ام وقتي مي گويند بازيكن انگيزه ندارد يعني چه؟ اگربازيكن براي تيم ملي انگيزه نداشته باشد، بايد سريعا تيم ملي را ترك كند. واقعا ناراحت مي شوم كسي از انگيزه وبي انگيزگي نزد ملي پوشان صحبت مي كند. نويد كيا يا مبعلي انگيزه ندارند كه ذخيره كريمي هستند يا كاظميان ذخيره مهدوي كيا است؟! آنها حتي بايد خوشحال باشند كه بيايند با اين بازيكنان سرجلسه تمرين و با آنها تمرين كنند. آنها بايد ازاين بازيكنان كسب تجربه كنند، اين يعني راه صحيح. الان درتيم ملي جنگ است، براي اينكه فقط 20 بازيكن به جام جهاني مي روند. شما مي گوييد من مهدوي كيا وكريمي را صدا بزنم وبگويم ذخيره باشيد. آنها 5 هزاركيلومتر را كوبيدن آمده اند، درحالي كه ملي پوش فيكس هستند. آنوقت بخاطر افكارعجيب وغريب مربيانشان ظرف ده روزفقط 15 دقيقه بازي كنند.
مي دانيد مربي هاشميان پيش از ديداربرابركره جنوبي التماس مي كرد تا او را براي دوجلسه تمرين ويك تست دو روزبيشتر بگذارم در آلمان بماند. فقط براي تمرين چه برسد به مسابقه؟!! آنوقت شما مي گوييد لژيونرهاي بي انگيزه را دعوت نكن، واقعا متاسفم ومن براي هرمسابقه يك جنگ تمام عياربا مربيان باشگاههاي اروپايي دارم تا بازيكنان را به اختياربگيرم و آنها فقط بخاطرحس وطن پرستي به ايران مي آيند و آنگاه ورزشگاه خالي آزادي را بعد از5 ماه مشاهده مي كنند!!!
* با توجه به برنامه از پيش تدوين شده تاكنون به خواسته هايتان رسيده ايد؟
- بله كاملا به خواسته هايم رسيده ام. بازيهاي دوستانه يكسري ديدارهاي آماده سازي هستند كه به اعتقاد من اصلا اشتباهي در آنها وجود ندارد، بلكه هركاري مي تواند قاعده خاص خودش را داشته باشد. اگربازيكن در وسط زمين اشتباه مي كند يا ضعيف ظاهرمي شود، اين اشتباه نيست. بلكه به من نشان مي دهد اين عقيده خوب نبوده وبايد دنبال راه حل ديگري گشت. ديداربا مقدونيه اشتباه نبود، بلكه نشان داد مشكلات دركجا بوده است. دراين ديدارما بيش از5 شانس ايجاد كرديم وباختيم و دربرابرتوگوعليرغم گلي كه زديم 7 موقعيت گل داشتيم، اين نشان مي دهد كه اين فرصت را بايد داشت تا بر روي حمله وتاثير آن كارشود.
دراين دو ديدار 12 تعويض روي هم رفته صورت گرفت كه دريكسري بازيكن كمتر ويكسري بيشترشانس بازي داده شد، چرا كه قادرنيستيم به يك بازيكن و رده مسابقه شانس بدهم . تيم ملي دو ديدار تداركاتي ديگر پيش رو دارد كه اگربازيهاي مقدماتي جام ملتهاي آسيا درماههاي اسفند وفروردين برگزارشود، ديگر امكان ارزيابي بازيكنان را نداريم.
* شما سطح ايده آل تيم ملي را هميشه جام ملتهاي آسيا مثال مي زنيد آيا در جام جهاني هم مي خواهيد يا همين سطح فوتبال در آسيا به ميدان برويد؟
- من انتظار بهتر شدن تيم ملي را دارم چون تيم ملي از آن دوره پيشرفت كرده است و قاطعانه به جام جهاني رفته اين يعني قدرتمند گرم قوي تر بازي كرده ايم مسابقه با ژاپن در تهران شايد يكي از سخت تمرين مسابقات تيم ملي ظرف 5-6 سال اخير بود كه فراتر مرزهاي آسيا برگزار شد. بازي با كره زيبا بود اما در برابرژاپن بايد پيروز هم مي شديم . در ژاپن بدون لژيونرها شانه به شانه آنها حركت كرديم اين يعني ما در جام جهاني بهتر مي شويم.
