به گزارش خبرنگاركتاب مهر، دراين نشست دكترابراهيم خدايارگفت : وقتي از ماوراء النهر سخن مي گوييم در حقيقت ازگذشته و تمدن خود ياد مي كنيم زيرا آنجا سرزميني است كه اجداد ما نخست در آنجا پرورش يافتند و اگر مي بينيم كه اشعار اين كتاب با ادبيات ما غرابت دارد به دليل تحولاتي است كه در قرن اخير در ماوراءالنهر حادث شد.
وي به سه مقطع حساس تاريخي كه رابطه ايران و ماوراءالنهر را تحت تاثير قرار داده اشاره كرد و افزود : در مقطع نخست كه سالهاي 1900 تا 1924 ميلادي را شامل مي شود زبان فارسي زبان علمي اين منطقه بود و در مدارس اشعار حافظ و بيدل تدريس مي شد.
مقطع دوم نيز كه سالهاي 1924 تا 1991 ميلادي را شامل مي شود، زبان روسي زبان رسمي ازبكستان شد. در اين برهه، تاجيك زبانان افتخار مي كردند كه تاجيك روس زبان هستند. لذا چهره ايران در ازبكستان حقير شد و حتي شاعراني كه ديوانهاي شاعران فارس زبان را مي خواندند به محاكمه كشيده شدند . در واقع ، داشتن زبان و خط فارسي برابر با مسلمان بودن بود كه بر حاكمان كمونيست گران مي آمد.
در مقطع سوم كه از 1991 تا 2000 را در بر مي گيرد چهره ايران و زبان فارسي بسيار درخشان و زيبا و رويكرد ازبكان به زبان فارسي بسيار قوي شد. به عنوان مثال بازار صابر و اصغر محكم از شاعراني هستند كه در اشعار خود ايران را ستوده اند.
خدايار در ادامه سخنراني خويش اهميت كتاب "از سمرقند چوقند" را در جلوه گر كردن پيوستگي ايرانيان و ازبكان در سالهاي استقلال دانست و وجه تسميه كتابش را برگرفته از داستان شاه و كنيزك مولانا جلال الدين رومي برشمرد.
وي افزود: در اين كتاب به شعر 20 شاعر معاصر فارسي زبان همراه با زندگي و آثار اين شاعران پرداخته شده است كه نخستين آنها جاني بيك متولد 1941، شاعر، مترجم ، روزنامه نگار و صاحب پنج مجموعه شعر فارسي و آخرين آنها پريسا متولد 1980 و صاحب شعر "مرواريد عشق" است.
به گزارش مهر ، خدايارحوزه پرورش اين شاعران را از چهار محيط ادبي تاشكند، سمرقند، سرخان دريا و فرغانه دانست و به دو محيط ادبي با اهميت درگذشته يعني خوارزم و بخارا كه امروزه اهميت خود را از دست داده اند اشاره كرد و اظهار داشت : در ابتداي قرن بيستم محيط ادبي توسط فيروز درخوارزم ايجاد شد كه درآن 50 شاعرفارسي زبان شعرمي گفتند ولي درسال 1920 كه منطقه خوارزم تقسيم شد زبان فارسي از زندگي عادي كناررفت و درپايان قرن بيستم ، حتي يك نفررا در اين منطقه كه به طور روان " فارسي " صحبت كند نمي توان يافت . محيط بعدي بخاراست كه بعد ازسال 1920 زبانش از فارسي به تركي عثماني و سپس ازبكي برگردانده شد.
ضياء الدين ترابي
---------------
در ادامه اين نشست ، ضياءالدين ترابي - شاعر و منتقد ادبيات نيز ، دربيان نقاط قوت كتاب " ازسمرقند چوقند " تاكيد كرد : عيني درشعرهايش ازسمرقند و بخارا ياد مي كند واين همان سمرقند و بخارايي است كه رودكي به آن اشاره كرد . اين بار بوي جوي موليان را مي توان از اين كتاب حس كنيد كه به زبان ساده و با تصاويري روشن و دلنشين نوشته شده است .
وي با اشاره به تاثيرگذاري شعر معاصرايران درشعر نو ازبكستان افزود : " چهارپاره سرايي " كه از ابتكارات نيماست درميان شاعران جديد ازبك چون عبدالله سبحان ، پيمان صباحي و فرغاني نيز ديده مي شود.
ضياء الدين ترابي در ادامه تصريح كرد : خط ما از ازبكها جداست و اين امر سبب توجه مردم ازبك به جاي زبان و خط فارسي به زبانهاي نزديك به خودشان مي شود.
ترابي در پايان سخنراني خود در نقد اشعار تاجيكي اظهار داشت : اكثر اشعار اين مجموعه رمانيك و نسبت به اشعار ايراني نازل و ضعيف هستند.
صابر امامي
----------
دكتر صابر امامي نيز در اين نشست ، گفت : شعر ازبكستان ورق زدن گذشته و تاريخ ايران است.
وي ادامه داد : آنچه در اين كتاب مشهود است طبيعت سالم و روستايي زبان فارسي است كه از " ايسم ها " پرهيزكرده و آن را مي توان درسطرسطركتاب مشاهده كرد .
صابر امامي تاكيد كرد : يك فرهنگ و پيشينه مشترك بين ايران وازبكستان وجود دارد و سمرقند را مي توان آرمان شهري دانست كه افتخارات ملي ما درآن متبلورمي شود . اين سمرقند است كه رستم شاهنامه براي آوردن كيكاووس به آنجا رفت و نيز هنوز در بخارا سوگ سياوش برگزارمي شود.
وي اضافه كرد : در تعامل فرهنگي كه ميان ايران و ازبكستان وجود دارد به دليل روح و انديشه مشترك ، رمزگان مشتركي يافته مي شود.
به گزارش مهر ، ضياء قاسمي نيز در ادامه نشست برخورد مخاطب با اين كتاب را به سر لايه محدود كرد و اظهار داشت : اولين لايه، نگاه سطحي به متن كتاب است كه سبب مي شود خواننده فارسي زبان با اشعاري ضعيف و بسيار ابتدايي مواجه شود.
دومين لايه ، اشعاري با درونمايه تخيلي را شامل مي شود.
درسومين لايه به دليل وجود مشتركات اسطوره اي و تاريخي مندرج در آنها مي توان شور و شوق مخاطب را به اين اثر مشاهده كرد.
وي اهميت كتاب را در جديد بودن فضايب آن و از بين بردن غفلت تاريخي ما از ازبكستان دانست و بر لزوم تعامل ميان فارس زبانان و نقد و نشست آنها در كنار يكديگر تاكيد كرد .
نظر شما