به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فاینشنال تایمز، سارا ماس نویسنده انگلیسی و استاد نوشتن خلاق در دانشگاه وارویک از جمله افرادی است که علاقه زیادی به خلق آثار ادبی در قالب کارگاهی دارد. این نویسنده که تا امروز بیشترین تمرکزش را بر آموزش نوشتن خلاق در دانشگاه صرف کرده، نوشتن را از سال ۲۰۰۹ به طور جدی دنبال میکند.
سارا ماس نخستین رمانش با نام «زمین سرد» را در سال ۲۰۰۹ به رشته تحریر در آورد و بعد از آن رمانهای «پیادهروی شبانه»، «نام دریا»، «شکلات» و «دانههایی ریخته شده» را منتشر کرده است.
این نویسنده و مدرس نوشتن خلاق تا امروز ۸ رمان منتشر کرده و معتقد است رسالت نویسنده در برابر مخاطش خلق موقعیتهایی است که خواننده را به تامل و تفکر وادار کند.
این نویسنده که دانش آموخته دانشگاه آکسفورد است در گفت وگویی کوتاه با خبرنگار فاینشنال تایمز درباره جهان داستانیاش صحبت کرده است.
* بهترین خواننده و مخاطب آثارتان چه کسی است؟
هر کسی که عاشق داستان است و البته به کلمات و جملهها اهمیت میدهد.
* آخرین کتاب یا مطلبی که خواندید و باعث شد با همه وجود بخندید چه بوده؟
کتابی از میریام تویز خواندم با نام «تمام غصههای ضعیف من». با این کتاب خیلی خندیدم و البته واقعیتش این است که خیلی هم گریه کردم.
* از چه زمانی برایتان مشخص شد که شما هم یک نویسندهاید و میتوانید به صورت حرفهای در این حوزه قلم بزنید؟
من از ۵ سالگی مینوشتم. یادم است در آن دوران داستان کوتاه مینوشتم و برای دیگران میخواندم. کمی که بزرگتر شدم آرزویم این بود که بتوانم در آینده نویسنده حرفهای شوم.
«نام دریا» از آثار مطرح ماس است
در این باره خیلی فکر کردم و بالاخره دست به کار شدم. وقتی این حس در من قوت گرفت که اولین نقد را به قلم جین اسمایلی روی نخستین کتابم در روزنامه گاردین خواندم.
* آیا نوشتن کار هر روزه شماست؟ برایش برنامه مشخصی دارید؟
من دو بچه کوچک دارم که رسیدگی به آنها کار تمام وقت من است. زمان برایم خیلی مهم است. اگر بتوانم در طول روز فرصتی خالی کنم حتما به نوشتن مشغول میشوم. اما اگر تصمیم داشته باشم رمانی را به سرانجام رسانم و برای این کار قصد کنم به هر طریقی که شده هر روز وقت میگذارم و آن را تمام میکنم. اما در شرایط معمولی نمیتوانم بیشتر از یک ساعت بنویسم.
* چه زمانی احساس راحتی میکنید؟
وقتی در حال پیاده روی هستم. مخصوصا اگر در محیط باز باشم و البته خیالم راحت باشد که مردم سگهایشان را بدون قلاده برای گردش بیرون نیاوردهاند! من از سگ خیلی میترسم.
* آرامش کی سراغتان میآید؟
وقتی با افراد جدید و تازهوارد آشنا میشوم زیاد راحت نیستم. اما دوست دارم کهن الگوهای ژاپنی را بیشتر بشناسم یا فیلمهای فرانسوی را بیشتر ببینم با پرداختن به این کارها احساس آرامش میکنم. مخصوصا اگر فیلمها زیرنویس درستی داشته باشند و که هنگام تماشای آنها بتوانم کیک شکلاتی بخورم! زمانهایی که کمکارم یا فعالیت اجتماعی خاصی را دنبال نمیکنم خیلی بهم ریخته و نگرانم.
* اگر قرار بود یک تابلوی نقاشی داشته باشید ترجیح میدادید چه اثری باشد؟
دوست داشتم یکی از اثار نقاش ونیزی کانالتو را داشته باشم. نور، زندگی، شادی و کسب و کار سوژه اصلی کارهای اوست.
* اگرمجبور شوید روزی نوشتن را فراموش کنید چگونه امرار معاش می کنید؟
من از تدریس و آموزش دادن لذت میبرم. البته از تدریس ادبیات. همین کار را میکنم. اما اگر بخواهید بگویید کاری به جز ادبیات باید بگویم در آن صورت میتوانم به فروش لباسهای دستباف ژاپنی بپردازم. هر عقل سلیمی با دیدن آنها دست به جیب میشود.
* محبوب ترین محل و مکان مورد علاقهتان در جهان کجاست؟
تپههایی در شمال ایسلند. در منطقه آکوری تپههای زیبایی وجود دارد. مخصوصا اگر بارش باران هم باشد فضایی فوقالعاده دارد.
* چه کتاب ادبیاتی را به بچههایتان معرفی میکنید؟
بئاتریسک پاتر به زیباترین شکل ممکن همه آنچه که نیاز دارید را با شما در میان میگذارد. قدرت شوخ طبعی او و قلمش دراین زمینه کم نظیر است.
* نویسندگی برایتان چه معنایی دارد؟
بهعنوان یک خواننده و مخاطب ادبیات، نویسندگی خلق کردن و یا پیدا کردن کلمات درست است برای یافتن حقایق و برای به تفکر واداشتن. ایجاد سوالهای سخت. پرسشهای زیبا و عین حال تامل و تعمق.
نظر شما