* فكر مي كرديد بعد از اين همه موفقيت در ورزشگاه عليه شما شعار بدهند؟
- براي ما مربيان همه چيز امكان پذير است. اينها پديده هايي هستند كه مداوم تكرارمي شوند، ولي براي مربياني كه موفق نيستند. به هركجا مي روم مردم با لذت فراوان سلام مي دهند وتشكرمي كنند. انتظارنداشتم بعد ازكسب چنين نتايجي و راهيابي به جام جهاني اينگونه مرا در ورزشگاه " هو" كنند. نمي دانم دليلش چيست؟ ولي جماعت تماشاچي هميشه حق نظردارند وبزرگترين احترام را من نسبت به آنها داشته ام، چون من وهمكارانم بخاطر آنها دست به هر اقدامي مي زنيم تا دل آنها شاد شود. هميشه اين ترس در وجودم بوده كه بخاطر آن چيزي كه به ايران آورده شدم، نتوانم به انجام برسانم ونتوانم انتظارات مردم را برآورده كنم. وقتي به جام جهاني راه پيدا كرديم خوشحال ترين مرد دنيا شدم فقط بخاطر مردم ايران.
* اين روزها كارهاي مثبت برانكو زياد به چشم نمي آيد، اما هميشه در برابر هركاري ازسوي شما يك علامت سئوال وجود دارد؟
- من بيش ازحد خودم را ناراحت نمي كنم، چون اين سئوالاتي هستند متداول، اما اين سوال پيش مي آيد كه آيا پشت اين سوالات قصد وغرض هم وجود دارد يا خير. اينكه گفته مي شود چرا فلان بازيكن درليست تيم ملي هست يا نه؟ درحالي كه مسائل مهمترين هم وجود دارد.
* فكر مي كنيد قصد وغرض وجود دارد؟
- من فكرمي كنم بله، وجود دارد، اما من مثل تمام مربيان ديگر با اين مسئله برخورد مي كنم.
* خيلي ها از اين موضوع كه تيم ملي به باختن عادت كند، مي ترسند؟
- متوجه اين سئوالات شما نمي شوم. عادت به باخت يعني چه؟ من اصلا اين انتقادات را قبول ندارم، ما بعد از راهيابي به جام جهاني درديدار برابر ژاپن درنيمه دوم برتربوديم، درحالي كه ژاپني ها درنيم فصل ليگ بسرمي بردند وجام كنفدراسيون و بازيهاي شرق آسيا را پشت سرگذاشته بودند وما با يك ديدارتداركاتي در انگليس به مصاف آنها رفتيم. تيمي كه 8 سال است كه قهرمان آسياست وبعد از7 سال برابرما درتهران شكست خورد. هيچكس نمي تواند بگويد ما بد بوديم. دربرابرليبي 4 برصفر پيروزشديم، درحاليكه آنها در برابر ساحل عاج وكامرون يك برصفرشكست خورده بودند. درديدار برابركره جنوبي دوگل دردقيقه اول و آخربدون شانس گل دريافت كرديم، دربرابرتيمي كه 6 باربه جام جهاني رفته است. تمام اين بازيها براي آن است كه در اردوي نهايي درصدد رفع آن بربيايم.
* دو بازي تداركاتي ديگر پيش رو داريم، نمي ترسيد در صورت باخت دراين بازيها از سمت خود بركنار شويد؟
- در ايران همه چيز امكان پذير است، چون برطبق منطق شما هيچ مربي كه راه پيدا كرده به جام جهاني نبايد درجام جهاني روي نيمكت تيم ملي بنشيند!! كرواسي به پرتغال مي بازد، هلند به ايتاليا، صربستان به كره، آرژانتين به كره مي بازد و آلمان فرانسه دريك بازي كسل كننده كه ديدارما برابربحرين قشنگ تر ازآن بود، مساوي مي كند وهيچ اتفاقي براي مربيانشان نمي افتد. فدراسيون بحرين بخاطرنرفتن به جام جهاني پاداش مي دهد. اريكسون سرمربي سوئدي انگليس به ايرلند ودانمارك مي بازد، هيچ اتفاقي رخ نمي دهد، اما درايران براي يك باخت درديدار تداركاتي مي خواهند سرمربي را بركناركنند.
