خبرگزاری مهر- گروه استانها: برای هویت بخشیدن به هر چیزی نیاز به نام است و باید نامی بگذاری که هم برازنده باشد و هم زیبا و در عین حال بیانگر هویت یک فرد و یا یک مکان باشد.
«دستان پرتوان» نامی است که برای یک کارگاه کوچک تولیدی انتخاب شده که دستانی طلایی در آن کار میکنند که شاید در نگاه اول باورش برایت سخت باشد که این همه هنر را چند معلول ذهنی آفریده باشند.
از در که وارد شدم حیاطی قدیمی و بزرگی را دیدم، یک طرفم درختان انار کاشته شده بود که معلوم بود چند سال بیشتر از عمر آن نمیگذرد، در آن سو ضایعات آهن به چشم میخورد پشت درختهای انار ساختمانی قدیمی دیده میشد، در نگاه اول شک کردم که آدرس را درست آمده بودم یا نه، به من گفته بودند کارگاه تولیدی، با تصوری که من در ذهن داشتم فرق میکرد. دوباره به سمت در برگشتم برای اطمینان بازهم نگاهی به تابلو انداختم، نوشته شده بود: «کارگاه حمایتی تولیدی دستان پرتوان»
در وهله اول معنی این حرف را شاید درست درک نکرده بودم اما وقتی وارد ساختمان شدم تازه متوجه شدم چه معنا و مفهومی پشت دستان پرتوان نهفته است.
از همان در ورودی کیفهای سنتی، پارچههای سنتی، مانتو و نمونه کارهای دیگری از کارکنان این کارگاه با ظرافت خاصی چیده شده بود، تخته ای توجه ام را به خود جلب کرد روی آن لیست سفارشات که خیلی هم زیاد بودند نوشته شده بود انگار کار و کاسبی این کارگاه قدیمی سکه است.
تامل کردم دوباره و نمونه کارها را با دقت بیشتری نگاه کردم چقدر کارهایشان برایم آشنا بود، قبلاً نمونه این کیفها را در یک سمینار ملی دیده بودم از همان جا چون کارهای خاص و متفاوتی بود در ذهنم باقی مانده بود، به یکی از همکاران گفتم: «پس کیفهای آن روز اینجا تولید میشود».
اما اصلاً تصورش را هم نمیکردم که این همه ذوق و هنر که بعد از چندین ماه توی ذهن من باقی مانده بود به دستان یک معلول تولید شده، معلولان ذهنی ای که به گفته پزشکان کشش ذهنی آنها بین ۵۰ تا ۷۰ است.
آری الان معنی دستان پرتوان را می فهم، اینجا کارگاه تولیدی است که تنها معلولان ذهنی، جسمی و حتی معلولان دارای سندروم دان در آن کار میکردند.
آغاز فعالیت «دستان پرتوان» از سال ۸۵
کارگاه حمایتی تولیدی دستان پرتوان کارگاه خیریه ای بود که به قول مدیر آن برای ایجاد روحیه خودباوری و وارد کردن معلولان به جامعه ایجاد شده بود.
این کارگاه از سال ۸۵ با ۱۰ معلول کار خود را آغاز کرده بود اما امروز تولیدات ۳۶ معلول ذهنی و جسمی را به خارج از کشور از جمله استرالیا و آمریکا صادر میکند.
به سراغ یکی از این معلولان میروم، از اینکه به من جواب بدهد خجالت میکشد و سرش را روی میز میگذارد اما دوستش به جای او پاسخ میدهد و میگوید: اسمش رقیه است و الان دو سال که در این کارگاه شولبا بافی میکند.
مریم یکی دیگر از دخترانی است که با وجود معلولیتی جسمی که دارد حتی نمیتواند سوزن نخ کند و باید دیگران پای او را روی پدال چرخ بگذارند اما بعد از گذشت ۹ سال کار در این کارگاه تولیداتی دارد که حتی مربیان و مسئولان کارگاه را متعجب کرده و همه در موردکارهای او می گویند: او نقاشی میکند به جای گلدوزی.
عفت داوری یکی از مربیانی است که از سال ۸۸ در این کارگاه مشغول آموزش گلدوزی به معلولان کم توان ذهنی است، او میگوید: مریم یکی از معلولان جسمی است که همانند دو خواهر دیگر خود معلول است.
او ادامه میدهد: دو خواهر دیگر مریم درس میخوانند اما مریم این کار را برگزیده و هر روز صبح به صبح همراه مادرش به سرکار میآید.
داوری میگوید: مریم حتی دستش توانایی ندارد که دنده چرخ را بگیرد و بچهها پای او را روی پدال میگذارند و چرخ را برایش نخ میکنند اما کارش به گونه ای است که همه می گویند او نقاشی میکند به جای گلدوزی.
