خبرگزاری مهر - گروه استانها: بارشهای پیدرپی پاییزی امسال و جاری شدن سیلابهای مدام، سیلی تند باران است بر صورت دیو سیاهسالیان خشکسالیهای کوهدشت، بارشهایی که نوید بخش پایان ۱۰ سال خشکسالی زمینهای مرغوب انبار غله لرستان است تا سینه تفتیدهشان را مرهم خیس سالی نکو باشد.
پیچیدن صدای ناهنجار تراکتورها و رد بیرحم گاوآهن در طبیعت
حاصل این بارشهای تند پاییزی، سبز شدن زودهنگام مراتع است و خوشحالی دامدارانی که قراراست امسال خوابهای پریشان تهیه علوفههای گرانقیمت از استانهای همجوار را نبینند، چراکه مراتع سرسبز دشت بزرگ کوه دشت میتواند دندانتیز تمام دامهایش را به خود مشغول کند و به این کسبوکار رونقی ببخشد.
سرسبزی مراتع و دامنههای کوهستانی کوهدشت، بهاری در دل پاییز به وجود آورده و خانوادههای کوهدشتی را در ابتدای سرمای طاقتفرسای دیماه به آغوش کوهها کشانده تا جشن سرسبزی بهاران را سه ماه زودتر در آغوش طبیعت برگزار کنند.
اما این صدای ناهنجار تراکتورها و رد بیرحم گاوآهنهاست که باز با شروع فصل کاشت، لرزه بر اندام بلوطها انداخته و امید دامداران را به دلهرهای سخت تبدیل کرده است.
بهاری که به فصل سیاهپوش شدن عروس سبزپوش کوهستان تبدیل شد
چند روز است باز عبور تیغه گاوآهنها از ریشه سرسخت بلوطها و سینهکش تپهها را شاهد هستیم، مراتعی که سالبهسال از وسعت آنها کاسته میشود تا سهم زیادهخواهی کشاورزان بیشتر شود.
کشاورزانی که دور از چشمغره قانون و در روز روشن تیغههای زیادهخواهی از قبیله بیدفاع بلوطها میگذرانند تا هرساله به وسعت زمینهای غیرقانونی خود بیفزایند، زمینهایی که سهم خدادادی سینهکش تپهها و دامنه زیبای کوهستانهاست اما بیش از ۱۵ سال است به زمینهای بیحاصل روستاییان تبدیلشدهاند.
بهار امسال فصل سیاهپوش شدن عروس سبزپوش کوهستان چنگری بود، وقتی تمام زیباییهایش را کبریت زمینخواری در چشم به هم زدنی به خاکستر سیاه نشاند تا چند صد هکتار از بهترین انواع درختان جنگلی و حیوانات بینظیر زاگرسی را در کوه شعلهها بسوزاند.
یک آتشسوزی هولناک که تنها بهقصد تصرف جنگل و تبدیل کردنش به محل کشت و کار صورت گرفت، و حالا باز آتش هولناک مرتع خواری به جان تپههای پر از بلوط افتاده تا مقابل چشم همگان رقص گندمزاران غیرمجاز بهزور جای رقص شاخههای بلوط را بگیرد، بلوطهایی که شاخههایشان جای آرام لانههای پرندگان است و تنههای ستبرشان زیستگاه سنجابهای بینظیر لرستانی.
حکایت لرستان و جنگلهایش همین است، مزرعهها کمر همت بستهاند تا جنگل را از خانهاش بیرون کنند و تیغه تیز گاوآهن این روزهای روی گلوی بلوطستان سنگینی میکند.
مزرعهها، جنگل را آواره کردند
بر اساس شواهد موجود کشاورزی یکی از مشاغل رایج در منطقه زاگرس بوده که متأسفانه نداشتن شناخت از ویژگیهای زمینشناسی، شرایط محیطزیست طبیعی این ناحیه را مختل و از آن مهمتر شخم زدن دامنههایی با شیب تند خطر فرسایش و از بین رفتن عوامل زیستی خاک را دوچندان کرده است.
