پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲۷ دی ۱۳۹۴، ۱۵:۵۷

همزمان با سالروز درگذشت مهندس بازرگان؛

خاطره ناطق نوری از مناظره «شهید منتظری و بازرگان» در زندان قصر

خاطره ناطق نوری از مناظره «شهید منتظری و بازرگان» در زندان قصر

مركز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطره حجت الاسلام علی‌اكبر ناطق نوری از زندان قصر و مناظره مهندس بازرگان و شهید محمدمنتظری درباره كتاب ‌«راه‌ طی‌ شده‌» بازرگان را منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر،  با توجه به فرارسیدن سالروز درگذشت مهندس بازرگان، مركز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطره حجت الاسلام علی‌اكبر ناطق نوری از زندان قصر و مناظره مهندس بازرگان و شهید محمدمنتظری درباره كتاب ‌ «راه‌ طی‌ شده» بازرگان را منتشر کرد.

متن این خاطره به شرح زیر است:

در بند شماره‌ چهار قصر كه‌ وارد شدم، دیدم‌ چه‌ جای‌ خوبی‌ است. همه‌ جمع‌ هستند. مرحوم‌ طالقانی‌ و بازرگان‌ و بقیه‌ آقایان‌ نهضت‌ آزادی، آقای‌ حجتی‌ كرمانی، مرحوم‌ اكبر پوراستاد و آقای‌ امیرحسینی‌ آنجا بودند و دكتر شیبانی‌ نیز در بند چهار بودند. از دستگیرشدگان‌ ۱۵ خرداد و میدانی‌ها آقایان‌ حاجی‌ احمدی، حاج‌ جعفری‌ و حاج‌ محمد كه‌ به‌ او می‌گفتند «محمد عروس» و حسین‌ شمشاد نیز بودند و چند نفر توده‌ای‌ به‌نام‌ عمویی، شلتوكی‌ و سرهنگ‌ كیمنش‌ هم‌ بودند. به‌ آقای‌ طالقانی‌ گفتم‌: «قربان‌ موسی‌بن‌ جعفر بروم، اگر این‌ زندان‌ است‌ جای‌ به‌ این‌ خوبی، پس‌ به‌ موسی‌بن‌ جعفر(ع) چه‌ گذشت؟ اگر آن‌ زندان‌ بود، پس‌ این‌ چیست؟»

 مرحوم‌ طالقانی‌ درس‌ تفسیر می‌گفت. گفتم‌: «چرا محمد منتظری‌ سر این‌ درس‌ نمی‌آید؟» گفتند كه‌ ایشان‌ را بایكوت‌ كردند و حق‌ ندارد شركت‌ كند.» گفتم‌: «چرا؟» گفتند: «خیلی‌ اشكال‌ می‌كند.» ایشان‌ طلبه‌ای‌ باسواد بود و آقای‌ طالقانی‌ نمی‌توانست‌ اشكال‌هایش‌ را جواب‌ بدهد؛ لذا ایشان‌ را بایكوت‌ كرده‌ بودند.

در زندان‌ مناظره‌ای‌ بین‌ شهید محمد منتظری‌ و بازرگان‌ صورت‌ گرفت. یك‌ طرف‌ مناظره، مهندس‌ بازرگان‌ و یك‌ طرف‌ محمدآقا منتظری‌ كه‌ كتاب‌ راه‌ طی‌ شده‌ بازرگان‌ را نقد می‌كرد و مرحوم‌ محمد اشكالات‌ اساسی‌ وارد می‌كرد. بنده‌ هم‌ در كنار محمدآقا بودم. احمدعلی‌ بابایی‌ كه‌ ناظر این‌ مناظره‌ بود، خیلی‌ عصبانی‌ شد و به‌ شهید محمد منتظری گفت‌: «بچه‌ چه‌ می‌گویی؟ حضرت‌ آیت‌الله‌ طالقانی‌ اینجا نشسته‌ و اشكال‌ نمی‌كند، تو اشكال‌ می‌كنی؟» محمد هم‌ آدمی‌ رك‌ بود، یك‌ دفعه‌ برگشت‌ و گفت‌: «برو بابا دنبال‌ كارت. مگر به‌ هر كسی‌ می‌شود گفت‌ آیت‌الله؟» یك‌ مرتبه‌ فضا به‌ هم‌ ریخت‌ و جلسه‌ تعطیل‌ شد.

