به گزارش خبرنگار مهر، کتاب درآمدی بر جامعه شناسی دین نوشته فیل زاکرمن و ترجمه خشایار دیهیمی به همت انتشارات حکمت منتشر و روانه بازار نشر شد.
در مقدمه این اثر آمده است؛ حقیقت خیره کننده این است که علی رغم پیش بینی های قاطعانه برخی از بزرگترین نظریه پردازان اجتماعی اروپایی قرن نوزدهم، مذهب نمرده است. مذهب به دنبال عصر روشنگری و پیشرفت علوم افول نکرده است. مدرنیته نوعی شک گرایی عمومی و گسترده را در دامان نپرورده است. به استثنای چند کشور در اروپای غربی، که البته نمونه هایی قابل اعتنا و چشمگیرند، اکثر کشورهای جهان عملاً «از شور و اشتیاق مذهبی در غلیان هستند». مذهب نه تنها برقرار است، بلکه واقعاً برای میلیون ها تن «مهمترین، شادی بخش ترین، و معنادارترین لحظات زندگی شان» را فراهم می آورد.
علاوه بر این، ده ها هزار فرد و سازمان مذهبی، پیشگام تلاش های مستمر برای کاستن از درد و رنج بشری در سرتاسر جهان هستند: غذا رساندن به گرسنگان، سرپناه دادن به بی خانمان ها، پرستاری از بیماران، سرپرستی کردن یتیمان و از این قبیل کارها. آری مذهب بر روی کره خاک بسیار زنده و پررونق است، خصوصاً اینجا در ایالات متحده. درصد آمریکایی های عضو کلیسا امروزه بیش از هر زمان دیگر در تاریخ این کشور است. یک نظرسنجی انجام گرفته در یک موسسه معتبر تحقیقاتی در ۲۰۰۲ نشان می دهد که ۵۹ درصد آمریکایی ها، مذهب را در زندگیشان «بسیار مهم» می دانند، حال آنکه در فرانسه فقط ۱۱ درصد، در ژاپن فقط ۱۲ درصد، در کره جنوبی فقط ۲۵ درصد، در ایتالیا فقط ۲۷ درصد، و در کانادا فقط ۳۰ درصد چنین فکر می کنند.
یک محقق اخیراً ایالات متحده را «به نحوی قابل اثبات، مذهبی ترین کشور دنیا» توصیف کرده است. محققی دیگر نیز با او هم نظر است و می گوید در میان همه کشورهای مسیحی دنیا، آمریکایی ها بیش از همه آداب مذهبی را به جا می آورند، به خدا باور دارند، بنیادگرا هستند و از نظر روحانی و معنوی فعال اند.
رودولف اوتو، فیلسوف و متاله، در کتاب اندیشه امر مقدس می نویسد گوهر دین کنش و واکنش افراد با «امر مینوی» است- واژه ای که مشخص کننده احساس یا تجربه رازآلودگی عمیق، عظمت بیان ناشدنی، آگاهی از آن «کلا دیگری» است، چیزی فراتر از فهم عقلانی، زیباتر و عظیم تر از آن که به بیان درآید، و یک حس هول انگیز، افسون ساز، دهشتناک، و نشئهکننده از احساس عمیق رازآلودگی. ویلیام جیمز، روانشناس و فیلسوف، نیز در اثر کلاسیکش، انواع تجربه دینی، بر این نکته تاکید می کند که تجربه های عرفانی و رازورانه، روحانی، و استعلایی در بطن دین جای دارند. ارزیابی او از دین آکنده از گزارش های متعدد از تجربه های شخصی و مینوی افراد است.
از زمانی که امیل دورکیم اثر کلاسیکش را در حوزه جامعه شناسی دین تحت عنوان اشکال ابتدایی زندگی مذهبی منتشر کرد، دانشوران به اهمیت امر اجتماعی/ جماعتی به هنگام پرداختن به دین و مذهب پی برده اند. نخستین جامعه شناس دین آمریکایی، دبلیو. ئی. بی. دو بویس سخت متاثر از جنبه های اجتماعی/ جماعتی زندگی مذهبی بود، خصوصا زمانی که به تحقیق در مورد آمریکایی های آفریقایی پرداخت. دو بویس تاکید می کرد که کلیساهای سیاهان صرفا مراکز «روحانی» نیستند، حس تعلق، بلکه بسی بیش از آن مراکزی «اجتماعی» برای فراهم آوردن جماعت، حس تعلق، و راهی برای ارتباط با دیگران هستند.