* شما بايد متوجه شده باشيد كه اينجا ايران است و شرايطش با همه جاي دنيا فرق مي كند؟
- قبول دارم كه شرايط به اينگونه است، اما مشكل اينجاست كه راه حل نداريد. فقط مي خواهيد سريعا همه چيزعوض شود. تفاوت اينجاست كه وقتي ايويچ به تيم ملي ايران محلق شد، تيم ملي به جام جهاني صعود كرده بود. اما من چهارسال است كه در ايران هستم و اين يك واقعيت با استدلال است كه هيچ زماني نبوده كه يك مربي چهارسال سرمربي تيم ملي ايران باشد و يك نسل موفق را همراه با نتيجه گيري مناسب به همراه خود داشته باشد. آنوقت است كه من ناراحت مي شوم وقتي مي شنوم ومي بينيم كه درمورد بركناري من صحبت مي شود.
روش صحيح وعادي اين است كه با من درخصوص اينكه مي خواهم يك قرارداد جديد تمديد كنم يا خيرصحبت بشود. عادي است كه روزنامه نگاران فشاربياورند به رييس فدراسيون كه به هرقيمتي بايد قرارداد برانكو را تمديد كنيد. اما ظرف 6 ماه گذشته يك نفرهم اين موضوع را ننوشته است، نمي دانم در ايران چرا با مسائل اينگونه برخورد مي كنند؟ رسم است وقتي سرمربي نتيجه خوب كسب مي كند، قطعا قراردادش تمديد مي شود. وقتي نتيجه عالي كسب مي كند، آنوقت به هرقيمتي بايد قراردادش را تمديد كرد. وقتي نتيجه فوق العاده عالي است، مانند من بايد مضطرب شد كه چطورمرا را ضي كنند كه قراردادم را تمديد كنم. اما شش ماه تمام مي نويسند كه چطوربايد برانكو را بركناركرد؟ حال شما بگوييد اين عادي است؟!
واقعا به من برمي خورد وقتي اينگونه با من رفتارمي شود، با تمام ضعفها و جوانب مثبتم. من هم انسانم، مثل شما. اما نقاط مثبت هم داشته ام كه ظرف چهارسال نشان داده ام. آن هم تنها بدون خانواده ام وتنها رضايت من خود مردم بوده اند كه با محبتهايشان تمام سختي ها را بخاطر آنها تحمل كرده ام وخوشحال ترين آدم دنيا هستم، بخاطر اينكه شادي زيادي را بين مردم بوجود آورده ام.
* مي خواهيد درخصوص اين بي مهريها دلايل آنرا بيان كنيد؟
- اين مسئله من نيست، براساس يكسري گفته ها وشنيده ها ولي واقعيت اين است كه برخي از روزنامه ها تا چند روزپيش از تورنمنت علنا نوشتند كه موضع ما بركناري شخص سرمربي تيم ملي است، ولي من مي گويم اين سياست تحريريه و آن روزنامه است. من نه سر درمي آورم ونه مي خواهم تاثيري روي آن بگذارم.
* يكي از منتقدين گفته است روزنامه ها طي يكسال گذشته ازشما حمايت كرده اند و آنها باعث شدند كه شما برگرديد، اما حالا...؟
- نمي دانم، اصلا معني اين لغت را نمي فهم كه كسي ادعا كند ازمن حمايت كرده يا نكرده است. حمايت كردن ازمن به چه معنا است؟ اين به اين معني است كه نفراتي كه ازمن حمايت كرده اند، تيم ملي را دوست ندارند. احتمالا تيم ملي وطن وكشورتان بايد بشود ارزش كه من هم يكي از اعضاي آن هستم وكادرفني آن. آنچه كه ازمن حمايت مي كند اين موضوع است كه من نتيجه كسب كرده ام يا نكرده ام. آخرين باري كه ايران را ترك كردم، احتمالا رسانه ها متوجه شدند كه بهتر است برگردم. چون با تيم ملي موفق شدم دربوسان نتايج خوبي را كسب كنم. طبيعتا در آن مدتي كه دركارم وقفه افتاد، درتمام مدت با دكتردادكان درتماس بودم. ولي پيش از شهريورماه نمي توانستم به ايران بياييم، يكسري مشكل داشتم كه بايد حلشان مي كردم و زماني كه بازگشتم، دوباره موفق شدم نتايج به مراتب بهتر ازبوسان را كسب كنم. چرا نمي خواهيد بفهميد كه اول چيزي كه مرا نگه مي دارد نتايجم است، نه حمايت روزنامه ها.
