پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۸ اسفند ۱۳۸۴، ۱۳:۱۹

حاشيه نگاري خبرنگار "مهر" از يك سفر ناكام خبري ؛

خرس شمالي مي خواهد ايران را براي خروج از بهت فروپاشي هزينه كند !

خرس شمالي مي خواهد ايران را براي خروج از بهت فروپاشي هزينه كند !

خبرگزاري مهر- گروه سياسي : روسها با قيافه خاص خودشان- كه به قول بهرام شفيع، مجري ورزش و مردم كمي " چغر" است- با شلوارگرم كن يا زنبيل به دست يا سوار دوچرخه در حال قدم زدن و ورزش و راه رفتن و خنديدن و صحبت كردن هستند، فضاي نيروگاه آنقدر" روسي" شده است كه رانندگان خط "بوشهر - نيروگاه" كلي روسي ياد گرفته اند!

خبرنگار اعزامي مهر به نيروگاه اتمي بوشهر حاشيه اي از اين سفر ناكام حرفه اي (!) نگاشته كه با توجه به بازي بد ديپلماسي روسها و رفتار آنها به عنوان يك "شريك پردردسر" چنين است: خرس شمالي مي خواهد ايران را براي خروج از بهت فروپاشي هزينه كند !

- "آقازاده و  كرينكو" ، سكانداران هسته اي ايران و روسيه قرار است طبق "آفيش و اطلاع روابط عمومي سازمان انرژي اتمي"  روز يكشنبه  هفتم اسفند ساعت 5 بعدازظهر، بعد از بازديد از نيروگاه اتمي بوشهر، مصاحبه مطبوعاتي داشته باشند، اين مذاكره در حساس ترين مقطع زماني ممكن  انجام مي شود، چشم دنيا به "ايران" است و "بوشهر" و ميز كوچك چوبي "اتاق كنفرانس نيروگاه بوشهر"  تا بالاخره تكليف " طرح روسيه" معلوم شود!

تاكسي هاي خط "بوشهر-نيروگاه"  كلي روسي ياد گرفته اند!

-پرواز  "رفت" خبرنگار "مهر" به بوشهر، ساعت هفت و نيم بعدازظهر روزشنبه هفتم اسفند است تا حتما به برنامه اي به اين حساسيت و اهميت برسد اما...!

-ظاهرا از آنجايي كه "خبرنگار" در قاموس برادران روابط عمومي سازمان انرژي اتمي ، يعني "خبرنگار خارجي" و نهايتا "خبرنگار صداوسيما"،  بدون  اطلاع همه خبرنگاران، برگزاركنندگان، برنامه را به جاي ساعت 5،  ساعت 3 شروع مي كنند...! خبرنگار "فارس" و "مهر" و چند روزنامه داخلي هم اگر به برنامه نمي رسند، اشكالي ندارد!

از بوشهر تا نيروگاه اتمي، 20 دقيقه راه بيشتر نيست

- البته شايد در اين ميان،" كمال همنشين" بي اثر نباشد! وقتي روسها آن همه در مورد نيروگاه بوشهر ، بدقولي و عهدشكني به خرج مي دهند، لابد بچه هاي روابط عمومي انرژي اتمي ما هم از آنها ياد گرفته اند! (البته در مورد سفر هيات چيني هم چنين كم لطفي هايي در حق خبرنگاران داخلي انجام شد كه حتي مورد اعتراض آقاي آصفي، سخنگوي وزارت خارجه هم قرار گرفت)

- ما  وقتي به برنامه مي رسيم كه خبرنگاران خارجي داشتند با لپ تاپ متصل به موبايل ماهواره اي و FTP خبر و عكسشان را ارسال مي كردند، براي خبرنگاران جامانده از برنامه  واقعا سخت و نلخ بود كه خبر جلسه مطبوعاتي سازمان انرژي اتمي كشورشان  را از خبرنگار "رويتر" يا " AP" و ..بپرسند!

 خبرنگار "فارس" و "مهر" و چند روزنامه داخلي به برنامه نمي رسند ، البته شايد در اين ميان،" كمال همنشين" بي اثر نباشد! وقتي روسها آن همه در مورد نيروگاه بوشهر ، بدقولي و عهدشكني به خرج مي دهند، لابد بچه هاي روابط عمومي انرژي اتمي ما هم از آنها ياد گرفته اند!