تغییر کاربری جنگلها و مراتع به اراضی کشاورزی کم بازده روی اصلی سکه تخریب جنگلهای بلوط است، موضوعی که طی سالهای گذشته بخش مهمی از این سرمایه ارزشمند را از بین برده است، شاهد مثال تبعات این تخریبها بود که سیلهای ویرانگری به همراه داشت که در پاییز امسال در لرستان و شهرستان کوه دشت جان گرفت.
مدیرکل آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست پیشازاین در این رابطه با تأکید چالش تعرض اراضی کشاورزی به زاگرس، در این زمینه هشدار داده و به خبرنگار مهر گفته بود: فرسایش خاک یکی از مهمترین خطراتی است که براثر کشاورزی بیقاعده، بهطور مستقیم بر روی جنگلهای زاگرس اثر میگذارد.
محمد درویش میافزاید: کشاورز امروزی به وسایل پیشرفته نیز مجهز شده است که نمونه این موضوع تراکتورهایی است که میتوانند درشیبهای بالای ۳۰ درصد بهراحتی زمین را شخم بزنند درصورتیکه این مناطق زمانی از دسترس تولید خارج بود.
وی ادامه میدهد: این در حالی است که همین شیبهای تند برای فرسایش بسیار مستعد هستند که در زمانهای گذشته این قسمتها محفوظ میماند اما اکنون محفوظ نیستند و بعد از چند وقت نیز اثر مطلوب خود را ازدستداده و به حال خود رها میشوند.
حال امروز زاگرس
یک کارشناس ارشد محیطزیست نیز معتقد است که فعالیتهای با منشأ انسانی یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن جنگلهای بلوط زاگرس است.
محسن تیزهوش از تبعات تغییر کاربری مراتع، تعرض اراضی کشاورزی به جنگلها و کشاورزی سنتی در زاگرس میگوید و یادآور میشود: همین امر عاملی برای فرسایش بیسابقه خاک، از بین رفتن منابع آب و به خطر افتادن تنوع زیستی در این منطقه است.
عمق تبعات این مشکلات را میتوان در حال امروز زاگرس دید، جایی که گفته میشود طی سالهای گذشته ۱۸ میلیون اصله از درختان خود را از دسته داده و حالا ۳۰ درصد آن در معرض خشکیدگی قرار دارد.
زاگرس ازآنجا بیش از اکوسیستمهای طبیعی دیگر ارزشمند و مهم است که ۴۰ درصد آب ایران را تأمین میکند و به گفته متولیان امر «اگر حال زاگرس خراب باشد حال کارون، کرخه، زایندهرود، گاماسیاب، سیمینه رود، زرینهرود و ۴۵ درصد آبهای شیرین کشور خراب خواهد بود.»
محمد درویش مدیرکل آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست معتقد است که جایی راهبردیتر و استراتژیک تر از زاگرس برای دوام زندگی پایدار ایرانیان وجود ندارد چراکه زاگرس ریشهگاه برخی اقلام زراعی دنیا مانند گندم است و نباید تحت تأثیر تخریبها و تغییر کاربریهای اراضی قرار بگیرد.
بلوطهایی که خوراک چالههای تهیه زغال شدند
بههرروی گذشته از ریشهکن شدن درختان بلوط و خسارات جبرانناپذیر به انواع جانوران و تبدیلشدن مراتع به زمینهای کشاورزی، از موضوع تخریب تفریحگاههای مردم کوهدشت در دامنهها را نمیتوان بهسادگی گذشت، تفریحگاههایی که حق طبیعی همگان است اما سالبهسال با شروع فصل کشت و کار، به خطکشی شخم زدنها کوچکتر و کوچکتر میشوند.
با این روند به نظر میرسد امسال شروع روزهای شخم و حس زیادهخواهی مرتع خواران نشان میدهد که دیگر جایی برای نشستن گردشگران باقی نخواهد ماند.
تراکتورها چنان مهاجمانی بیامان سپر به سینه کوهها نهاده و با هر پیشروی جنازه چند درخت بلوط روی زمین جا میماند تا خوراک چالههای تهیه زغال شوند.
بههرروی اگر چشم مسئولان امر همچنان بسته بماند دیری نمیپاید که تمام مراتع کوهدشت به آسوهایی بی درخت تبدیل شوند.
خبرنگار و عکس: حشمت اله آزادبخت
نظر شما