به گزارش خبرنگار دانشگاهي "مهر"، شانزدهم آذر، ريشه در مبارزه ديرپاي دانشجويان مسلمان و متعهد عليه سلطه استكباري آمريكا داشته و اين نشانگر آن است كه دانشجويان فهيم در دوران ستم شاهي از هيچ تلاش و مجاهدتي فروگذار نكرده اند.
در تاريخ مبارزات سياسي مردم ايران براي آزادي و دموكراسي، نام جنبش دانشجويي به عنوان جرياني تأثيرگذار، به دفعات به چشم مي خورد. در دهه اخير نيز با آغاز حركت اجتماعي - سياسي جديد، دانشجويان به عنوان نيروي محرك بدنه اين جنبش شناخته شده و حتي با كمرنگ شدن محبوبيت ديگر جريان هاي سياسي مي توان گفت كه فعاليت هاي دانشجويي همچنان مورد اعتماد هستند.
آنچه به نام جنبش دانشجويي ايران معروف شده بيشتر معطوف به حركت هايي است كه از 16 آذر 1332 آغاز شده و به تناوب تاكنون ادامه داشته است. تأثيرگذاري دانشجويان و تحصيل كردگان ايراني به آغاز رواج تحصيلات عاليه در ايران و نقش آنها در امور سياسي كشور باز مي گردد.
به طور كلي تاريخ حركت هاي دانشجويي در ايران را مي توان به دوره هاي مختلف تقسيم كرد. دوره اول از مقطع زماني نخستين اعزام دانشجويان دولتي در سال 1301 شروع مي شود و دوره دوم هم از تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313 تا كودتاي 28 مرداد 1332 ادامه مي يابد.
در سال 1301 هجري شمسي دولت وقت ايران، در آخرين سال هاي سلسله قاجار، حدود 60 دانشجو را براي تحصيل به آلمان اعزام كرده بود.
پس از سرنگوني قاجار، در سال 1307 با تصويب مجلس و تأييد رضاشاه، گروهي دانشجو متشكل از 134 نفر براي تحصيل به خارج از كشور اعزام مي شوند.
دانشجويان اعزامي پيش از سفر طي مراسمي به كاخ سعدآباد فراخوانده شده تا رضاشاه براي آنها سخنراني كند. رضاخان در بخشي از صحبت هاي خود خطاب به دانشجويان مي گويد : "شما را به مملكتي اعزام مي كنيم كه جمهوري است و نظام آنها با نظام ما متفاوت است. شما نبايد نظام سياسي آنها را براي ما بياوريد، بلكه صنعت و آداب آنها را ياد بگيريد."
شاه تصور نمي كرد از ميان اين دانشجويان، افراد سياسي و مبارزي در آينده تربيت شوند كه تأثيرات قابل توجهي در نظام سياسي ايران بگذارند. بيش از 100 دانشجو به كشور فرانسه اعزام شدند و تنها 8 نفر سهميه براي اعزام به كشور آلمان در نظر گرفته شده بود.
شايد رضاشاه بيش از هر كس ديگري، از حركات دانشجويان خارج از كشور در هراس بود. به همين دليل سفارت هاي ايران كليه حركت هاي دانشجويان را در اروپا زير نظر داشتند. حكومت رضاشاه براي مهار حركت هاي سياسي دانشجويان از دو حربه استفاده مي كرد. يا از طريق قطع بورسيه تحصيلي و آوردن فشار تحصيلي به دانشجو، وي را از ادامه تحصيل باز مي داشت و يا با استفاده از روابط ديپلماتيك از دولتهاي ديگر درخواست مي كرد دانشجوي مورد نظر را از آن كشور اخراج كنند.
پس از تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313 تا كودتاي 28 مرداد 1332، اين دوره بيست ساله مصادف است با رواج افكار ماركسيسم و انتقال اين تفكرات توسط تحصيل كردگان ايراني خارج از كشور به دانشگاه هاي نوپاي ايران. در اين دوره تقريباً جريان هاي چپ، به دليل نبودن جريان هاي سياسي و فكري پر قدرتِ ديگر، دانشگاه ها را تحت نفوذ خود قرار دادند و توانستند به نوعي اكثريت فعاليت هاي سياسي و صنفي دانشجويان را تحت تأثير قرار دهند.
البته در سال 1321 اولين انجمن اسلامي در دانشكده فني تأسيس شد. انجمن اسلامي دانشجويان توسط پنج دانشجوي مذهبي و براي مقابله با جريان هاي ماركسيست و غيرمذهبي تشكيل شده بود.
هنگام تأسيس دانشگاه تهران، مجلس قانون استقلال دانشگاه را نيز به تصويب مي رساند. همين امر حكومت پهلوي را در هر دو دوره در برخورد با دانشگاه، تا حد زيادي محدود مي كند. رژيم پهلوي دانشگاه تهران را نزديك 20 سال تحمل مي كند.
