پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

ترجمه؛

معرفی کتاب «توهم علم» اثر روپرت شلدریک

معرفی کتاب «توهم علم» اثر روپرت شلدریک

روپرت شلدریک نشان می‌دهد که چگونه ماده‎گرایی به شکل نوعی ایمان ضد مسیحی پذیرفته شده و بیش از آن که یک اصل علمی باشد، یک ایدئولوژی مدعی تعیین نظریه هاست.

خبرگزاری مهر _ گروه دین و اندیشه: متن پیش رو یادداشتی است از ماری میجلی که به معرفی کتاب «توهم علم» اثر روپرت شلدریک می پردازد.

امروزه به این حقیقت که ماده‌گرایی مکانیکی امروزی ما به مفاهیم مبهم و منسوخی از ماده متکی است، کمتر اشاره می‌شود. میتوان از این آشفتگی برای اهداف روزمره علمی چشم پوشید، اما چنین آشفتگی برای عرصه گسترده‌تر اندیشه بشر، مخرب است. زمانی که همچنان با ماده به سبک قرن ۱۷ و به مثابه چیزی مرده و بی اثر که توان زندگی ساختن ندارد، برخورد می‌کنیم، نمی‎توانیم به موضوع های مهم ذهن-بدن مانند آگاهی یا سرچشمه زندگی نزدیک شویم و نیز نمی‌توانیم وانمود کنیم که باور داریم تجربه خود ما – سرچشمه همه اندیشه‌مان- صرفاً توهم است. در صورتی که تصورمان نسبت به ماده همان چیز مرده و بی اثر باشد که تنها تشکیل دهنده واقعیت است تجربه ما صرفا توهم خواهد بود.

ما نیازمند پارادایم جدید ذهن-بدن هستیم، نگاشتی که به پیوسته بودن فرگشت و اینکه چیزهای بسیاری در جهان وجود دارند اذعان کند. باید، به جای آن که وانمود کنیم انسانها را دستاورد بی‌معنای مواد شیمیایی درمی‌یابیم، به گونه‌ای راههای متفاوت و واقعی‌تری برای درک آن‌ها – و بنابراین، دیگر جانوران – به عنوان کل‌های کنشگر - آن چنان که هستند- بیابیم.

روپرت شلدریک که مدتها در پی چنین رویدادی بوده است، به شکل قانع‌کننده‌ای این نیاز را شرح می‌دهد. او نشان می‌دهد که چگونه ماده‎گرایی رفته رفته به شکل نوعی ایمان ضد مسیحی پذیرفته شده که بیش از آن که یک اصل علمی باشد، یک ایدئولوژی مدعی تعیین نظریه هاست و مانع تحقیق هایی که از نظرش مناسب نیست مانند پزشکی غیرارتدوکس میشود چه رسد به دین.

 او نشان می‌دهد که این ماده‌گرایی ایستا چقدر با فیزیک مدرن که در آن ماده پویا است، بیگانه است. و برای نشان دادن سردرگمی عجیبی که این مد فاسد، به ما تحمیل می‌کند هر فصل را با «پرسشهایی برای ماده گرایان» به پایان می‌برد. پرسشهایی همچون «آیا شما برای اعتقاد به ماده‌گرایی برنامه‌ریزی شده اید؟»، «اگر طبیعت بی هدف است، خود شما چگونه می‌توانید هدف داشته باشید؟»، «جواب گرفتن از دارونما را چگونه توصیف می‌کنید؟» و پرسشهایی از این دست.

خلاصه این که، او نشان می‌دهد که فرضیه‌های پشت عادتهای مدگونه امروزی چقدر ناکارآمد شده اند. عنوان «توهم علم» حاکی از همین اطمینان همگانی امروزی به فرضیه های مشخص است؛ یعنی ستایش علم امروزی، نه به عنوان یک کارگاه در حال کارِ همواره در حال تغییر آن چنان که واقعا هست، بلکه به عنوان وحی منزلی که موعظه‌اش ماده‌گرایی کورکورانه است.

البته نیاز است شلدریک گزینه‌هایی را به عنوان جایگزین این فرضیات، مطرح کند. اما این بخش، یعنی هنر ساخت پارادایم دردسرهای شدیدی دارد. پیشینیان ما تنها زمانی دست از الگوهای نجومی رایج برداشتند که به ماشین-تصویر خو گرفتند – ابتدا مجذوب تیک تیک ساعت شدند و بعدها مجذوب وزوز مداوم کامپیوتر، تا بالاخره مطمئن شدند که تمام آن مدت، در حال کسب دانش تازه‎ای بوده اند.