-اطراف نيروگاه بوشهر، خيلي به خيابانهاي مسكو شباهت دارد!  البته با اين تفاوت كه برفي و سرد نيست، روسها با قيافه خاص خودشان- كه به قول شفيع  مجري ورزش و مردم كمي " چغر" است-  با شلوارگرم كن يا زنبيل به دست يا سوار دوچرخه در حال قدم زدن و ورزش و راه رفتن و خنديدن و صحبت كردن هستند، فضاي نيروگاه آنقدر" روسي"  شده است كه رانندگان خط "بوشهر-نيروگاه" كلي روسي ياد گرفته اند!

-جاده اي كه بوشهر را به نيروگاه وصل مي كند، آب گرفته و آلوده و گل آلود و البته از همه بدتر پر از زباله است، حالتي كه اصلا در شان  نيروگاهي كه قرار است نماد غرور ملي ايرانيان پر پهنه خليج هميشگي فارس باشد، نيست.

-ضدهوايي هاي بي شمار و موشك هاي ضدهوايي سر به آسمان ساييده " سام" و رادارهاي چرخان در اطراف نيروگاه بوشهر و جاده اطراف ، ابهت خاص و غرور انگيزي  را به فضا بخشيده اند.

-در اتاق كنفرانس نيروگاه، ماكت نيروگاه بوشهر و عكسهاي بازديد مسئولان و چهره هاي مهم از بوشهر، نصب شده است، يكي از اين عكسها، البرادعي است در حال بازديد از نيروگاه بوشهر.

-بدون اغراق شايد حدود 30 خبرنگار روسي دراين سفر حضور داشتند، كاملا مشخص بود كه اين سفر براي  رسانه هاي روس، بسيار اهميت دارد، به نظر مي رسد ايران دارد به خرس شمالي  كمك مي كند تا از بهت و انزواي ناشي از فروپاشي امپرطوري سرخ خارج شود،  تركيب حضور خبرنگاران روسي  نيز قابل توجه بود، اكثر آنها يك تيم سه نفره بودند:  "يك خبرنگار مسن، يك خبرنگار جوان و يك فيلمبردار".

- در سالن انتظار فرودگاه براي پرواز به تهران، روسها همه در گوشه اي از سالن جمع مي شوند و بطور مختلط! شروع به سيگاركشي مي كنند، دود سالن نه چندان كوچك فرودگاه بين المللي بوشهر را پر مي كند! يكي از بچه هاي حفاظت فرودگاه هر طوري شده به روسها حالي مي كند كه اينجا جاي سيگار كشيدن نيست، اما آنها دست بردار نيستد و باز بطور انفرادي! در گوشه و كنار فرودگاه ، سيگار چاق مي كنند.

البرادعي در حال بازديد از نيروگاه اتمي بوشهر

-با انگليسي دست و پا شكسته از يكي از خبرنگاران روس مي پرسم " بالاخره به ما سوخت هسته اي بوشهر را مي دهيد يا نه؟" او هم با انگليسي روسي زده اش!  جواب جالبي مي دهد: "فكر نمي كنم،  اما اميدوارم!" جوابي كه خيلي به ديپلماسي روسها در مورد ايران شباهت دارد!  

-يكي از فيلمبردان روس، ابتكار جالبي زده است ، يك پلكان كوچك فلزي را مثل كيف به دوش انداخته است، براي اينكه موقع فيلمبرداري از موضع بالا و بدون مزاحمت همكارانش، بتواند فيلم بگيرد.

-در سالن انتظار فرصتي شد تا با مترجم خبرگزاري هاي خارجي هم صحبت كنم، آنها مي گفتند جريان الاغ گرداني و بعضي اعتراضات تند و غير متعارف در مقابل سفارت خانه هاي خارجي ، بازتاب بدي براي  ايران در ميان رسانه هاي خارجي به دنبال داشته است.

-موقع سوار شدن به هواپيماي فوكر،  به شوخي به يكي از خبرنگاران روس مي گويم: به خدا اعتقاد داري؟! قبل از اينكه جواب بدهد، با اشاره به هواپيما مي گويم: بهتر است كه حتما اعتقاد داشته باشي! 

-ده شب يكشنبه ، سفر ناكام به بوشهر تمام مي شود.

کد خبر 296107

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha