به گزارش خبرنگار فرهنگي « مهر» در ابتداي اين جلسه كه به همت گروه علوم اجتماعي مركز گفت و گوي تمدنها و پژوهشكده مردم شناسي برگزار شد اعلام شد كه در جلسات بعدي كتابهاي تاملي در ايران ، ديباچه اي بر نظريه انحطاط نوشته دكتر سيد جواد طباطبايي، و مدرنيته ايراني نوشته دكتر آزاد ارمكي مورد نقد و بررسي قرار خواهند گرفت .
در ادامه جلسه ، محمد رضايي راد نويسنده كتاب به صورت اجمالي كتاب خود را معرفي كرد . وي گفت : مباني انديشه سياسي در خرد مزدايي گسترش يافته رساله كارشناسي ارشد من در رشته فرهنگ و زبانهاي باستاني است . كتاب حاصل مطالعاتم بر روي بنيادهاي انديشه سياسي در ايران پيش از اسلام است . كوشيده ام پنج بنيان اساسي در خرد مزدايي را كه بر خرد سياسي ناظر است مورد مطالعه قرار دهم . از ميان پنج بنياد مذكور دو بنياد جدال خير وشر ، و انديشه نظم كيهاني مقام گردآوري دارد .
وي افزود : پايه هاي سه گانه انديشه سياسي ، يعني آرمانشهر، شاه آرماني و انديشه طبقات اجتماعي در اين كتاب مورد بررسي قرار گرفته اند ، زيرا تفكر درباره انديشه مزدايي نمي تواند بي نياز از اين سه پايه باشد . در اين بررسي احساس كردم كه ميان پنج بنياد مذكور تناظرهايي با كتاب جمهوري افلاطون وجود دارد . افلاطون نيز در كتاب خود به نوعي از اين پنج بنياد ، يعني : خير و شر، نظم كيهاني آرمانشهر، شاه آرماني ، و طبقات اجتماعي صحبت كرده است . اين كه افلاطون از انديشه هاي ايراني تاثير پذيرفته است يا خير بايد بگويم كه خير ، چرا كه انديشه هاي افلاطون و ارسطو منجر به شكل گيري فلسفه سياسي در يونان شد در حالي كه در ايران باستان سنت فلسفي منسجمي در باب سياست وجود نداشت . حتي فارابي نيز در دوران ايران اسلامي ، به هنگام تاسيس فلسفه سياسي خويش از جهان فكري ايران مزدايي استمدادي نكرد و به سمت فلسفه يونان و كلام اسلامي گرايش يافت .
پس از سخنان رضايي راد دكتر عباس منوچهري استاد گروه علوم سياسي دانشگاه تربيت مدرس به عنوان يكي از منتقدين حاضر در جلسه به نقد و بررسي كتاب پرداخت . وي گفت : من اولين بار است كه در جلسه نقد كتاب، به عنوان منتقد حضور مي يابم . اگر بخواهيم از منظر جامعه شناسي به انديشه بپردازيم وارد حوزه جامعه شناسي معرفت خواهيم شد . درباره انديشه سياسي بايد بگويم كه انديشه سياسي داراي زير مجموعه هايي همچون فلسفه سياسي، نظريه سياسي، ايدئولوژي سياسي، و كلام سياسي است كه در هريك از اين دانش رشته ها ( diciplin) از منظري خاص به موضوع سياست پرداخته مي شود . پس از ذكر اين مقدمات به خود كتاب مي پردازم . من اين نكات را در پنج قسمت تقسيم مي كنم :
(1) يكي از خصلت هاي برجسته كتاب بين رشته اي بودن كتاب است ؛ (2) محدوده و گستره كتاب هم از حيث حوزه هاي معرفتي وهم وجود مباحث متعدد ( هرچند كه كاملا مرتبط با هم هستند ) بسيار وسيع است ؛ (3) از لحاظ منبع شناسي ، تقدم و تاخر منابع رعايت نشده است؛ (4) كتاب سه مولفه خرد مزدايي، انديشه سياسي، و نظام اجتماعي را به ترتيبي كه ذكر شد مورد مطالعه و بررسي قرار داده است . پرسش من اين است كه چه منطقي موجب شده است كه نظام اجتماعي در مرتبه سوم مورد بررسي قرار بگيرد، به نظر من اگر از منظر جامعه شناسي به موضوع انديشه سياسي نگاه بكنيم بايد از ساختار اجتماعي شروع كنيم و بعد به انديشه و خرد مزدايي بپردازيم ؛ و(5) مفروضاتي در كتاب وجود دارند كه مورد بحث واقع نشده اند ، در حالي كه به لحاظ اهميت اين مفروضات در بخش هاي مختلف كتاب بايد مورد بحث قرار مي گرفت .