فردایش‌ علی‌ بابایی از اعضای نهضت آزادی به‌ من‌ گفت‌: «به‌ این‌ رفیقت‌ بگو اگر بیرون‌ برود نظرش‌ راجع‌ به‌ ما چیست؟» به‌ محمد گفتم‌: «این‌ها می‌گویند تو اگر بیرون‌ بروی‌ نظرت‌ راجع‌ به‌ ما چیست؟» شهید منتظری گفت: «می‌گویم‌ اسلام‌ ما با اسلام‌ این‌ها {نهضت آزادی‌ها} فرق می‌كند، مذهب‌ ما با مذهب‌ اینها فرق می‌كند، امام‌ زمان‌ ما با امام‌ زمان‌ اینها فرق می‌كند.» بنده‌ دیدگاه‌های‌ شهید محمد منتظری‌ را به‌ علی‌ بابایی‌ انتقال‌ دادم. خلاصه‌ بعد از ۳ ماه‌ در زندان، پرونده‌ی مرا به‌ دادگاه‌ تجدیدنظر فرستادند كه‌ مصادف‌ شد با چهارم‌ آبان، كه‌ در چهارم‌ آبان‌ از زندان‌ آزاد شدم.

در قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ متدینین بازاری میدان بار تهران نقش اساسی داشتند و به محض شنیدن دستگیری حضرت امام بازار را تعطیل كردند و رژیم بسیاری از آنان را دستگیر كرد و روانه‌‌‌ زندان کرد. در زندان این افراد به میدانی معروف شدند. (راوی)

شهید محمد منتظری در سال ۱۳۲۳ دیده به جهان گشود. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به تحصیل علوم دینی مشغول شد و به زودی مدارج عالی را طی كرد. وی در سال ۱۳۴۲ به علت فعالیت سیاسی (پخش اعلامیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های امام) دستگیر شد، ولی پس از مدتی آزاد شد، مجدداً در سال ۱۳۴۵ همراه با پدرش دستگیر و به سه سال حبس محكوم گردید. بعد از آزادی، مبارزات خود را ادامه داد و تشكیلاتی را بنیاد نهاد. در سال ۱۳۵۰ از دست ساواك به پاكستان فرار كرد و پس از مدتی به افغانستان، عراق، سوریه و لبنان رفت و دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های چریكی را در پایگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فلسطینی طی کرد. بعد از پیروزی انقلاب، به فكر تشكیل سپاه پاسداران افتاد و با امام و دیگر مبارزان در این باره گفتگو كرد كه در نهایت، پیشنهادش پذیرفته شد و سپاه پاسداران شكل گرفت. در انتخابات مجلس اول، از سوی مردم نجف آباد به مجلس شورای اسلامی راه یافت تا اینكه در ۷ تیر ۱۳۶۰ همراه شهید بهشتی و هفتاد نفر دیگر، در انفجار دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. (یاران امام به روایت اسناد ‌آیت‌الله محمد رضا سعیدی، پیشین، ص ۲۲۳)

عضو نهضت آزادی كه در پاییز ٤٢ چند ماه پس از سركوب قیام ١٥ خرداد به همراه مهندس مهدی بازرگان، یدالله سحابی، آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، مهندس عزت‌الله سحابی، دكتر عباس شیبانی، مهندس ابوالفضل حكیمی، سیدمحمدمهدی جعفری و پرویز عدالت‌منش در دادگاه نظامی كه در پادگان عشرت‌آباد به ریاست سرتیپ ناصر زمانی محاكمه و به زندان محكوم شدند.

کد خبر 3026789

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha