به گزارش خبرنگار مهر، امسال دومین سالی است که یکی از رساله های افلاطون یا به تعبیر بهتر یکی از محاوره های سقراط که توسط شاگردش، افلاطون نقل می شود، به صورت محاوره خوانی توسط پژمان گلچین، مترجم و پژوهشگر فلسفه اجرا می شود. سال گذشته این گروه، رساله لاخس را به اجرا درآوردند که در نوع خودش اولین اجرای محاوره خوانی در ایران بود. امسال با تجربه ای که این مجموعه از برنامه سال گذشته دارد، دومین برنامه خود را که در زمینه دوستی و محبت است و در واقع یکی از پرسش ها یا محاوره های سقراط با جوانان یونان است، اجرا می کنند. در همین زمینه گفتگویی با پژمان گلچین، نویسنده و کارگردان این اثر انجام داده ایم که در ادامه آمده است؛
*در سال گذشته رساله لاخس را محاوره خوانی کردید. امسال ظاهراً به یکی دیگر از رساله های افلاطون می پردازید. لطفاً در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
سال گذشته اولین کاری که انجام دادیم، محاوره ای درباره مبحث شجاعت با عنوان «لاخس» بود. لاخس، نام یکی از سردارهای آتنی است. بر اساس این تصورمان از محاوره، امسال محاوره لوسیس را شروع کردیم. مسئله اصلی ما در اجرای محاورات توجه به مفهوم اصلی محاوره است که شاید معادل آن را به زبان یونانی بتوان دیالوگ های سقراطی در نظر گرفت.
در واقع دقیق ترین لفظ برای این واژه دیالوگ به پیشنهاد آقای حاتم قادری، (دقیقاً نمی دانم این اصطلاح از ایشان است یا نه، اما من در کتاب ایشان خواندم) واژه همپرسگی است. در ساختار دیالوگ، طرفین دیالوگ، به مثابه دو یا چند فرد واجد لوگوس هر کدام واجد بخشی از لوگوس یا عقل، یادآوری یا خرد هستند که با آن به پرسشگری برمی خیزند. به عبارتی در دیالوگ، طرفین، پرسشی در مقابل پرسش قرار می دهند. اما چرا ما به دیالوگ سقراطی توجه می کنیم و موضوع مورد توجه افلاطون در مقدمه برای ما مهم نبود؟
به این دلیل که مسئله دیالوگ در آن کار برایمان با ارزش تر بود و فی الواقع چون در شهر زندگی می کنیم، ضرورت زندگی در شهر ایجاب می کند که ما به هم نوعمان نه از آن جهت که نوعیت انسان دارد، بلکه از این جهت که شهروند هستند توجه کنیم. لذا توجه به شهروند توجهی است که ایجاب می کند که عناصر ارتباطی آن را هم در نظر بگیریم و مهمترین عنصر ارتباطی در بین دو شهروند، توجه به دیالوگ است.
اگر در مفاهیم امروزی فلسفه سیاسی وارد شویم، ساختار دیالوگ می تواند یکی از کاهش دهنده های اوضاع نزاع اجتماعی و خشونت باشد. از آن جهت هم پروژه لاخس و هم لوسیس را در راستای پروژه صلح خوانش می کنم. از آن بابت هر چند متون افلاطون از لحاظی (کمیت خودش را دارد) اما مهمترین کیفیتی که در درونشان نهاده شده، توجه به ساختار دیالوگ است.
از این بابت پروژه لوسیس، پروژه ای در راستای بیان مفهوم دوستی است و پرسیدن از اینکه دوستی چیست و ما چه کسی را می توانیم دوست خطاب کنیم. آیا دو چیز هم نوع می توانند دوست هم باشند؟ یا دو چیز متضاد؟ نحوه پرسشگری در این کار با توجه به ساختار دیالوگ است و ما با مراجعه به متن افلاطون که ترجمه مرحوم محمد حسن لطفی است، آن را به روی صحنه خواهیم برد.
*در واقع محاوره خوانی، پرسش هایی است که همواره سقراط می کند یا بهتر بگوییم پرسش هایی است به شیوه سقراط.
افلاطون محاورات زندگی سقراط را به رشته تحریر درآورده است. هر دو تلاش شان این است که بیشتر به پرسش گری و پرسیدن از مخاطب توجه کنند و البته با چنین تکنیکی در فن بیانشان بتوانند به مخاطب بفهمانند که اموری چون دوستی، زیبایی، عدالت، شجاعت و...که به ظاهر عادی و ساده می نمایانند، چنین نیستند. ما به پژوهشی دیگرگون نیاز داریم که در اینجا می توان از اهمیت فلسفه سخن گفت.