به همین شکل، اگر به ما بگویند که موش‌ها ماشین تنازع بقا هستند یا برای اینکه اینطور عمل کند، برنامه ریزی شده بوده اند، ممکن است فکر کنیم توضیح مهمی به ما داده شده، حال آن که همه آن چه که به ما ارائه شده تنها یک چشم‌انداز خیال انگیزتر اختیاری دیگر است: «می‎توانید بکوشید موضوع را این طور نگاه کنید.»

مطمئنا راه درست برخورد با پیشنهادهای تازه همین است: نه به عنوان نظریه‌های رقیب که با نظریه‌های موجود در رقابتند، که به عنوان زوایای تازه‌ و نشانه‌های راهنما به سوی جنبه‌های گسترده‌تر حقیقت. پیشنهاد شلدریک مبنی بر اینکه نظم طبیعی را به جای قانون عادت در نظر بگیریم، یک فانتزی قراردادی و دلبخواهی نیست. قیاسی جدید است که اصلاح آنچه را که او مبالغه مزمن در نظم علم امروزی می‌خواند، به ارمغان می‌آورد.

او نشان می‌دهد که چگونه عرفهای پژوهشی با میانگین گرفتن از نتایج برای هموارسازی داده‌ها و پنهان کردن اختلاف‌ها و تفاوتهای گسترده متناسب شده اند و به طور کلی دانشمندان چطور به سادگی نتایجی را می‌پذیرند که با برداشت آنها از قوانین جاودانی همخوانی دارد. 

همچنین او اشاره می‌کند که قیاس میان نظم طبیعی و عادت چیز تازه‌ای نیست. چندین اندیشمند کاملاً برجسته –سی اس پی‌یرس، نیچه، ویلیام جیمز و وایتهد- پیش از این همین را پیشنهاد کرده بودند، چرا که میان نوع نظمی که بین موجودات زنده یافت میشود و آن نوعی که از یک ساعت یا اتم کلسیم انتظار می‌رود، تفاوت عمده‌ای می‌دیدند.

فارغ از اینکه بخواهیم گمانه‌زنی های شلدریک درباره موضوعاتی همچون هم‌تواتری شکلی (morphic resonance) را دنبال کنیم، اصرار او بر نیاز به توجه کردن به روشهای تفکر گسترده‌تر قطعاً صحیح است و او اخیراً این دیدگاه را در زمینه‌هایی به کار گرفته که ممکن است او را مطرح‌تر کند. او درباره‌ دو شکل ادراک ادعاهایی داشته که بارها کارکرد آنها گزارش شده است، اما مکانیک‌گراها آن را ناممکن می­دانند: اینکه فردی احساس می‎کند کسی در پشت سرش او را نگاه می‌کند و قدرت جانوران، مثلا سگها، در پیش بینی زمان بازگشت صاحبشان. آیا اینها واقعا رخ می‌دهد؟

شلدریک سوالاتش را هوشیارانه می‌پرسد. به نظر می‌رسد این کارهای عجیب غیرمنتظره اغلب از انسانها و جانوران سر می‌زند و برخی از آنها این امور را منظم و بسیار بهتر از دیگران انجام می‌دهند، که این نکته احتمالا شگفت­ آور نیست. او فقط نتیجه می‌گیرد که نیاز داریم جدی‌تر به اینها فکر کنیم.

انتظار می‌رود معتقدین به ماده‌گرایی ارتدکس بگویند چه مواردی در این تحقیق از نظر آنها نادرست است. در واقع نه تنها بیشتر دانشمندان این را نادیده گرفته­ اند، که جالب آن که دو استاد مدعی قهرمانی بی‌طرفی علمی، یعنی لوییس ولپرت و ریچارد داوکینز  که درباره‌ آن بحث کرده­اند شواهد ذکر شده در این کتاب را نادیده گرفته­ اند. این نکته خود می تواند نمونه خوبی برای «توهم علم» باشد که شلدریک از آن سخن می‌گوید.

ترجمه: زهیر باقری نوع پرست

کد خبر 2768877

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha