به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «دریادلان» به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین شفیعی این شب ها در محوطه تئاتر شهر و با محوریت شهدای غواص اجرا می شود. حمیدرضا نعیمی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به شهدای هشت سال دفاع مقدس و نمایش «دریادلان» پرداخته و بیان کرده است که این نمایش به بسیاری از نمایش های خارجی پهلو می زند.
یادداشت این نویسنده و کارگردان تئاتر بدین قرار است: «افتخار هر آب و خاکی به مردمان آن سرزمین است... و من سرزمینم را دوست میدارم. بهخاطرِ مردمانش، بهخاطرِ اسطورههایش، تاریخِ پرفراز و نشیبش، مظلومیتش، اقتدار و صلابتش... من این سرزمین را به خاطر فردوسی و حافظ و سعدی و مولانا دوست میدارم... من، عاشقانه این آب و خاک را دوست دارم به خاطر شهیدانش. هر شهید این سرزمین ندایِ بیدارباشِ ما خفتگان است که: «به کدامین گناه کشته شدند؟» کشته شدند فقط به جرمِ «عاشقی» شهیدانِ ما، شرف و آبروی ما هستند. و چه خوب، چه پاکند نفوسی که قدردانِ ایثارِ شهدایند.
در طولِ این سالها هنرمندان و نویسندگان همواره با خلقِ آثارِ ارزشمندی یادِ آن بزرگمردان و بزرگزنان را گرامی داشتهاند. هنرمندِ ایرانی هرجا که احساس کرده جانی بیگناه به خاک و خون کشیده شده، بیتفاوت و ساکت نمانده و بنا بر وظیفه و آزادمنشیاش ادای دین کرده... از سردشت و حلبچه تا بوسنی و هرزگوین، از ایران تا ویتنام، از الجزایر و فلسطین تا ایرلند و مجارستان. هیچکدام از نگاهِ تیزبینِ او دور نمانده تا مبادا آیندگان سرزنش کنند که چرا نگفت و ننوشت؟
نمایشِ «دریادلان» به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین شفیعی، اثری باشکوه و حماسی است در رثای صد و هفتاد و پنج شهید ایرانی. همان صد و هفتاد و پنج فریادی که هنگامِ زندهبهگور شدن به دست جانیانِ بعثی و مزدورانِ صَدام نیز هرگز خاموش نشدند. همان صد و هفتاد و پنج نخلِ باصلابت، همان صد و هفتاد و پنج فرشِ جاودانه ایرانی، همان صد و هفتاد و پنج رودخانه خروشان که هرگز نمردهاند و نمیرند.
نمایشِ «دریادلان»، حاصلِ عشق و ایثارِ هنرمندانِ بزرگِ تئاتر ایران است. گروهی عاشق و فداکار که کارشان پهلو میزند به بهترین نمونههای نمایشهای خارجی که با بهترین امکانات و بودجهها و حمایتها اجرا میشوند. به راستی چه کسی یا کسانی در دنیا اینگونه جانبازی میکنند؟ بیست و سه بازیگر در هوای خنکِ پاییزی، در حوضِ پارکِ دانشجو قدم بر آبِ سرد میگذارند تا لحظاتی درخشان و زیبا را با موسیقی و حرکت به نمایش بگذارند. نمایشی که لحظهلحظهاش زیبا و فراموشناشدنیست.
باعثِ خرسندی است که سازمانِ فرهنگی هنری شهرداری و حوزه هنری بخشی از حمایتهای مادی و معنوی این اثر را بهعهده گرفتهاند اما بیاییم کمی منصفانه به این ماجرا نگاه کنیم. هنرمند تئاتر ایرانی چه کار باید بکند تا مسئولان و سازمانها به خود بیایند؟ آیا هر شب یک ساعت از وقتِ پانصد تا هفتصد تماشاگر را به اجرای اثری فاخر درباره شهدا معطوف کردن کارِ کمی است؟ آیا اجرای چنین نمایشهایی مبارزه با تهاجم فرهنگی نیست؟ به راستی اگر نمایشِ «دریادلان» متعلق به هر کشور دیگری بود، برای زحمتِ هنرمندان اجراکننده آن بودجهای کلان اختصاص نمیدادند؟ آیا نباید از این اثر در مقامِ قیاس با صدها سریال و فیلمی که دهها میلیارد تومان را به خود اختصاص دادهاند، برای اجرا در سه ماهِ تابستان حمایتِ مالی کرد و از تک تکِ هنرمندان آن برای خلقِ چنین اثری تجلیل کرد؟ ای کاش مسئولان میدانستند «تئاتر» چه چیزِ گرانبهایی است. ایکاش با هنر تئاتر و هنرمندان آن مهربانتر بودند... ای کاش نمیریم تا روزی برسد که نگوییم ای کاش.
در پایان باید به گروهِ اجرایی نمایشِ درخشانِ «دریادلان» گفت: شما فرزندان و هنرمندانِ راستینِ این آب و خاک هستید. بمانید تا ابدالآباد...»
نظر شما