فیلوسوفیا به واقع همان دوستدار دانایی بودن است. فیلو به معنای دوستدار بودن و سوفیا هم به معنی عقل، خرد و دانش است. پایه فلسفه با دوستدار چیزی بودن آغاز می شود. البته نه با روش معمول و متداول در عرصه عمومی که با ساختاری دیاکتیکی که از دل فرایند دیالوگ برمی خیزید.
نکته مهم دیگر چرایی توجه ما به متون باستانی است. پاسخ به این سوال الزاماً پاسخ های مشابهی را همراه نخواهد داشت. شاید متن افلاطون متن ۲۵۰۰سال پیش باشد، اما پرسش ها، ساختار دیالوگ و نحوه به چالش کشاندن مخاطب چیزی نیست که لااقل در این ۲۵۰۰ سال پاسخ متقن و مشخصی پیدا کرده باشد.
ما سه نحوه مواجه با متون باستان در حیطه فلسفه داریم؛ یکی آنکه این متون صرفاً باستانی بوده اند و با گفتمان معرفتی- زیستی معاصر دیگر نسبتی ندارند. دوم آنکه این متون، متونی اند که مقدمه ای به فلسفه اند و مطابق کتبِ تدوین شده در تاریخ فلسفه، همیشه در آغاز در فهرست کتب از آنها یاد می شود.
اما نگاه سوم که نگاه من و دوستانی است که در این حیطه تلاش می کنند، چنین است که افلاطون، سقراط و دیالوگ ها و محاورات افلاطونی همانطور که در چند جمله قبل بیان کردم، مطالبی هستند که در همین دنیای امروز و همین شرایط مدرن نیز ما با آنها درگیر هستیم و نمی شود در جهان شهری زیست کرد اما نسبت خود را با مفاهیمی چون عدالت، زیبایی، دوستی به دقت تبیین و توصیف نکرد.
*موسیقی در این کار چگونه است آیا سعی شده است که از موسیقی بومی استفاده شود؟
موسیقی کار هم در همین انگیزه ای که پشت نیات اینجانب برای ارائه این متن برای مخاطب قرار گرفته است، یک موقعیت معاصر دارد. تلاش شده است که تلفیقی از موسیقی ایرانی و یونانی باشد تا برای مخاطب یک نوع همزادپنداری را به همراه بیاورد. چون من معتقد نیستم که آن متن، متن باستانی و صرفاً مرتبط با یونانیان است.
*موسیقی در آثار و متون افلاطون و دیگر فلاسفه باستان و حتی در زندگی مردم همیشه اهمیت داشته این موضوع را شما چگونه ارزیابی می کنید؟
اهمیت موسیقی توجه به جایگاهی است که افلاطون در نگاه خود به موسیقی دارد و افلاطون در آکادمی توصیه می کند که یک پژوهشگر فلسفه ابتدا می بایست هندسه، بعد نجوم (ستاره شناسی) و بعد آموزش موسیقی را یاد بگیرد و بعد به سمت فلسفه کشیده شود. در حیطه فلسفه او آماده می شود تا برای سیاست بهینه شهر، حاکمی کامل شود.
در چنین شرایطی موسیقی به نظر من نقشی محیطی دارد که از امور دم دستی که هندسه و جبر و به عبارتی ریاضیات بود و بعد به اموری فرادستی چون نجوم و کیهان شناسی در سیستم آموزشی پا را فراتر می گذاشت و به سمت وجهی انتزاعی تر یعنی موسیقی کشیده شود که نهایت آن روش انتزاع، رسیدن به موقعیت پژوهش فلسفه است. انتزاع در اینجا به معنای مجرد سازی چیزها از امور محسوس و دم دستی در نظر گرفته بشود.
*اجرای این برنامه چه زمانی است و در کجا اجرا می شود؟
از ۱۸ تا ۲۳ یا ۲۴ مهرماه ساعت ۱۸.۳۰ نمایش داده می شود، اما روز ۱۸ مهر از اساتید و محققین حوزه علوم انسانی دعوت به عمل می آید. اما در روزهای بعدی برای تمام علاقه مندان اجرا می شود و دوستدارن فلسفه می توانند از این محاوره خوانی استفاده کنند. مکان نمایش هم در مدرسه «سه نقطه»، واقع در بلوار کشاورز، کوچه کبکانیان، تقاطع دوم مدرسه تئاتر «سه نقطه» است. علاقه مندان می توانند با مراجعه به سایت Tiwall.com بلیت تهیه کرده و از این اجرا استفاده کنند.
