به گزارش خبرگزاری مهر، «بررسی فقهی مدیریت زنان در مناصب سیاسی » عنوان تحقیقی است که اخیراً در گروه سیاست پژوهشگاه به پایان رسیده و به زودی توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی منتشر خواهد شد. از این رو روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی گفتگویی با حجت السلام و المسلمین آقا پیروز محقق و نویسنده اثر و عضو هیات علمی گروه سیاست پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انجام داده که متن کامل آن به شرح زیر است:
*به عنوان اولین سوال دلیل شما برای انتخاب این موضوع چیست؟
این تحقیق را تقریبا 3 سال پیش آغاز کردم. در آن زمان نسبت به مناصب سیاسی زنان اختلاف جدی وجود داشت. در دوره ی آقای احمدی نژاد برای دو وزارتخانه وزیر زن پیشنهاد شد که مخالفت هایی صورت گرفت و این را نمی پذیرفتند که زنان در مناصب سیاسی مانند وزارت قرار بگیرند.بحث خیلی جدی بود و من احساس کردم ضروری است این موضوع به صورت جدی بحث شود و ادله موافقین و مخالفین در قالب یک کتاب ارائه شود. از همان موقع کار را آغاز کردم. البته این موضوع قبلا رساله دکتری من بود و بعد با توجه به شرایط و اصلاحاتی که انجام شد به طرح پژوهشی پژوهشگاه تبدیل شد.
*رویکرد شما در این تحقیق چیست؟
رویکرد من فقهی بوده و به لحاظ فقهی بحث کردم ولی چون رشته ام مدیریت بود یک مقدار هم به لحاظ علمی ، مدیریت زنان را بحث کردم . البته نه به این معنا که کارمحققانه ای در حوزه مدیریت زنان انجام دهم که ببینم زنان مدیریتشان چگونه است ؟اما با استناد به تحقیقاتی که انجام شد، بررسی کردم که آیا زنان میتوانند مثل مردها مدیریت کنند یا خیر؟ این دیگر فقهی نیست. البته بعضی گفته اند که زنها مهارتهای انسانی شان پایین است و وقتی مهارت انسانی شان پایین باشد طبیعتا به لحاظ کیفی مدیریتشان افت می کند. زنها ثبات احساس ندارند و نمی توانند در هیجانات و احساسات خودشان را مدیریت کنند و بنابراین مقداری در مدیرتشان ضعیف عمل میکنند. من هم در این حد اینها را منتقل کردم و بحث شان را آوردم.
البته گروهی هم تعبیر میکنند که زنها در ارتقای مدیریتی با امری مانند سقف شیشه ای یا صخره شیشه ای مواجه هستند، در مدیریت ها و مسولیت ها نمی توانند ارتقا پیدا کنند. که این موانع در این کتاب به لحاظ علمی مطرح شده است.از همین زاویه علمی هم ورود پیدا کردم به مباحث ولی رویکردم فقهی است. عنوان تحقیق هم "بررسی فقهی مدیریت زنان" است و در پی آن است تا آشکار نماید آیا اصلا به لحاظ فقهی مدیریت زنان جایز است یا نیست.
*در این تحقیق سوال اصلی که به آن نیز پاسخ داده شده، کدام است؟
سوال اصلی را می توان به این شکل طرح کرد که آیا زنها ولایت دارند یا خیر ؟ می توانند ولایت داشته باشند یا نمیتوانند ؟ منتها الان بحث، بحث مدیریتی است. وزارت یک پست مدیریتی است، لذا باید ببینیم این انطباقی با آن ولایت دارد یا ندارد. بعد بیاییم ذیل رویکرد فقهی بحث کنیم و در این اثر چنین فرایندی طی شده است.ابتدا به این مسئله پرداختیم که آیا مدیریت هایی که ما در نظام داریم اینها ازجنس ولایت است یا نیست، اگر از جنس ولایت باشد، به مقدار گرایش به منبع اش، قوی است که بگوییم زنها در مناصب سیاسی نمی توانند این ولایت ها را بپذیرند.
این سوال را ما به صورت جدی در ابتدای تحقیق مطرح کردیم و از این زاویه ورود پیدا کردیم به ادله ی مجوزین و مخالفین و بحث را دنبال کردیم تا به این نتیجه رسیدیم که منعی و یا حرمتی برای ورود زنها به مناصب سیاسی وجود ندارد. البته با این قید که اگر منصب سیاسی در حد زمام داری جامعه باشد، یعنی آن چیزی که از آن تعبییر می شود به ولی فقیه، منعش قطعیست.
اما پایین تر از این منصب، مسئولیت های دیگری که به نظر آنها از جنس ولایت نیستند، منع و حرمتی برآن وجود ندارد. البته با توجه به ادله فراوان که زنان را منع میکند ازورود به این مشاغل باید قائل به کراهت بشویم.یعنی ترجیحی ندارد برای زن که به این مشاغل و مناصب ورود پیدا کند برای زنها چیز هایی دیگر ارجح است و رجحان دارد که بایستی به آنها بپردازند.
*آیا برای این تحقیق از مقالات و منابع خاصی استفاده کردید؟
بله، کار من بخشهای مختلفی دارد، بسیار گسترده است و فقط راجع به آیه شریفه الرجال قوامون علی النسا مقالات بسیار زیاد و کتاب و پایانامه های متعدد وجود دارد که به همه آنها مراجعه کردم و سعی کردم ثمره و میوه آنها را منتقل کنم به این بحث.
تقریبا در همه قسمتها این کار را انجام دادم ، فلذا اگر شما کتاب نامه را در ذیل این اثر ببینید منابع خیلی فراوانی وجود دارد، منابع نشان میدهد که تلاش شده تتبع دقیقی انجام شود. بعضی از مقالات علمی پژوهشی بوده و خیلی خوب بحث کرده اند، من احساس کردم که از این بهتر نمی شود بحث کرد. یک چیزهایی از خودم اضافه کردم از جاهایی دیگر که گرفتم و یک تحلیلی هم خودم داشتم و در عین حال سعی کردم یک قدم جلوتر بروم.
*به عنوان سوال پایانی اینکه فایده انتشار این کتاب در جامعه چیست؟
به نظرم موضوع این کتاب خیلی چالشی است. احساس می کنم که اگر ورود پیدا کند به جامعه علمی ما خیلی محل بحث و گفتگو است. البته من هم سعی کردم کاملا احتیاط را مراعات کنم. مثلا فرض کنید یکی از چیزهایی که در این کتاب بحث شده و یکی از ادله مخالفین است، بحث نقصان عقل زنان است. این خیلی جای بحث دارد، اصلا زنها این موضوع را نمیتوانند بپذیرند. من سعی کردم بحث کاملی بکنم و تمام وجوهی که مطرح شده در توجیح این روایت را مطرح کردم. لذا به نظرم موضوع هم کاربردی است یعنی جامعه با چنین مشکلی و سئوالی مواجه است و هم این که اگر در سطح جامعه علمی ما قرار بگیرد خیلی از مشکلات را می تواند حل بکند.
من دنبال این بودم که مطالب مرتبط با این مسئله در یک مجموعه جمع شده باشد و جای این اثر را واقعا خالی میدیدم. امیدوارم این اثر بتواند این خلاء را پوشش دهد.
نظر شما