رضايي راد در پاسخ به انتقادات دكتر منوچهري گفت : من از منظر اسطوره شناسي به مطالعه انديشه سياسي و خرد مزدايي پرداخته ام، نه ازمنظر جامعه شناسي ، لذا نقطه شروع كار من با آن چه دكتر منوچهري از منظر جامعه شناسي فرمودند متفاوت است . دليل من نيز براي اين كار اين است كه حوزه پژوهش من مرا ملزم به اين مي كرد كه از خرد مزدايي شروع كنم و در پايان به نظام اجتماعي آن دوران بپردازم . از سوي ديگر بايد بگويم كه در حوزه انديشه سياسي ايران باستان كارهاي چنداني صورت نگرفته است . كار من به دليل فتح باب در اين موضوع موجب گستردگي و تنوع مطالب موجود در كتاب شده است . درباره انتقادات دكتر منوچهري از روش كار ، انتقادات ايشان را مي پذيرم ، چرا كه من چندان روشمند نيستم .
ملك زاده يكي ديگر از منتقدان به عنوان باستان شناس درباره اين كتاب گفت : حضور من در اين جلسه به دليل بين رشته اي بودن اين كتاب است . اين كتاب ، به نظر، كتابي تاريخي است ، و به عنوان يك رساله كارشناسي ارشد در حد و اندازه هاي بسيار بالايي قرار دارد . وي انتقادات خود را چنين مطرح كرد : (1) چون اين كتاب رساله كارشناسي ارشد نويسنده به شمار مي رود بايد حقوق معنوي استاد راهنما، استاد مشاور ، و استاد داور با آوردن نام وعنوان آنان در تكوين رساله رعايت مي شد ؛ (2) مخاطب اين اثر كيست ؟ متخصصان يا غير متخصصان؟ اگر اين كتاب براي متخصصان نوشته شده است ، نيازي به چاپ آن نبود ، و اگر براي غير متخصصان نوشته شده بايد بگويم كه چندان مناسب اين افراد نيست؛ (3) كتاب از نظر نثر نويسي زبان فارسي پاكيزه و استوار است كه از محاسن كتاب به شمار مي رود ؛ (4) متن هاي تاريخي چندان كه بايد مورد توجه قرار نگرفته اند ، مثلا به بخش هايي از متون هرودت و كسنوفون توجه شده است ، اما درباره ريشه هاي قديمي باور به اهورامزدا شايد بهتر بود كه به منابع كهن تري از جمله منابع آشوري رجوع مي شد ؛ (5) درباره ارتباط انديشه هاي افلاطون و انديشه هاي ايران باستان بايد بگويم كه آقاي رضايي در تمامي فصول كتاب به آن توجه داشته اند . پيوند ميان اين دو انديشه موضوع مطالعه بسياري از مقالات و كتابها قرار گرفته است . يكي از مهمترين كتابها در اين زمينه كتاب پرفسور وست به نام نخستين فيلسوفان يونان و انديشه شرق است . مهمترين اصلي كه در فيلسوفان پيش از سقراط وجود داشت بحث آرخه ( مبدا، اصل) بود . هر يك از اين فيلسوفان در تفسير عالم معتقد به وجود يك اصل يا مبدا بود كه در زبان يوناني از آن به عنوان آرخه ياد مي شد . طالس آب را مبداء عالم مي شمرد ، آناكسيمنس ، آناكسامندروس ، هراكليتوس ، و آناكساگوراس نيز هر يك هوا، آپايرون، آتش ، و نوس را مبداء عالم مي دانستند . آناكساگوراس يكي از فيلسوفان يوناني است كه مانند سقراط به مرگ محكوم شده ولي از مرگ نجات يافته است . سه گناه آناكساگوراس