پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۶ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۵

گفتگو با سارا هال؛

تحلیل نویسنده زن انگلیسی از مخاطبانش/ مردان ذائقه متنوعی دارند!

تحلیل نویسنده زن انگلیسی از مخاطبانش/ مردان ذائقه متنوعی دارند!

سارا هال نویسنده انگلیسی در گفتگوی به بیان دغدغه‌های روزمره و شخصی خود پرداخته و درباره آثارش تأکید کرده است: دوست ندارم تنها زنان و جوانان مخاطب داستان‌هایم باشند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از تلگراف، سارا هال نویسنده و شاعر انگلیسی که به تازگی سومین رمانش را منتشر و روانه بازار کتاب کرده است در گفتگویی کوتاه درباره زندگی و جهان داستانی‌ خود با هوادارانش صحبت کرده است.

این نویسنده ۴۱ ساله که به خاطر دومین رمانش «میکل‌انژ الکتریکی» به فهرست نهایی جایزه بوکر ۲۰۰۴ راه یافت تازه‌ترین رمانش با عنوان «گرگ مرزی» را به امید دریافت یک جایزه ادبی معتبر منتشرکرد. او در حال حاضر با همسر  و دختر ۱۰ ساله‌اش در شهر نورویچ زندگی می‌کند.

هال در پاسخ به این پرسش که زندگی روزمره‌اش را به عنوان یک نویسنده چگونه می‌گذراند به خبرنگار تلگراف می‌گوید: عادت دارم صبح‌ها و نزدیک غروب سرم را به نوشتن گرم کنم. در این ساعات می‌توانم بهتر بنویسم. نمی‌توانم مثل جغدها شب بیدار بمانم بنابراین در روز می‌نویسم. اگر قرار بود خودم را تمام وقت صرف نوشتن کنم و کل روز بنویسم هرگز نمی‌توانستم برای تولد دخترم برنامه ریزی کنم و او دیگر پیش ما نبود.

وی ادامه می‌دهد: بیش از هر چیز دوست دارم در این اوقاتی که دارم دو مجموعه داستان که مدت‌هاست به آنها فکرر می‌کنم را روی کاغذ بیاورم. امیدارم بتوانم همراه با یک کودک از پس این کار بر بیایم.

دختربچه بسیار وراج و پرحرفی بودم

نویسنده رمان «هیوس‌واتر» درباره دوران کودکی‌اش می‌گوید: دختربچه بسیار وراج و پرحرفی بودم. بی وقفه حرف می‌زدم بنابراین همیشه با خودم تنها بودم  یکسره با خدم صحبت می‌کردم. این روند آنقدر ادامه پیدا کرد تا بلاخره تصمیم گرفتم از نوشتن به عنوان وسیله‌ای برای توصیف خودم استفاده کنم.

وی ادامه می‌دهد: آن زمان پدر و مادرم نزدیک دریاچه کلبه‌ای داشتند و من از آن کلبه برای خلوت‌هایم و نوشتن استفاده می‌کردم. اینطور شد که میل به نوشتن در من به مرور قوت گرفت.

برای نگارش «گرگ مرزی» دوسال تحقیق کردم

سارا هال درباره رمان جدیدش گرگ مرزی به تلگراف می‌گوید: برای آنکه ایده این رمان شکل بگیرد سختی زیادی کشیدم. حدود دو سال برای نگارش آن تحقیق کردم تا بتوانم نگارش آن را شروع کنم. تحقیقات زیادی کردم تا مطمئن شوم این رمان می‌تواند نظر مخاطب را به خود جلب کند یا نه! نوشتن درباره گر‌گ‌ها کار دشواری بود.

وی معتقد است:‌ گرگ‌ها موجودات عجیب و تفرقه افکنی هستند. و در کشورهایی مثل کشور منن که شانس ملاقات با گر‌گ ها چندان زیاد نیست نوشتن از آنها کار دشواری است. در جریان نگارش این رمان بود که یکی از دوستانم برای آنکه بتوانم بهتر و با انگیزه‌ بیشتری رمانم را پیش ببرم یک بطری پر از موی گرگ براییم هدیه آورد و من از آن مثل یک طلسم که می‌تواند رمانم را ضمانت کند نگهداری کردم. شاید کمی عجیب بیاید اما من این کار را کردم.

هال درباره علاقه‌اش به داستان کوتاه و میل به نوشتن داستان کوتاه به مخاطبانش می‌گوید: وقتی در دانشگاه نوشتن خلاق می‌خواندم یکی از جذاب‌ترین واحدهای درسی که گذراندم داستان کوتاه بود. در آن زمان علاقه زیادی به داستان کوتاه داشتم اما نمی‌دانم چطور شد که نخستین آثارم را در قالب رمان نوشتم. جهان داستان کوتاه با رمان بسیار متفاوت است باید موجز و کوتاه حرفت را بزنی و داستانت را شکل بدهی باید آنقدر مهارت داشته باشی که مخاطب را همراه خود کنی تا یک ماجرای هیجان انگیز را بخواند و آنقدر مشتاق باشد که سراغ داستان‌های بعدیی و بعدتر برود.

خیلی مثبت و ساده اندیش بودم

نویسنده رمان میکل آنژ الکتریکی که به خاطر نگارش همین رمان د سال ۲۰۰۴ در فهرست نامزدهای نهایی جایزه بوکر جای گرفت در این باره می‌گوید: این رمان وقتی منتشر شد که من فقط ۳۰ سال داشتم. اصلا فکر نمی‌کردم که چه چیزی بعد از نگارش این رمان در انتظارم است. خیلی مثبت و ساده اندیش بودم.

وی ادامه داد: در واقع هیچ کس تجربه‌اش را در این زمینه با من به اشتراک نگذاشت و من بی‌واسطه و بدون پیش زمینه ناگهان در جریان داستان‌نویسی افتادم. آن زمان در امریکا زندگی می‌کردم. وقتی رمانم در فهرست جایزه بوکر قرار گرفت خیلی احساس خوبی داشتم. به مرور گیج و سردرگم شدم. اسم‌های بزرگی کنار اسم من بود. توصیفش سخت است. من عاشق ادبیات بودم و ان روزها نمی‌دانستم که چه حس دشواری را تجربه خواهم کرد. این حس که نامت در فهرست نهایی جایزه‌ای باشد  و جایزه به نام کس دیگری دربیاید.

هال از جیمز سالتر به عنوان بزرگترین و محبوب‌ترین نویسنده ادبی نام می‌برد و می‌گوید به آثار این نویسنده خیلی علاقه دارم و شخصیتش برایم جذاب است. وقتی او در انگلستان بود و اخرین رمان‌ش را منتشر کرد به دیدارش رفتم و در صف هواداراننش ایستادم و از او امضا گرفتم. برایش احترام زیادی قائلم. من کاملا در اثار ذوب می‌شوم و تحت تاثیر جهان ادبی او هستم.

ذائقه ادبی مردان بسیار متنوع است

نویسنده رمان گرگ مرزی درباره طیف مخاطبانش هم می گوید: بیشتر زنان و جوانان مخاطب رمان‌های من هستند و در میان آنها جمعیت مردان اندک است. ذائقه ادبی مردان بسیار متنوع است اما در مواجه با این گروه بیشتر می‌شنوم که میل چندانی به مطالعه آثاری که به قلم نویسنده زن نوشته شده ندارند. آنها تصور می‌کنند که زنان نمی‌توانند آثاری خلق کنند که برای آنها جذابیت داشته باشد یا ذهن آنها را به چالش بکشد.

وی اضافه می کند: ما نیاز به شخصیت داستانی از زنی داریم که بتواند در برابر این مخاطبان بایستد. شخصیت‌های داستانی مرد در طول تاریخ همواره ایستاده‌اند. اما به نظرم باید کمی بیشتر با هم تعامل داشته باشیم و درک بهتری از جنس مخالف پیدا کنیم.

این نویسنده معتقد است: مردها ممکن تجربه هر نوع عمل جراحی داشته باشند در حالی که بیهوش هستند اما آیا می‌توانند در حالتی که هیچ بی‌هوشی ندارند و هیچ بی حسی را تجربه نمی‌کنند از پس تولد یک زایمان بر بیایند. این تجربه‌ای است که آنها هرگز نمی‌توانند درک کنند.

وی می‌افزاید: تجربه‌های زنانه‌ دیگری نیز وجود دارد که درک آن برای مردان مشکل است اما با مطالعه می‌توانند به این جهان نزدیک شوند. مخصوصا اگر نویسنده توانمندی چنین تجربه‌ای را با قلم خوب با آنها به اشتراک بگذارد. من دوست ندارم فقط زنان و  جوانان مخاطب آثارم باشند. من به عنوان یک نویسنده دوست دارم همه افراد مخاطب من باشند و آثارم را بخوانند.

کد خبر 2780308

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha