به گزارش خبرنگار مهر، سومین کارگاه آموزشی شعر جوان در اردوی تابستانه شاعران جوان انقلاب که از سوی موسسه شهرستان ادب در مشهد مقدس در حال برگزاری است با سخنرانی قربان ولیئی درباره سعدی و قالب شعری او برگزار شد.
وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به جامعیت سعدی گفت: سعدی و کلامش تنها به خاطر بلاغت و اندیشه و زبان نیست که تبدیل به یک شاهکار ادبی شده است بلکه جامع بودن اوست که توانسته او را با بسیاری از ازدیگران متفاوت کند. ما معمولا عادت داریم که تنها یک بعد از اثری هنری را بزرگ کنیم اما بزرگانی مانند سعدی جامعیتی دارند که در سه بخش بلاغت، زبان و اندیشه می توان به دنبال ریشه هایش بود.
ولیئی ادامه داد: سعدی در قرنی ظهور میکند که قرن فاجعه حمله مغول به ایران است. او با جامعهای جنگ زده و خشونت دیده مواجه است اما شعرش را آئینه صرف تحولات اجتماع پیرامونش قرار نمیدهد. او واقعیات اطراف خودش را تصرف میکند و از آنها برای رسیدن به واقعیت شعری خود استفاده میکند. به همین خاطر است که در چنین قرنی شعر عاشقانه میسراید. او به لحاظ اندیشه متوجه جهانی شده و آن را کشف کرده که نیاز بشر است.
این شاعر افزود: سعدی خلاقیت خود را مصروف آمیزش عشق و اخلاق در شعرش کرده است. او در اوج تغزل به ما پند میدهد و این کار به باور من چیزی جز اوج تامل شاعرانه او نیست. او شاعری است که در اوج توانایی بیانی خود مقهور توانایی خود نمیشود. این درسی است برای شاعران جوان امروز ما که به توانایی خود مغرور نشوند و سعی کنند راه های استفاده از آن را بیابند.
سراینده مجموعه شعر «ترنم داوودی سکوت» تصریح کرد: سعدی در جامعهای دینی زندگی میکند که ایده محوری آن توحید است. او خود نیز سابقه سلوک معنوی و خانقاهی دارد. او در چنین جامعهای توانسته عشق را وسیله ملموسی برای معرفی توحید قرار دهد. سبک و زبان شعری او ساده گویی است؛ ساده گویی او در حد اعجاز است به عبارت دیگر او بیشترین و زیباترین صورت های زبانی را به شکلی زیبا ساده ارائه میکند که کلامش را به حد اعجاز میرساند. کلام او چه در واژگان و چه در نحو بسیار قابل فهم است. در ساحت نحو کار او به زبان کوچه نزدیک است.
ولیئی ادامه داد: سعدی در منش فردی متعادل بوده است. او شعر را به نثر نزدیک میکند و نثر را به شعر. این حرکت آگاهانه و برای رسیدن به تعادل انجام می دهد. همه اینها باعث شده شعر او قابل فهم و به خاطر سپردنی باشد؛ شعری که در حافظه نشسته و باورپذیر میشود.
وی در پایان با معرفی سعدی و مولانا و حافظ و فردوسی به عنوان ستونهای فرهنگی ایران گفت: هیچ کدام از این چهار شاعر به اندازه سعدی به آیینگی مُلک نپرداختهاند. هیچ کدام از آنها نیز مانند مولانا به ملکوت توجه نداشته و هیچ کدام مانند حافظ به آمیختگی مُلک و ملکوت و هیچکدام مانند فردوسی به مُلک.
نظر شما