عبارتند از : ايران گرايي ، اعتقاد به اين كه آن چه در آسمان است اجرام سماوي است نه خدايان ، اعتقاد به اين كه در مبداء عالم نوس ( عقل) عالم را از بي نظمي در آورده و آن را به نظم كشيده است . آشكار است كه اعتقاد به آرخه و سه گناه آناكساگوراس كاملا متاثر از انديشه هاي ايراني است ؛ (6) در كتاب به شهرياري شاهان اشاره شده است ولي به الزام شهرياران براي ساخت شهر ، يعني شهري گري اشاره نشده است؛ (7) در پيشگفتار دوره بندي اي از تاريخ ارائه شده است كه معلوم نيست از نويسنده است يا وي آن را از جايي اخذ نموده است و همچنين ملاك اين دوره بندي مشخص نيست؛ (8)شيوه تنظيم كتابنامه چندان كارآمد و مناسب نيست ، براي نمونه ، كتاب معروف استفان پانوسي به نام تاثير فرهنگ و جهان بيني ايراني بر افلاطون در كتابنامه نيامده است در حالي كه در صفحه 17 به اين كتاب ارجاع داده شده است ؛ (9) منبع شناسي و شيوه ارجاع نيز چندان مناسب نيستند ؛ (10) در فهرست منابع نام برخي از منابع مهم ذكر نشده اند .
رضايي راد در پاسخ به انتقادات ملك زاده گفت : ملاك دوره بندي ذكر شده در پيشگفتار زبان شناختي است ، يعني من اين دوران را بر اساس زبان شناسي تقسيم كرده ام . رضايي راد درباره الزام شهرياران به شهري گري گفت : هرچند كه شهرياران بزرگ اقدام به ساختن شهر هم كرده اند ، اما، در اين باره الزامي وجود نداشته است . وي درباره ديگر انتقادات ملك زاده به دليل كوتاهي فرصت سخني نگفت .
اصلاني ديگر منتقد حاضر در جلسه كه به عنوان ايران پژوه در اين جلسه حضور داشت گفت : برخلاف نظر استادان محترم بايد بگويم كه ما به بحث هاي تخصصي بسيار نيازمند هستيم .،حتي اگر اين آثار درنسخه هاي كمي منتشر شود . انتشارات گاليمار در فرانسه برخي از كتابهاي خود را در 200 نسخه چاپ مي كند ، در حالي كه تيراژ كتاب در فرانسه معمولا در حدود صدهزار نسخه است . و اما درباره بين رشته اي بودن كتاب كه مورد توجه دكتر منوچهري و آقاي ملك زاده قرار گرفته است بايد بگويم كه اين موضوع هم موجب به چالش كشيدن تخصص هاي مختلف مي شود و هم جذابيت هايي را ايجاد مي كند . يكي از موضوع هاي مهمي كه هم اكنون در فرانسه مورد توجه انديشمندان قرار گرفته تاثير افلاطون از ايران و انديشه هاي ايراني است . من برخلاف نظر نويسنده محترم كه معتقد است در ايران به جاي فلسفه و انديشه سياسي ، كلام سياسي ، و در يونان فلسفه سياسي وجود دارد معتقدم كه انديشه ايراني از خردورزي و فلسفه سياسي بهره مي برده است . چگونه مي شود كه بر پهنه وسيعي ازعالم فرمانروايي كرد بي آن كه درباره سرشت فرمانروايي و چگونگي به كار گيري قدرت انديشه اي وجود داشته باشد . نمي خواهم درباره تاثير انديشه يوناني از انديشه هاي ايراني حكم قاطعي صادر كنم ، من فقط مي خواهم درباره اين كه انديشه ايراني فاقد تفكر فلسفي است ترديد كنم .
نظر شما