دكتر بخشايشي: جنگ رواني حمله به مراكز اتمي ايران، تلاش غرب براي پذيرش طرح روسيه ازسوي ايران است / آمريكا و اسرائيل در شرايط حمله به ايران نيستند / بن بست در مذاكره با ايران به نفع اروپا نيست

دكتر احمد بخشايشي اردستاني ، استاد دانشگاه و صاحبنظر امور استراتژيك در گفت وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري  " مهر" به تحليل آخرين وضعيت پرونده هسته اي، جنگ رواني رسانه هاي غربي در مورد احتمال حمله قريب الوقوع به مراكز اتمي ايران و پيامدهاي مرگ شارون بر مناسبات منطقه اي پرداخت.

بخشايشي در خصوص آخرين تحولات  پرونده هسته اي، با اشاره به سابقه يكسال قبل اين تحولات، گفت: در نوامبر 2004 يك بيانيه و قراردادي بين ايران و سه كشور اروپايي منعقد شد كه در آن توافق شده بود تا وقتي مذاكره بين ايران و سه كشور اروپايي در جريان است، ايران بخاطر ايجاد اعتماد، سه فاز از فعاليت هاي هسته اي اش را موقتا تعليق كند.

وي ادامه داد: بخش اول فعاليت هاي مربوط به فرآوري اورانيوم در UCF اصفهان بود و ديگر تعليق داوطلبانه غني سازي در نطنز و بخش سوم، تعليق تحقيقات آكادميك هسته اي در دانشگاهها و مراكز اتمي اصفهان و نطنز. بخشايشي در پاسخ به اين سئوال كه آيا اصولا قبول تعليق در مورد تحقيقات آكادميك هسته اي ، امري است مطلوب يا خير، پاسخ داد: ما بايد الزامات زماني آن دوره را مورد توجه قرار دهيم، در آن دوره زماني ، ما هم به " زمان" نياز داشتيم، چون برخي از تحقيقاتمان براي عملياتي شدن به زمان نياز داشت ، هم اينكه بايد شركاي استراتژيك براي امور هسته اي  در منطقه پيدا مي كرديم، به سراغ كشورهاي اسلامي و چين و روسيه و...رفتيم كه عملا بخاطر رابطه اين كشورها با آمريكا، موفق نشديم.

وي دليل ديگر قبول تعليق در تحقيقات در توافقنامه پاريس را ايجاد " اعتماد سازي" فوري در شرايط بحراني آن دوره از سوي ايران، ذكر كرد.

بخشايشي ادامه داد: اين فضا همچنان ادامه داشت تا زماني كه ايران متوجه شد كه اروپا براي "مذاكره" ، مذاكره مي كند و استراتژي شان اساسا " تعليق ايران" است كه معناي صريح آن " عقب نگه داشتن ايران" از پيشرفت بود. مذاكرات در اوت 2005 قطع شد و كارخانه UCF اصفهان راه اندازي شد و ايران نشان داد كه جدي است ، اروپايي ها براي شروع دوباره مذاكرات، خواستار انجام شرط تعطيلي اين كارخانه شدند، اما شرايط به نفع ايران پيش رفت و غربي ها دوباره بدون پيش شرط حاضر به مذاكره شدند.

وي افزود: در اين شرايط بود كه طرح روسيه ارائه شد، طرحي كه به بهانه پيشنهاد احمدي نژاد در سازمان ملل مطرح شد،  طرح روسيه در واقع يك طرح قديمي بود ولي عملا طرح دوباره اش ، جنگ رواني شديدي را عليه ايران به راه انداخت. طرحي كه ادامه طرح آمريكا و اروپا براي به بن بست كشاندن و ادامه استراتژي " تعليق"  ايران بود.

بخشايشي گفت: در هفته هاي اخير، همزمان با ارائه رسمي طرح پر ابهام روسيه، جنگ تبليغي تازه اي مبني بر حمله قريب الوقوع به مراكز اتمي ايران توسط برخي روزنامه هاي منطقه و غرب بستر سازي مي شود، حمله اي كه مثلا ناتو  از تركيه يا از خليج فارس، انجام مي دهد . اين جنگ تبليغي ، تلاشي براي ترغيب ايران به پذيرش طرح روسيه است و ايجاد يك بن بست خيالي براي ايران است كه به اصطلاح  تنها راه نجات ، قبول طرح روسيه از سوي ايران خواهد بود!

