رضا رينهاي، خوشنويس و نقاش كه اخيرا در گالري سيحون يك نمايشگاه خط برگزار كرده، با اعلام اين مطلب به خبرنگار تجسمي "مهر" درباره جايگاه هنر خوشنويسي گفت: "طبعا هنر خوشنويسي هنري است كه در رديف يكي از اصيلترين هنرهاي ملي ما به شمار ميرود. اما اينكه خوشنويسي در اجتماع ما از چه جايگاهي برخوردار است به دنبال اين ميآيد كه اصلا هنر در اجتماع امروزي ما كجا قرار گرفته است".
وي افزود: "در واقع هنر به دليل وجود مشكلات در زندگي اجتماعي، جايگاه هنر را دچار تزلزل كرده است. ميتوان گفت مشكلاتي كه اكنون براي هنر و تبعات آن به وجود آمده، تماماً ناشي از مسائل اجتماعي است. با اين حال خوشنويسي از هنرهاي پرقدمتي است كه كاربردهاي زيادي دارد. چنانچه اگر عميقتر نگاه كنيم، كاربرد اين هنر را در طول روز و در مراحلي كه محتاج به نوشتن خط هستيم مشاهده ميكنيم".
رينهاي تصريح كرد: "علاوه بر اين، خوشنويسي و اساسا خط مقولهاي بوده كه گذشته از برطرف كردن احتياجات نوشتاري انسانها، به انتقال مفاهيم نيز ميپرداخته است. خوشنويسي در هر برهه زمان ادبيات ما را به مخاطب منتقل كرده است. نقشي كه خوشنويسي در هنر ما ايفا ميكند، مهم و انكارناپذير است كه ثابت ميكند حيطه خوشنويسي همواره متولي ادبيات كهن اين مرز و بوم بوده است و زوالپذير نيست".
اين هنرمند در پاسخ به اين پرسش خبرنگار تجسمي "مهر" كه چرا در نقاشي ما با ورود هنر مدرن، تحولاتي ايجاد شد و در هنر خوشنويسي هنوز شاهد همان سير هميشگي هستيم گفت: "البته دقت داشته باشيد كه روند منطقي نقاشيهاي كهني مثل نگارگري و مينياتور تلاقي با هنر مدرن يا مفهومي نبود. بلكه تصور ميكنم اگر به عنوان مثال هنر مينياتور با همان جزييات سنتياش كار شود، بيشتر در معرض جهاني شدن قرار ميگيرد. در واقع هنري ميتواند مورد استقبال واقع شود كه با شيوههاي سنتي ارائه شده باشد".
وي افزود: "در غير اين صورت ما باز هم نميتوانيم خود را با شيوهها و تكنيكهاي مدرن اروپاييها تطبيق دهيم. متاسفانه ما مردماني هستيم كه به آنچه در چنته داريم مطلقا بيتوجه هستيم و در عوض ميخواهيم به تقليد و نوآوري بپردازيم. البته نوآوري اصلا بد نيست . اما فراموش نكنيم كه آنچه هنر ما را در معرض جهاني شدن قرار ميدهد، همان بخش هنرهاي بومي و سنتي ماست".
رينهاي گفت: "اگر هنرمندي بخواهد از پلههاي موفقيت صعود كند، بايد هنرهاي سنتي را در قالبي نو به تصوير كشد. البته گفتن اين حرف به اين معني نيست كه من با ورود هنر مدرن و اساسا هنر مفهومي مخالف باشم. ورود هنر مدرن به ايران و به هنرهاي ما زماني نتايج مطلوبي در بر دارد كه بتوانيم به نحو مثبتي از آن بهره ببريم. منتهي برخي هنرمندان به خاطر ناتواني در ارايه آثار سنگين، دست به نوآوريهايي ميزنند كه در مرز ميان هنر سنتي و مدرن گم ميشود".
اين هنرمند كه به ارائه تابلوهاي سياه مشق خود در نمايشگاه پرداخته است، درباره آثار خود معتقد است: "سياهمشق هاي من برگرفته از دوران تيموري است، ولي از آن كهنگي در اين آثار چيزي به چشم نميخورد. زيرا من سعي كردم با رنگ و بوي زندهاي اين آثار را به تصوير بكشم. ميتوان گفت رنگهايي كه در اين آثار به كار گرفتهام، تماماً طبيعي هستند كه پيش روي مخاطب قرار ميگيرند و مخاطب با مشاهده آنها ارتباط بصري خوبي برقرار ميكند."
اين خوشنويس گفت: "اگر امروز شاهد برگزاري اندك نمايشگاههاي خوشنويسي نسبت به نقاشي هستيم، باز هم دليلش به مشغلههاي اصلي آدمهاي اجتماع كه مخاطبان اين نمايشگاهها را تشكيل ميدهند بازميگردد. گرچه امروز نمايشگاههاي نقاشي نيز از اقبال خوبي از سوي مخاطب بهرهمند نيستند، اما بايد گفت ريشه متروك ماندن هنرهاي تجسمي به مشغلههاي فكري و مالي مخاطب برميگردد و در اين ميان مديران گالري نيز كه در انديشه به دست آوردن ماحصلي از برگزاري نمايشگاهها هستند و در نهايت مايوس ميشوند، سهم بيشتري دارند."
نظر شما