خبرگزاری مهر - گروه استان ها: ترافیک و تردد ماشین های لجن کش حوالی سه راهی فرودگاه و جاده سنتو تبریز توجه ام را جلب می کند، به دنبال یکی از آنها راهی می شوم، راننده به سمت جاده ای خاکی تغییر مسیر می دهد، هر متری که در جاده به پیش می روم، حجم تردد ماشین های لجن کش بیشتر می شود.
تنها چند قدم با تلخه رود فاصله داریم، یک سمت جاده کارگاه هایی قرار دارند که به طور عمده به تولید سیمان و بتن مشغول هستند و آن طرف تلخه رود هم رنگ سبز زمین های مملو از سیفی و سبزیجات توجه مرا جلب می کند و تعجم را بیش از پیش چرا که همزمان با رصد تمام این مناظر، بوی زننده ای خاطرم را می آزارد که رفته رفته بیشتر و بیشتر هم می شود.
کمتر از دو کیلومتر در جاده به پیش رفته ام که ناگهان راننده لجن کش به سمت چپ جاده یا به عبارت درست تر به سمت تلخه رود منحرف می شود، کنار کانال کوچک بتنی که عملا در بستر تلخه رود قرار دارد توقف می کند و تمام محتویات تانکر چهار هزار لیتری اش را همان جا تخلیه می کند، تمام فاضلاب ها توسط کانال کوچکی وارد تلخه رود می شود و کم کم دیگر لجن کش ها هم از راه می رسند و به نوبت تانکر هایشان را تخلیه می کنند.
بوی تعفن تمام منطقه را پر کرده، سگ های ولگردی را می بینم که درون آن کانال پرسه می زنند، فاضلاب راه خود را در پیچ و خم آن کانال باریک به طرف رودخانه باز می کند، تلخه رود به یکباره مملو از فاضلاب چرکین و سیاه رنگ می شود و چشمان من هم گرد.
رانندگانی که در صورت عدم تخلیه فاضلاب در حاشیه تلخه رود نانشان آجر می شود!
با یکی از راننده ها سر صحبت را باز می کنم، می گوید نامش بهروز است و ۱۲ سالی می شود که مشغول این کار است: تخلیه فاضلاب در تلخه رود!
به گفته بهروز روزانه پنج یا شش بار برای تخلیه تانکرش به اینجا می آید و ادامه می دهد: حدود ۸۰ ماشین لجن کش در بخش هایی از شهر که سیتم فاضلاب خانگی ندارند سرویس دهی می کنند و تلخه رود مأمن تخلیه این فاضلاب های بی صاحب و بی سامان شهری است.
با بهروز که صحبت می کنم، راننده دیگری به ما نزدیک می شود، سن سال و اطلاعاتش از بقیه بیشتر است، حامد می گوید که خودش و چند نفر از بستگانش سال های سال است که ماشین لجن کش دارند و از مشکلاتشان می گوید.
می پرسم چرا این محل را انتخاب کرده اید که در جواب می گوید یکی از اصلی ترین گرفتاری هایمان همین تغییر مکان های متوالی بوده و در طول این سال ها هرچند وقت یکبار ناچار به تغییر محل تخلیه فاضلاب های جمع آوری شده از سطح شهر می شویم.
حامد این گونه ادامه می دهد: تا چند سال قبل کنار کارخانه شیر پگاه فاضلاب ها را تخلیه می کردیم که مسولان گفتند شاکی زیاد است و بوی بد فاضلاب تمام منطقه را پر کرده و حدود پنج سال پیش افرادی که خود را نمایندگان استانداری و فرمانداری و شهرداری معرفی کردند، مکان فعلی را انتخاب و تهدید کردند اگر سرپیچی کنیم ماشینمان را می خوابانند.
از رانندگان خداحافظی می کنم و در امتداد تلخه رود به پیش می روم، ناگهان متوجه لوله های قطور پلاستیکی می شوم که یک سرشان در مزارع است و طرف دیگرشان درون رودخانه و توسط پمپ های بزرگ آب های آلوده و فاضلاب ها را به درون مزارع سیفی و سبزیجات منتقل می کنند، نمی توانم آنچه را که می بینم، باور کنم، یعنی اینها همان سبزی و سیفی جات به اصطلاح محلی هستند که برای خریدشان هر روز با شوق و ذوق راهی بازار می شویم.
تهیه و تنظیم:ابوالفضل کیانی،اسد بابایی
نظر شما