*در پایان اگر نکته خاصی دارید بفرمایید.
محاوره خوانی نوعی خوانش متن است که با به کار گرفتن هنر در خدمت متن قصد دارد توجه مخاطب را به دقایق و لحظات اندیشمندانه و فلسفی متون افلاطون نزدیک کند و صرفاً مبنایش ارجاع به مفهوم پرسش است، از آن جهت که انسان در جهان می زید و از چیستی و چگونگی و چرایی می پرسد. این سبک متن خوانی یک نوع حجم دادن به متون افلاطون است که آغازین ترین متنهای فلسفی در تاریخ اندیشه جهان آدمی است.
ما تلاش می کنیم در خوانش این متون از هر تکنیکی در هنر و زندگی و محاوره استفاده کنیم تا نحوه پرسشگری را برای مخاطب نیمه آشنا و آشنا به آن متون باز-آفرینی کنیم و برای همین ادعا می کنیم کار ما تئاتر یا نمایشنامه خوانی نیست و البته کنسرت موسیقی هم نیست. همه همکاران ما که از نیروهای فعال و خوب عرصه هنر و اندیشه هستند ما را در این کار یاری کرده و اگر همت ایشان نبود من را یارای به نتیجه رساندن این قصد در بستر مادی جامعه و فرهنگ نیز نبود. نکته مهم دیگری که باید بیفزایم این است که این کار با مشارکت دوستان به صورت رایگان بوده است، البته پروژه لاخس در سال گذشته هم به همین صورت بود.
Cd موزیک لاخس بعد از پایان متن خوانی تا امروز توسط تیم حدودا ۵۰ نفره آقای علی بلبلی در حال ضبط بود که به زودی در اواخر مهرماه یا در اوایل آبان ماه به بازار عرضه می شود. البته متن لاخس نیز در ظرف دو یا سه ماه آینده به صورت استودیویی ضبط خواهد شد.
من در اینجا از آقای علی بلبلی و همکارانش در بخش موزیک نهایت سپاسگذاری را دارم که به عنوان رهبر گروه کر و آهنگسار در کنار ما بوده است. همچنین در اینجا باید از آقای علی نورانی که در قسمت متن با همکاری و همفکری همدیگر زحمات زیادی و خلاقانه ای را متقبل شدند، سپاسگزاری کنم و در نهایت جا دارد یک بار دیگر از تمامی دوستانی که در این مجموعه ما را یاری داده اند سپاسگذاری کنم.
جا دارد در این میان از دوستان خوبم به طور خاص جناب آقای علی بلبلی که آهنگسازی و رهبری گروه موسیقی را به عهده دارند و همه عوامل همیشه پویا و فعال ایشان، تشکر ویژه کرده و نیز از تمام عوامل و دست اندکاران دیگر این پروژه سخت فرهنگی، از جمله آقای نجفی مدیر مدرسه تئاتر سه نقطه، که اجازه استفاده فضای تمرین و اجرا از حمایت کامل ایشان برخوردار بود، تشکر نمایم.
اسامی اعضای گروه به شرح زیر است:
کارگردان: پژمان گلچین
آهنگساز و رهبر گروه موسیقی ری را: علی بلبلی
دراماتورژ: علی نورانی
منشی صحنه: سپیده شریفی نژاد
روانشناس متن: عباس خانی، گیو نصیری
مسئول روابط عمومی: محبوبه آب برین
مدیر اجرایی: مونا حقیقی
بازیگران به ترتیب حروف الفبا: فرشید آزادی، امیرحسین جلالی، پوریا خالدیان، علی نورانی، تیگران همتیان
صحنه خوان: فرشیده اسدی
موسیقی محاوره خوانی لوسیس:
آهنگساز و رهبر گروه موسیقی ری را: علی بلبلی
خواننده سوپرانو: ژیلا حریری
خواننده متسو سوپرانو: پروین برومند
خواننده باس: مهدی تبریزی (آریابد)
نوازندگان:
گیتار: میلاد ناصری
کوبه ای: مصطفی لک
کلارینت: امیرحسین اصفهانیان
نظر شما