به گفته وی مریم اکنون حدود ۹ سال است که در این کارگاه فعالیت کرده و کارهای او مشتریان زیادی دارد.
داوری از عشقش به این کار میگوید: خودم مربی فنی و حرفه ای هم هستم، گاهی اوقات سطح توقع کارآموزان در آموزشگاها زیاد است اما بچههای اینجا واقعاً بی غل و غش هستند، مهربان و دوست داشتنیاند و من کار با این بچهها را از ته دل دوست دارم.
این مربی، گلدوزی را به رانندگی تشبیه کرده و میگوید: من همیشه این را برای بچهها مثال میزنم که گلدوزی مثل رانندگی است چراکه هم ظریف است و هم یک بی دقتی میتواند برای خود فرد حادثه درست کند برای همین آموزش آن به خصوص به این بچهها سخت است.
داوری اضافه میکند: با این وجود کارهای بچهها در حد صادراتی است و به کشورهای دیگر صادر میشود البته اینها فقط گلدوزی میکنند و کارهای مونتاژ را خودمان میکنیم.
دستان پرتوان ۳۶ دختر کم توان ذهنی هنر می آفریند
مدیر کارگاه حمایتی و تولیدی دستان پرتوان نیز با اشاره به آغاز فعالیت این کارگاه از سال ۸۵، اظهار کرد: در حال حاضر هنرآموزان این کارگاه در زمینههایی از جمله در رشته گلدوزی، روبان دوزی، سرمه دوزی، رودوزی سنتی، بافت گلیم، گبه و تابلو فرش فعالیت دارند.
سارا راغبی با بیان اینکه معلولیت محرومیت نیست، بیان کرد: معلولیت جسمی در دنیای امروز معلولیت نیست و نمونه بارز آن نیز هلن کلر است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر ۳۶ دختر کمتوان ذهنی در این کارگاه مشغول به فعالیت هستند، عنوان داشت: این افراد دارای کشش ذهنی بین ۵۰ -۷۰ هستند که معلولان ذهنی آموزش پذیر محسوب میشوند.
مدیر کارگاه حمایتی و تولیدی دستان پرتوان اضافه کرد: همچنین دو نفر از تولید کنندگان ما دارای سندروم دان هستند که در گروه معلولان ذهنی بین ۲۰ تا ۳۶ قرار میگیرند.
صادرات هنر معلولان پرتوان به آمریکا و استرالیا
راغبی به صادرات تولیدات این معلولان کم توان ذهنی به کشورهای استرالیا و امریکا اشاره کرد و گفت: هیچ شخصی فکر نمیکرد روزی برسد که اینقدر سفارش داشته باشیم و روز به روز نیز بر تعداد آن افزوده شود.
وی بیان داشت: در دنیای امروز تصور میشود که معلولان کم توان ذهنی خلاقیت، ظرافت و دقت ندارند و نمیتوانند کار انجام دهند در حالی که امروز خودتان خلاقیت و دقت آنها را مشاهده کردید.
وی با تاکید بر اینکه در اینجا فضای کاری، آموزش و حتی رفتار مناسب با هنرآموزان انجام میشود، گفت: من در روز اول به اساتید گفتهام حتی اگر تا هزار مرتبه ناچار شدید چیزی را توضیح دهید بازهم نباید دلخور شوید و اگر بعد از هزار مرتبه بازهم مشکلی وجود داشت خود من هزار بار دیگر آموزش میدهم.
مدیر کارگاه حمایتی و تولیدی دستان پرتوان ادامه داد: چیزی که شما امروز در این کارگاه میبینید حاصل تکرارهای مداوم با رفتارهای مناسب است که سبب شده که «مژگان» با وجود سندروم دان بتواند کار کند.
راغبی با بیان اینکه در اینجا هنرآموز نگران نیست که کار اشتباهی انجام دهد، بیان کرد: بچهها ابتدا حتی نمیتوانستند رنگها را از هم تشخیص دهند اما امروز حتی رنگ قرمز را از آلبالویی و... و. تشخیص میدهند که نتیجه فعالیت و کار مدوام است.
وی با اشاره به اینکه در اینجا تمام مواد و وسایلی که در اختیار بچهها قرار میگیرد رایگان است، عنوان داشت: روی تولیدات هر کدام از هنرآموزان کد میخورد و وقتی که آن تولیدات فروش رفت، پولش به حساب خود فرد واریز میشود.