اما حكومت كودتا تنها اقدامي كه براي مهار سياسي دانشگاه مناسب مي بيند، اجراي كودتايي مجزا در دانشگاه تهران است كه اين امر در روز 16 آذر 1332 با يورش نظاميان به دانشگاه تهران و به خاك و خون كشيدن دانشجويان، نشان مي دهند كه بيش از اين نمي توانند استقلال دانشگاه را تحمل كنند.
رژيم پهلوي پيش بيني نكرده بود كه همين روز فصل جديدي از مبارزات دانشجويي را رقم خواهد زد.
16 آذر ، روز دانشجو ؛
بعد از كودتاى 28 مرداد 1332، رژيم پهلوى كه توانسته بود با كمك آمريكايى ها بر اريكه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پايه هاى حكومت خود را تثبيت كند، اما غافل از اينكه مقاومت مردم بطور كامل از بين نرفته و ايران در اولين فرصت خشم و انزجار خويش را نسبت به حكومت كودتا نشان خواهد داد.
نيكسون معاون رئيس جمهور امريكا در پائيز سال 1332 راهي ايران مي شود. وي در حقيقت براي مشاهده نتيجه سرمايه گذارى 21 ميليون دلارى سازمان جاسوسى آمريكا ( سيا ) در كودتا و سرنگونى دولت مصدق به ايران سفر كرده بود .
نيكسون به عنوان معاون آيزنهاور به ايران آمد و مانند يك مهمان عاليرتبه پذيرايي شد. "صفاري"، شهردار وقت تهران دو هزار متر سند مالكيت به نام وي كرد و هداياي ديگر اعم از جواهرات و عتيقه جات به معاون رييس جمهور آمريكا اهدا شد، اما دانشجويان خواب خوش را از شاه و نيكسون گرفتند و فريادهاي "مرده باد شاه" از هر سوي دانشگاه شنيده شد.
تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود "دنيس رايت"، كاردار جديد سفارت انگليس در ايران، از روز 14 آذر 1332، آغاز شد. دانشجويان دانشكده هاى حقوق و علوم سياسى، علوم، دندانپزشكى، فنى، پزشكى، داروسازى در دانشكده هاى خود تظاهرات پرشورى عليه رژيم كودتا برپا كردند.
رژيم پهلوى كه به خوبى از خشم ملت و خصوصا دانشجويان نسبت به خود و آمريكا از پيش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.
روز 15 آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه كشيده شد و ماموران انتظامى، در زد و خورد با دانشجويان، شمارى را مجروح و گروهى را دستگير و زندانى كردند. صبح روز 16 آذر 1332، گارد مسلح رژيم پهلوى براى اولين بار وارد صحن دانشگاه شد تا فرياد مخالفان را در گلو خفه كند.
در يكى از كلاس هاى درس دانشكده فنى، چند تن از دانشجويان در اعتراض به حضور ماموران گارد رژيم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره مى گيرند و همين بهانه كافى بود تا گارد وارد كلاس درس شود و با ايجاد جو رعب و وحشت، محيط را براى بهره بردارى و گرفتن زهر چشم دانشجويان آماده سازند.
ماموران گارد شاهنشاهي با حمله به دانشجويان بى پناه سه تن از آنان به نام هاي "مصطفي بزرگ نيا"، "مهدي شريعت رضوي" و "احمد قندچي" را به شهادت مى رسانند.
فرداي آن روز در جو خفقان و وحشتي كه رژيم ساخته بود، نيكسون وارد دانشگاه تهران شد و رژيم پهلوي در دهن كجي به خواسته هاي دانشجويان به وي دكتري افتخاري حقوق اهدا كرد.
حادثه 16 آذر 1332، به عنوان روز مقاومت تاريخى در تاريخ دانشگاه تهران ثبت شد. از آن پس، همه ساله به رغم كوشش رژيم پهلوي و ساواك، دانشجويان دانشگاه تهران و ديگر دانشگاه هاى سراسر ايران مراسم و تظاهراتى به ياد شهيدان آن روز برپا مى كردند.
شهيد "مصطفي چمران" در ر ابطه با حادثه 16 آذر مى گويد: "وقايع آن روز چنان در نظرم مجسم است كه گويى همه را به چشم مى بينم، صداى رگبار مسلسل در گوشم طنين مى اندازد، سكوت موحش بعد از رگبار، بدنم را مى لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحين را در ميان اين سكوت دردناك مى شنوم. دانشكده فنى خون آلود را در آن روز و روزهاى بعد به راى العين مى بينم........ ."
16 آذر روز جشن پيروزي دانشجوست. روز دانشجوي مستقل ايراني است. روزي كه بايد از آن آموخت استقلال و حفظ كرامت انساني و كشور هزينه دارد و دانشجو عاشقانه هزينه آن را پرداخت مي كند.
منابع:
- ايران بين دو انقلاب، يرواند آبراهاميان، نشر مركز 1377.
- تاريخ جهان در قرن بيستم، جان گرنويل، انتشارات فرزان 1378.
- تحولات فرهنگي ايران و دارالفنون، دكتر احمد هاشميان، ارغوان مهر انديش 1379.
- شورشيان آرمانخواه، مازيار بهروز، نشر ققنوس 1380.
نظر شما