مي دانيد حمايت يعني چه؟ يعني اينكه اگر به اردن مي باختيم يا مساوي مي كرديم، آلمان را ديگرنمي ديديم. آنوقت احتمال اين بود كه برانكو برود كه مي بايست هم مي رفت. آن موقع بود كه شما رسانه ها بايد مي گفتيد برانكوبايد بماند وحفظش كرد، اين يعني حمايت. اين حمايتي بود كه اتوره هاگل دريونان با آن مردم احساسي داشت تا توانست قهرمان اروپا بشود. اما به جام جهاني راه پيدا نكرد. اما براي ايران اين يك موفقيت بسياربزرگ بود كه به جام جهاني راه يافت. در دورقبل جام جهاني، برزيل دردور آخر موفق شد به جام جهاني راه پيدا كند. اين اصلا صحت ندارد كه روزنامه ها ازمن حمايت كرده اند، اصلا نيازي به حمايت ندارم. يا من دارم خوب كارمي كنم، بايد كار مي كنم. اگرخوب كارمي كنم طبيعي است كه حمايت شوم. اگرشما در روزنامه يا آژانس خبري خوب باشيد، قطعا سردبيرشما را حفظ مي كند و اگربد باشيد بعد ازسه روزخودتان را درخيابان خواهيد ديد.
* برخي از منتقدين معتقدند تيم ملي برآيند مربي است و مربي شعله فروزان تيم ملي. بازيكنان از برانكو به دليل انتقاداتي كه صورت گرفته حساب نمي برند و تبديل به باندي عليه وي شده اند؟
- نمي دانم چه پاسخي بايد بدهم. هميشه ازهمه راحت تر اين قبيل ارزيابي هاست. طبيعتا وقتي من صحبت مي كنم درسطح استدلالها صحبت مي كنم و استدلالها نتايج هستند. استدلال، نتايج تيم وشيوه كاركردن درتيم ملي است و روابط بين بازيكنان است. فقط متاسفم كه چرا اينگونه صحبت مي كنند؟ آنها مي دانند كه درچه كار پرمشقتي بسرمي بريم وهميشه ما مربيان با چه مشكلاتي متفاوتي روبروهستيم. احتمالا دستورالعملي ازجايي رسيده كه اينگونه صحبت و ابرازنظر كنند.
* يكي از منتقدين گفته بازيكنان ديگر از شما حرف شنوي ندارند؟
- دوست دارم مشخص كنند كدام بازيكنان حرف شنوي ندارند؟ اين آناليز است؟ مشخص كنند، نه اينكه به طوركلي درمورد زندگي صحبت كنند، اين يعني كمك. نه اينكه كدام ازبازيكنان خوب بازي نمي كنند وكدام بازيكن درتركيب قرارداده بشود؟ يا اينكه ما درغربت چه كاركنيم؟ نمي خواهم جروبحث كنم، فقط بنويسيد واقعا كمكهايي كه ارزشمند هستند را مي شنوم، نه اينكه بگويند سرعتي تر و محكم تر بايد بازي كنيد. اين را كه همه مي دانيم.
* درگيري مطبوعات دريكسال گذشته و دادن القابي مانند ترسو، دلال و اسكينزوفرني، اما باز شما هميشه به آنها پاسخگو بوديد؟
- متاسفانه خيلي به من برخورد وقتي ديدم كه در رسانه ها ازكلمات زشت وسنگين زيادي استفاده شده است كه نه عادلانه بود ونه صحيح. حداقل بسيارمايوس شدم، به اين خاطركه بعد ازچهارسال شايسته چنين رفتاري نبودم. عليرغم اينكه ضعفي داشته باشم يا نداشته باشم، بنظرمي آيد بزرگترين مشكل اين است كه چرا ما به جام جهاني راه پيدا كرديم، ولي طبيعتا من آنها را مي بخشم. دليلي ندارد براي اينكه عصباني شوم، انواع و اقسام قصه ها وجود دارد وهرگونه تركيبي بگوييد از آن درمي آيد، اصلا فكرش را نمي كنم وفقط حواسم را جمع مي كنم براي جام جهاني و آنها كلاهشان را بالاتربگذارند، بخاطر اين بي ادبي هايشان.
* نظرتان در خصوص موضع گيري برخي از نمايندگان پارلماني ايران چيست؟
- بطورقطع يك جو ناخوشايند عليه تيم ملي ايران ايجاد شده است. چون با مقدونيه مسابقه داشتيم فقط 20 هزارنفر آمده بودند و در ديدار با توگو كه فقط 200 نفر آمده بودند. نمي دانم بخاطريك مسابقه دوستانه بايد به كسي پاسخگو بود؟ چون اين مسابقات فقط دوستانه است و تداركاتي ونتايجش غيرمهم است، چون چيزي تصميم گيري نمي شود. چون اساسا اين مسابقات باهدف ايجاد جومثبت براي جام جهاني و بررسي نقاط ضعف وقوت برگزارمي شود.