طرح توانمندسازی زنان افغان و سرپرست خانوار در دستان پرتوان ۲
مدیر کارگاه حمایتی و تولیدی دستان پرتوان، میانگین درآمد هر کدام از افراد شاغل در کارگاه را بین ۱۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان بسته به نوع کار آنها عنوان کرد و گفت: بچهها بر مبنای تلاش و توانشان پول میگیرند، قرار نیست کسی به آنها ترحم کند بلکه شما به عنوان یک مشتری با آنها برخورد میکنید.
راغبی اضافه کرد: حتی از خیران خواستهایم که بجای پول از ما سفرش بگیرند چراکه با پول تنها نمیتوان کار انجام داد.
وی فرهنگ سازی و ایجاد اعتماد به معلولان را یکی دیگر از نقاط مثبت کارگاه دانست و افزود: آمادگی داریم تا در صورتی که سایر استانها تمایل داشته باشند، نمونههایی از این کارگاه را در تمام استانهای کشور راه اندازی کنیم.
مدیر کارگاه حمایتی و تولیدی دستان پرتوان با تاکید بر اینکه ما تابع مرزها نیستیم، بیان کرد: در همین راستا طرح توانمندسازی زنان افغان و زنان سرپرست خانوار در کارگاه دستان پرتوان ۲ این مجموعه در حال فعالیت است.
کمک ۱۵۰ هزار دلاری دولت نروژ به کارگاه دستان پرتوان
راغبی ادامه داد: برای راه اندازی این کارگاه دولت نروژ تقبل کرد که ۱۵۰ هزار دلار پول کمک کند که از ان ها خواستیم تا این کمکها در قالب تجهیزات باشد و الان هنرآموزان با تجهیزات فوق مدرن در حال کار هستند.
وی با بیان اینکه کارگاه دستان پرتوان ظرفیت پذیرش ۸۰ معلول کم توان ذهنی را دارد، از بهزیستی خواست تا برای پرکردن این ظرفیت کمک کند.
مدیرعامل موسسه خیریه حضرت رسول (س) نیز با بیان اینکه نخواستهایم بازار کار بیرجند را بگیریم، گفت: به همین دلیل به سراغ مشتریان داخل استان نرفته و برای معرفی تولیدات خود در نمایشگاههای خارج استان شرکت کردهایم.
رمضان احمدی با تاکید بر اینکه اگر امروز به جایی رسیدهایم نقطه آغاز آن اعتماد بهزیستی بوده است، بیان کرد: با تلاش و حمایتهای بهزیستی توانستهایم که مشکل اشتغال دختران کم توان ذهنی را برای نخستین استان در کشور حل کنیم.
وی اضافه کرد: ما از همه کسانی که مایل باشند در این کارگاه کار کنند حمایت میکنیم و حتی هزینه ای نیز از آنها نخواهیم گرفت.
مدیرعامل موسسه خیریه حضرت رسول (س) با بیان اینکه باید روی فرهنگ کار در جامعه کار شود، عنوان داشت: در حال حاضر باور فکری خانوادهها در ارتباط با کار اشکال دارد و همه به نوعی دنبال کارهای پشت میزی هستند که این باید با کمک رسانهها تغییر پیدا کند.
وقتی فعل خواستن در یک معلول به توانستن تبدیل میشود
سرپرست بهزیستی خراسان جنوبی نیز بازدید از این کارگاه با بیان اینکه این کارگاه عینیت فعل خواستن است، اظهار کرد: در اینجا چه افراد معلول و چه کسانی که میخواهند کار کنند نشان دادند که میتوان فعل خواستن را به توانستن تبدیل کرد.
جواد رجبی اضافه کرد: همانطور که دیدید ساختمان این کارگاه یک ساختمان قدیمی است که شاید تا امروز تخریب یا رها شده بود اما اینها نشان دادند که میشود از این فضا استفاده کرد.
وی با بیان اینکه در وهله اول ما حتی درآمد و هزینهها را لحاظ نمیکنیم، بیان داشت: هدف این نیست که در مرحله نخست درآمد داشته باشیم بلکه باید معلولان ما از خانه خارج و به جایی برسند که خودشان را باور داشته باشند.
سرپرست بهزیستی خراسان جنوبی ادامه داد: بعد از اینکه معلول به خود باوری رسیده و کار آموختند آنها را هدایت کردهایم و الان سفارشاتی داریم که حتی از حد توان بچهها بالاتر است.
رجبی تاکید کرد: این همه توانمندی هنوز هم ناشناخته است و هنوز هم نتوانستهایم آن چنان که باید و شاید از شناخت جامعه استفاده کنیم.
آری اینجا می توان ایده و خلاقیت و فکرهای نو را دید و دستان و ذهن های پرتوانی که توانایی برتر شدن را دارند ونباید با نگاه ترحم آمیز این چنین دست های طلایی را که می توانند فعل خواستن را صرف کنند را در کنج خانه ها حبس کرد.
نظر شما