عضویت در کلیسا امری شایع و گسترده است. تقریبا ۷۰ درصد آمریکایی ها عضو یک کلیسا یا یک کنیسه هستند؛ و ۴۳ درصد از آمریکایی ها دو یا سه بار در ماه به مراسم دعا و نیایش مذهبی می روند. جماعت- عنصر جماعتی در دین- قطعا مهم است. آری، دین شامل ایمان و سرسپردگی روحانی است، اما همان گونه که ویلیام سیمز بینبریج خاطرنشان می کند، دین شامل «وابستگی به یک گروه اجتماعی» هم هست. در واقع، برخی از افرادی که ایمان ندارند، به خدا اعتقاد ندارند، و هیچ میلی به دعا کردن و نماز خواندن ندارند- یعنی آدم هایی که براحتی می توان آنها را غیرمذهبی خواند- باز به اجتماعات مذهبی می روند تا از لذت اجتماعی و جماعتی چنین عضویتی بهره مند شوند.
تا اینجا، من فقط تلاش کرده ام از طریق بحث هایی که با دوستانم، خانواده ام، و همسایه هایم داشته ام و از طریق داده های نظرسنجی های ملی و غیره نشان دهم چقدر عنصر دین و مذهب در دورروبر من فراوان است. در طی بحثم، اشاره هایی داشتم به چیزهایی که از نظر من عناصر مهم تر دین و مذهب هستند: پاسخ ها یا توضیحاتی درباره راز مرگ، ارتباط مستقیم با خدا، تجربه های دینی یا عرفانی، دعا و نماز، و گردهمایی های مذهبی. البته دین و مذهب جنبه های حیاتی بسیار بیشتری دارند: مناسک، آموزه، ایمان، اخلاق، کتاب های مقدس، موسیقی، آموزش و پرورش، نوایمانی، تنظیم روابط جنسی، و فراهم آوردن معنایی غایی و غیره. اما این مقدمه به قصد جامع بودن نوشته نشده است- من فقط می خواستم برای شروع بحث شما را اندکی با جهان خودم و دین و مذهب در آن آشنا کنم.
بسیاری از آدم های غیرمذهبی که می شناسم واقعا وقعی به دین نمی گذارند. آنها یا نادیده اش می گیرند یا حوصله شان از آن سر می رود یا فکر می کنند دین اصلا چیز مهمی نیست یا به خطا گمان می برند دین در حال احتضار است- یا اصلا نمی خواهند با این چیزها سر خودشان را درد بیاورند.
اما من نه. دین دلمشغولی شخصی و همیشگی من است. با حیرت می اندیشم چگونه میلیون ها نفر می توانند به چیزی معتقد باشند که آشکارا غیرموجه و باورنکردنی است. با حیرت می اندیشم چگونه میلیون ها نفر زندگی خود را وقف چیزی می کنند که به غایت غیرعقلانی است و حتی در راهش جان هم می سپارند. با حیرت می اندیشم چرا بعضی مذاهب می میرند حال آنکه مذاهب دیگر به غایت رونق دارند. با حیرت می اندیشم چرا برخی نوآوران مذهبی را در جامعه شان دیوانه میپندارند، حال آنکه برخی دیگر از احترام و حمایت گسترده ای برخوردار می شوند. با حیرت می اندیشم چرا عده ای ایمانشان را از دست می دهند و چرا عده ای به ناگهان ایمان می آورند. با حیرت می اندیشم چرا برخی کشورها به غایت مذهبی اند (مثل ایرلند) و برخی دیگر اصلا مذهبی نیستند (مثل ایسلند). من همیشه علاقه مند به دریافتن ربط دین به هنر، سیاست، جنگ، اخلاق، روابط نژادی، رسانه ها، زندگی خانوادگی، و قانون هستم. خلاصه همیشه با خودم فکر می کنم و مطالعه می کنم تا دریابم چگونه جنبه های مختلف جامعه بر دین اثر می گذارند و همزمان چگونه دین بر جنبه های مختلف جامعه اثر می گذارد. درک این دیالکتیک چیزی است که کل جامعه شناسی دین راجع به آن است.
این کتاب از ۶ بخش و یک بخش نتیجه گیری تشکیل شده است که نویسنده در این ۶ بخش به بررسی موضوعات جامعه شناسی و دین، زمان و مکان، دین آموخته ای اجتماعی، دین یا فرقه؟، تاثیر زندگی اجتماعی بردین، تاثیر دین برزندگی اجتماعی و مساله اعتقاد می پردازد. این کتای نوشته فیل زاکرمن است که به همت خشایار دیهیمی به فارسی ترجمه و توسط انتشارات حکمت چاپ ومنتشر و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. کتاب درامدی برجامعه شناسی دین در ۱۵۰۰نسخه و به قیمت ۱۵هزارتومان و در ۲۳۵ صفحه به منتشر شده است.
نظر شما