حال نمي دانم چه اتفاقي رخ داده كه به چه كسي وبه چه خاطربايد جواب بدهم، چون اين ورزش است كه يك نفر مي برد و يكنفرمي بازد وحداقل اين است بايد مردم از ورزش لذت ببرند. درتمام دنيا ورزش براي تفريح مردم است ومن هيچ كجا را مثل ايران نديده ام كه اينگونه با يك بازي تداركاتي و صرفا دوستانه اينگونه برخورد شود. بازيكنان گلادياتورنيستند و ازپوست، گوشت و استخوان هستند وسعي مي كنند هركاري ازدستشان برمي آيد، انجام دهند كه عملا هميشه امكان پذير نيست. چون حريف مقابل هم اين موضوع را مي خواهد.
* يكي از منتقدان گفته نتايجي را كه شما با تيم ملي بدست آورده ايد، را مربيان ايراني نيز قادر بودند بدست بياورند. نظرشما چيست؟ درخصوص بازنشسته شدن برخي بازيكنان و نسل آينده تيم ملي فوتبال را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- من مي پذيرم كه هركارشناسي نظرات خودش را داشته باشد وناراحت نمي شوم كه آنها به سايرمربيان اعتقاد دارند و اين بسيارخوب است. بطورقطع مربيان خوبي چون شاهرخي، فركي وسجادي در ايران وجود دارند كه آنها هم ديده اند. اما درخصوص عدم پشتوانه سازي براي آينده تيم ملي موافق نيستم. ضمن آنكه بازنشسته شدن برخي ازبازيكنان يك تصميم انفرادي است و مربوط به بازيكن است كه كي ازفوتبال دست بكشد؟ هركس بايد خودش درمورد آينده اش فكركند، درخصوص آينده تيم ملي هم اين موضوع را درنظرگرفته نشده است كه ما فقط دو بازيكن بالاي 30 سال درتيم داريم و درهر اردوي تيم ملي حداقل 13 تا 15 بازيكن بين 20 تا 25 سال شركت مي كنند و آينده درخشاني پيش رو دارند وسالهاي سال مي توانند دراختيار فوتبال ايران باشند.
درديدار برابر كره جنوبي شكوري، صالحي نژاد، كعبي، برهاني، تيموريان، منيعي، علوي، زارع ومثلا الان معدنچي، جباري، مبعلي و كاظميان كه طي چهارسال گذشته بوده اند، تنها مربي اي بوده ام كه دركنار كسب نتيجه، براي آينده تيم آينده داري را ساخته ام. براي وارث بعدي ام يك تيم جوان و آينده داري را باقي خواهم گذاشت وبه نحوي صاحب تجربه هم خواهند شد. بازي كردن برابر تماشاگران زياد و ديداربا تيمهاي بزرگ و پيدا كردن راه حلهاي مناسب درچنين شرايط سختي وتيم ملي درآينده صاحب يك روحيه پيروزمندانه خواهد بود.
* گويا در كادرفني از آناليزور استفاده مي كنيد؟
براي كادر آناليز به جزء اعضاي كادرفني آقاي هومن افاضلي هستند، فكركنم درتركيب كادرفني همين تعداد نفركافي است تا اغتشاش ايجاد نشود، چون اين كادرهمگي هم بينش هستند.
* چرا ميان اين همه كارشناس و آناليزور مانند جلالي، چراغپور و ... شما افاضلي را انتخاب كرديد؟
- چون معتقدم ايشان يكي ازبهترين مربيان ايران است كه معلومات بسيارزيادي دارد و بسياربه فلسفه وبينش من نزديك است و آن چيزي را كه من از او مي خواهم را بسيارخوب انجام مي دهد. من يك ايراني را آوردم، نرفتم دنبال يك كروات يا خارجي. چون به وي كاملا اعتقاد دارم. به لحاظ آناليز كارش عالي است. اوبحرين و توگو را آناليزكرد و ما برديم. 6 نفر ازكرواسي زنگ زدند كه براي اينكار بيايند ايران، ولي من افاضلي را بر آنها ترجيح دادم.
* يكي از روزنامه ها از قول بلاژوويچ گفته كه شما فقط يك تمرين دهنده هستيد؟
- اين را بايد از بلاژوويچ پرسيد. به گفته روزنامه ها زياد توجه نكنيد.
نظر شما