چند خبر:
-آذر 84: در ماههاي اخير، گزارشهاي نقض حقوق بشر در ايران، كه توسط محافل غربي تهيه مي شد، با تغييري عمده مواجه شده است، سابقا در اين گزارشها، به مطالب و ادعاهاي منافقين در مورد نقض حقوق شهروندي استناد مي شد، اما در گزارشهاي اخير چند ماه گذشته ، كليه مطالب اين گزارش با استناد به اخبار برخي رسانه هاي داخلي تهيه شده است.
-آذر 84 : كانادا پيش نويس 3 قعطنامه را در مورد نقض بشر در ايران، تهيه كرد كه در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، با حمايت ديگر كشورهاي غربي تصويب شد.
-برجي از جريانات اپوزيسيون مقيم خارج با همكاري سايت "گويانيوز" و تحت عنوان " انجمن ايراني فعالين حقوق بشر در اروپا و آمريكا" اقدام به گردآوري و تدوين و انتشار گسترده اخبار و مطالب اين رسانه هاي داخلي در سطح شبكه اينترنت و مجامع حقوق بشري جهان نمود.
يك نگاه
حقيقت اين است كه حربه " حقوق بشر" و قرائت غربي و انحصار طلبانه از آن ، همواره يكي از ابزارهاي پشيبرد سياست هاي دنياي غرب و تحت فشار قرار دادن كشورهاي غير همسو با آنان بوده است، اما غرب اين بازي كهنه را چنان با پيچيدگي و ابتكار و زيركي پيش مي برد به گونه اي كه همچنان تازه و موثر جلوه مي كند.
سياست رسمي اما منفعلانه دستگاه هاي مسوول در اين سالها ، تنها " تكذيب" يا "سكوت" بوده است. هرچند كه در ماههاي اخير با تحرك و خروج از انفعال وزارت خارجه، حركتهاي قابل تقديري مثل "متهم كردن آمريكا و اروپا به نقض حقوق مسلمانان" و ... براي خروج از اين انفعال تاريخي را شاهد بوديم.
در جنگ ديپلماسي ايران و غرب، اخيرا شاهد رويكرد جديد و حيله گرانه اي نسبت به موضوع " حقوق بشر" بوده ايم، در خبرها اين نكته ، قابل رصد بود كه غربي ها تا قبل از اين براي محكوم كردن ايران ، به گزارشهاي جعلي و دروغ سازمان تروريستي مجاهدين خلق(منافقين) استناد مي كردند، اما پس ازآنكه تاريخ مصرف منافقين تمام شد و سابقه سياه آنان در همكاري با صدام در شكنجه و آزار عراقي ها، از پرده برون افتاد، مدعيان حقوق بشر سياست خود را عوض كردند.
به گزارش "مهر" چندي است كه در گزارش هاي "حقوق بشري" ، براي محكوميت ايران، به جاي استناد به گزارشات منافقين ، به مطالب و گزارش هاي برخي رسانه ها و خبرگزاري هاي داخلي -با گرايشات سياسي همسو- استناد مي شود...و تصويب مستمر چند قطعنامه حقوق بشري عليه نظام ، حاصل اين بازي زيركانه غرب است و در كشاكش مباحث مربوط به پرونده هسته اي هم تاثير سوء خود را خواهد گذاشت. ترديدي نيست كه اين رسانه ها اگر مطلع از سوء استفاده دشمن باشند، در توليد و جهتگيري اخبار دقت بيشتري مي كنند؛ اما به راستي تمام علت از بي توجهي رسانه هاست؟!
اگر اينگونه اخبار و مشكلات و ابهامات در خصوص نقض حقوق شهروندي توسط رسانه هاي خودي و داخلي منعكس شود و نهادهاي مسئول و قانوني داخلي هم بنا به وظيفه خود، به شناسايي و پيگيري و توضيح و اصلاح اين موارد بپردازنند،اسباب سوءاستفاده و استكبار از دست غرب خارج خواهد شد و آنها را خلع سلاح خواهد كرد. |
نكته قابل توجه اين گزارشها اين است كه بعضا موارد كيفري هم به عنوان نقض حقوق بشر در ايران ، قلمداد شده است ! مساله مضحكي كه طبعا قابل پذيرش نيست ، اما در اين گزارشها موارد متعددي از "سوء مديريت، كج سليقگي ها، سوء تدبير و ..." را مي توان شاهد بود كه با اندكي توجه ، قابل اصلاح است. اين تغيير رويكرد جديد غرب و تغيير زيركانه "بازي"، متاسفانه بازهم با انفعال و سردرگمي محافل داخلي مواجه شده است.
حقيقت اين است كه وظيفه و كارويژه رسانه ها و به خصوص " رسانه " ها به عنوان "امين مردم و چشم گوياي نظام" ، تنها بيان و انعكاس نقاط مثبت نيست، ديدن خطاها و نقائض- كه در هرجامعه اي وجود دارد- و انعكاس آنها به مسئولان و افكار عمومي براي اصلاح آنان ، جزو وظايف ذاتي رسانه ها است، اما به نظر مي رسد " حلقه مفقوده اي " در اين ميان وجود دارد كه فعاليت صادقانه و دلسوزانه رسانه هاي داخلي را تبديل به خوراك تبيلغاتي بيگانگان و اسباب زياده خواهي و استكبار آنان مي كند و عملا نقض غرض حاصل مي شود.
چرا بايد ناظران مغرض حقوق بشري در آن سوي دنيا، اخبار و مطالب مربوط به ابهامات در مورد حقوق شهروندي افراد را چنين با دقت در نظر بگيرند و با جمع آوري وتدوين و طبقه بندي و حتي پيگيري آنها، عليه نظام و انقلاب دست به شانتاژ تبليغاتي و فضا سازي بزنند، اما نهادهاي متعدد مسئول نظارتي و قانوني مثل بخش هاي مختلف قوه قضاييه، مجلس شوراي اسلامي به خصوص كميسيون اصل نود، كميسيون حقوق بشر اسلامي ، سازمان دفاع از زندانيان و...هيچ وظيفه و دغدغه اي براي تدوين و جمع آوري اين گزارشها و اصلاح اشكالات و توضيح واقعيت ها به افكار عمومي نداشته باشند؟
يكي از اشكالات مديريتي در جامعه ما، بي اعتمادي يا كم اعتمادي مديران به رسانه ها براي دريافت واقعيات و مشكلات است، كه به نظر مي رسد، اين آفت مديريتي باعث شده است كه "دشمن" بهتر بتواند از ابزار رسانه ها براي پيشبرد اهداف خود بهره ببرد.
سئوال مهم اين است كه وقتي "منبع" اين اخبار از "داخل" است، چرا نبايد مسئول " اصلاح و پيگيري" آن خبرها در "داخل" باشد؟!
حقيقت اين است كه اگر اينگونه اخبار و مشكلات و ابهامات در خصوص حقوق شهروندي توسط رسانه هاي خودي و داخلي منعكس شود و نهادهاي مسئول و قانوني داخلي هم بنا به وظيفه خود، به شناسايي و پيگيري و توضيح و اصلاح اين موارد بپردازنند، نه تنها اسباب سوءاستفاده و استكبار از دست غرب خارج خواهد شد و آنها را خلع سلاح خواهد كرد، بلكه اين عمل ، از ايران اسلامي ، الگويي عالي و قابل استناد و امتداد در ميان كشورهاي منطفه خواهد ساخت و عملا مساله " حقوق بشر" از يك "تهديد" به يك " فرصت" براي نظام اسلامي مبدل خواهد شد.
ضمن اينكه در زمانه اي كه غرب از "بحران هويت و معنا" رنج مي برد ، اين نوع تعامل مي تواند، كارآمدي و استواري و حكمت احكام اسلامي را براي جهانيان روشن سازد و به گفتماني در مقابل گفتمان رايج غرب دربيايد. البته در اين ميان به نظر مي رسد ، همه رسانه ها و خبرگزاري هاي داخلي هم بايد توجه و دقت خاصي در انعكاس و پيگيري اين موارد داشته باشند.
نظر شما