به گزارش خبرگزاری مهر، محمد فتحعلی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان در مصاحبه ای با روزنامه الجمهوریه لبنان درباره روابط تهران و بیروت و همچنین بحران های منطقه ای گفتگو کرد.
متن این مصاحبه را در زیر می خوانید:
باتوجه به سفر اخیر خانم کاگ نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل برای هماهنگی امور لبنان به تهران و ملاقات ایشان با مقامات ارشد ایرانی، چه پیشرفت هایی در خصوص مسئله ریاست جمهوری لبنان ممکن است حاصل شده باشد؟
همانطور که می دانید و مقامات ایرانی نیز اعلام کرده اند دخالت در امور داخلی کشورها خارج از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که موضوع ریاست جمهوری لبنان نیز در همین چارچوب قرار دارد و لذا ما این مسئله را یک موضوع صرفا لبنانی می دانیم که از طریق وحدت نظر اطراف سیاسی لبنانی حل خواهد شد. لکن جمهوری اسلامی ایران نه تنها خود همه گروه های لبنانی را به تسریع در این امر دعوت می کند بلکه از هرگونه تحرک و ابتکار عملی که بخصوص توسط سازمان های رسمی بین المللی مثل سازمان ملل در این راستا انجام شود استقبال می کند.
لذا جمهوری اسلامی ایران از پیشنهاد خانم کاگ برای سفر به تهران استقبال کرده و برنامه های مناسبی برای ایشان جهت تبادل نظر با مقامات ایران در خصوص مسایل مهم منطقه ای از جمله مسئله خلاء ریاست جمهوری لبنان تدارک دیده شد. بنا به اظهارات خانم کاگ در ملاقات با اینجانب که پس از بازگشت از تهران صورت گرفت، ایشان از این سفر بسیار راضی به نظر می رسید و آن را مثبت دانست. به نظر خانم کاگ مقامات ایرانی رویکرد بسیار مثبتی در قبال بحران ها و مسایل منطقه ای داشته اند. سازمان ملل نیز معتقد است که با توجه به نقش منطقه ای و بین المللی ایران، باید از ظرفیت های آن در حل و فصل مشکلات استفاده شود.
در ارتباط با مسئله ریاست جمهوری لبنان نیز طرف ایرانی با استقبال از تلاش های مقام سازمان ملل، این امر را مسئله ای کاملا لبنانی دانسته که باید گروههای مختلف لبنانی را تشویق کرد تا هرچه سریعتر نسبت به حل آن اقدام کنند زیرا که تداوم خلاء در مقام ریاست جمهوری بخصوص در شرایط جاری منطقه، به صلاح و مصلحت هیچ یک از طرف های لبنانی نیست و تقویت صلح و ثبات و نیز توسعه لبنان ایجاب می کند تا ارکان حکومتی آن با تمام ظرفیت به کار خود ادامه داده و اوضاع کشور را بخصوص از لحاظ امنیتی مدیریت کنند.
جناب سفیر تحولات اخیر در کشورهای همجوار با لبنان یعنی عراق و سوریه را چگونه می بینید؟
کشورهای سوریه و عراق امروز در کانون تهاجم گروههای تروریستی قرار گرفته اند که اقدامات غیرانسانی آنها حتی در میان حیوانات وحشی و درنده نیز نادر است. ما این مسئله را از چند منظر مورد بررسی و توجه قرار می دهیم. اول منابع فکری و عقیدتی، دوم منابع مالی و حمایت های لجستیکی، سوم اثرات و عملکردی که تاکنون داشته اند و چهارم عواملی که باعث بوده اند تا مبارزه با تروریست ها از موفقیت لازم وکافی برخوردار نباشد.
گسترش تروریسم تکفیری در منطقه ارتباط مستقیم با سیاست های غلط بعضی از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای دارد. این کشورها تلاش دارند تا از تروریسم استفاده ابزاری کنند و متاسفانه بدون توجه به درد و رنجی که مردم از تروریسم می برند، این پدیده شوم را در خدمت اهداف سیاسی خود قرار داده اند تا در راستای منویات خود رییس جمهور اسد را در سوریه ساقط کرده و نیز ساختار دولت مردمی در عراق را مخدوش سازند.