اين تحليلگر امور بين الملل در ادامه گفتگو با "مهر" به تحليل رفتار اخير جمهوري اسلامي پرداخت و گفت : اما آنچه كه واقعيت دارد، اين است كه آنها در شرايطي نيستند كه اين حمله را انجام دهند و ايران هم با هوشياري براي اينكه نشان دهد اين تبليغات را جدي نمي گيرد و مصمم به پيگيري حق خود براي غني سازي در داخل است ، اعلام كرد كه تحقيقات هسته اي را از تعليق خارج مي كند كه اين با عكس العمل شديد و فوري غربي ها و آژانس مواجه شد.

 وي تصريح كرد: واقعيت اين است كه بن بست در مذاكره با ايران به نفع غرب نيست و آنها بايد در يك تعامل سازنده  و بدور از حاشيه و جنگ رواني مذاكرات را براي حصول به دستاورد مورد پسند دوطرف ادامه دهند. وي در خصوص طرح روسيه گفت: بايد توجه كرد كه روح اين طرح چيست، آيا اين فقط يك سرمايه گذاري ساده است؟ ابهام در محل غني سازي هم يكي ديگر از مسائل اين طرح است و  آيا روسيه دانشمندان هسته اي ايران را  در خاك خود مي پذيرد يا خير؟ جزئيات اين طرح هنوز ارائه نشده و بايد روي آن بحث شود.

بخشايشي خاطرنشان كرد: استراتژي غرب در حال حاضر روي اين محور متمركز شده است كه ايران نتواند شريكي استراتژيك در منطقه براي مقاومت در مقابل غرب  پيدا كند و ما بايد دقيقا روي خنثي كردن اين استراتژي كار كنيم.

وي  افزود: اسرائيل در حمله به ايران پيش قدم نخواهد شد، ضمن اينكه بيشترين بستر سازي رسانه اي و تبليغي را در اين خصوص انجام مي دهد، سكوت اسرائيل در خصوص ايران، باعث تداوم استراتژي انزواي ايران در منطقه و كشورهاي عربي -اسلامي مي شود و اقدام احتمالي رژيم صهيونيستي عليه ايران، اين استراتژي را با شكست مواجه مي كند.

بخشايشي گفت: اگر بخواهند نهايتا براي عقب انداختن برنامه هسته اي ايران، حمله اي به مراكز هسته اي  ايران انجام دهند، اين حمله براي موفقيت ،  مي بايست روي سه هدف (اصفهان - اراك - نطنز) صورت گيرد، وگرنه موثر نخواهد بود و همين معادلات و احتمالات مربوطه را بسيار پيچيده خواهد كرد. ضمن اينكه موشكهاي شهاب 3 ايران تمام  اسرائيل را بخوبي پوشش مي دهد و ايران، رژيم صهيونيستي را مسئول اصلي هرحمله احتمالي مي داند.

اين استاد دانشگاه در ادامه گفت وگو با خبرنگار سياسي "مهر" به  پيامدهاي مرگ شارون و خروج وي از صحنه سياسي اسرائيل اشاره كرد و گفت: فكر نمي كنم مرگ شارون تاثير زيادي روي سياستهاي رژيم صهيونيستي داشته باشد، اسرائيل يك نظام پارلماني -حزبي قوي و ريشه دار دارد و اين نهادها هستند كه در اين رژيم، بيشترين تاثيرگذاري ها را دارند.

 وي افزود: با خروج شارون از صحنه قدرت دو احتمال در صحنه سياسي اين رژيم به وجود مي آيد، يا جريان جديد ليكود به رهبري نتانياهو در انتخابات آتي  پيروز مي شود كه پراگماتيست و عملگراتر از شارون خواهند بود و يا حزب جديدالتاسيس "كاديما" كه توسط شارون و پرز تاسيس شده است ، پيروز ميدان خواهد بود كه خط شارون را دنبال خواهد كرد.

بخشايشي گفت: مقاومت ،خصلت ذاتي اسلام و مسلمين است ولي يهوديان چنين خصلتي ندارند،  آنها متكبر هستند و در مقابل مقاومت كاملا كلافه و سردرگم مي شوند و شارون نمونه اي از اين سردرگمي و عقب نشيني در مقابل مقاومت حماس و  گروههاي فلسطيني بود.

 اين استاد دانشگاه در پايان اظهار داشت: تجربه استحاله شارون از يك عنصر نظامي خشن و جنايتكار به سياستمداري كه بر اثر فشار مقاومت فلسطيني ها مجبور به خروج از غره شد و خشم راديكال هاي صهيونيست را برانگيخت، همواره به عنوان تجربه اي تلخ فراروي اسرائيل خواهد بود.