لذا اگر امروزه شاهد هستیم که تروریست های تکفیری در برخی مناطق عراق به موفقیت های بیشتری رسیده اند و بخصوص در الانبار عراق دستاوردی داشته اند به دلیل آن است که حامیان منطقه ای و بین المللی تروریسم می خواهند که این پدیده تا زمان تحقق اهداف حامیانش به حیات خود ادامه دهد. لذا بی تحرکی آشکاری را در ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه داعش مشاهده می شود که نشان می دهد این ائتلاف قصد و اراده جدی برای مقابله موثر با داعش اتخاذ نکرده است.
دولت و مردم عراق بخوبی آگاهند که نمی بایست برای مبارزه با داعش متکی به دولت های غربی باشند و تنها نیروی موثر و جدی در این راستا ارتش و نیروهای مردمی عراق است که توانمندی و کارایی این نیروها در عملیات پاکسازی استان صلاح الدین و بدون استفاده از پشتیبانی نیروهای ائتلاف آمریکایی به اثبات رسیده است. علیرغم این می بینیم که غربی ها در فرایندی مشکوک با فشار بر دولت عراق خواستار کنارگذاشته شدن نیروهای مردمی شدند که تبعات منفی این اقدام امروزه آشکار شده است.
یکی دیگر از اقداماتی که موجب تفرقه و تضعیف وحدت ملی عراق می شود، طرح کنگره آمریکا برای کمک به قومیت های عراقی به طور جداگانه و بدون هماهنگی با دولت مرکزی این کشور است. بدیهی است این گونه طراحی ها جز در راستای تضعیف دولت ملی عراق و حرکت در راستای تجزیه این کشور به سه منطقه شیعی، سنی و کردی تعبیر نمی شود و حاکی از وجود نقشه های خطرناکی است که آمریکا برای منطقه طراحی کرده است.
در مورد سوریه نیز به وضوح مشخص است که عمده اعضای ائتلاف به اصطلاح مبارزه با تروریسم داعش در کنار مخالفان دولت سوریه قرار دارند و حتی آشکارا با تامین بودجه رسمی به آموزش و تجهیز آنها می پردازند.
همانگونه که می دانید اخیرا تعداد زیادی از دروزی های سوریه توسط گروه النصره به قتل رسیده اند. این اقدام چه تبعاتی را می تواند در برداشته باشد؟
خبر این قتل عام و این اقدام وحشیانه توسط النصره و در واقع القاعده بسیار خبر تکان دهنده ای بود و ما شدیدا آن را محکوم می کنیم. جای بسیار تاسف است که قربانیان اصلی بحران مردم بیگناه سوریه هستند و لذا سیاست های برخی از کشورها در حمایت از تروریسم نه تنها جان و زندگی ملت شریف سوریه را دایما در شرایط وحشت و خطر قرار داده است بلکه بسیاری از زیرساختهای این کشور هم توسط تروریست ها و حتی ائتلاف ضد داعش از بین رفته است.
من فکر می کنم اقوام و گروه های مختلف سوری می بایست ضمن برائت از تروریسم، تمام توان و قدرت خود را در جهت ریشه کن کردن تروریسم از این کشور و مخالفت با حامیان تروریسم به کار بگیرند. ملت سوریه ملت بزرگی است و چنانچه هماهنگی و همکاری بین دولت و ملت تقویت شود، تروریست ها و تکفیری ها شانس حضور خود را از دست خواهند داد. آنچه باعث شده که تروریسم تاکنون در سوریه دوام بیاورد یکی همان حمایت های خارجی از تروریسم است و دیگر توطئه ایجاد اختلاف میان سوری هاست که آنها را از اتخاذ روش های سیاسی و دمکراتیک برای حل و فصل مسایل خود دور کرده است.
ما امیدواریم که با تلاش های آقای دی میستورا و درک و همکاری بیشتر بین کشورهای منطقه، بیش از این شاهد این فجایع و جنایت ها نباشیم.
نظر شما