به گزارش خبرگزاري مهر روزنامه فايننشال تايمز در تحليلي نوشت: گزارشها مبني بر اينكه آمريكا در حال طراحي برنامه هايي براي حمله به ايران است ، افزايش يافته است.
" ريچار دهاس " Richard Haass در تحليل خود با تاكيد بر فاجعه بار بودن چنين اقدامي، خاطر نشان كرد كه هزينه هاي انجام يك چنين حمله اي اساسا بيشتر از منافع احتمالي آن است.
وي ابراز عقيده كرد:" تخريب تاسيسات هسته اي ايران نيازمند موشكهاي كروز و هواپيماهاي متعددي است و از سوي ديگر هر گونه سناريويي بازارهاي انرژي جهان را آشفته مي كند؛ بهاي نفت به بالاتر از 100 دلار خواهد رسيد و ايران مي تواند حتي در صورتي كه صادرات نفتي خود را كاهش دهد ، بهاي نفت را به بالاتر از اين رقم هم برساند. بنابر اين يك افزايش ناگهاني و مداوم در بهاي نفت مي تواند به يك زنجيره از حوادث و نهايتا به ركود جهاني منجر شود".
نويسنده بر اين باور است كه يك حمله نظامي مي تواند مردم ايران را منسجم كند و استفاده از سلاحهاي هسته اي براي اهداف دور از دسترس به جاي كاهش تهديد توسعه سلاحهاي هسته اي ، آن را افزايش مي دهد و تحريم استفاده از سلاحهاي هسته اي را تضعيف مي كند و فقط اين احتمال را كه كشورهاي ديگر نيز براي توسعه اهداف خود از سلاحهاي هسته اي استفاده كنند ، تقويت مي كند.
فايننشال تايمز در بخش ديگري آورده است كه "حمله به ايران، روابط آمريكا با جهان عرب را خدشه دار مي كند؛ از سوي ديگر رفتار ضد آمريكايي را در اروپا افزايش مي دهد و قدرت كساني را كه در روسيه و چين خواهان ارزيابي دوباره روابط خود با آمريكا و نقش خود در جهان هستند ، تقويت مي كند."
هاس تصريح كرد كه" واشنگتن با فرض اين هزينه هاي بالقوه بسيار بالا بايد در جستجوي هر چه بيشتر يك جايگزين ديپلماتيك باشد، گزينه اي كه مستلزم مذاكرات مستقيم با ايران فراتر از مذاكره نزديك درباره عراق باشد. مي توان به ايران اين اجازه را داد كه حداقل يك برنامه غني سازي محدود اورانيوم داشته باشد كه بيشترين نظارتها نيز بر آن اعمال شود و در مقابل، يران يك سري منافع اقتصادي ، تضمين هاي امنينتي و مذاكره سياسي را دريافت خواهد كرد. اگر ايران از اين مسئله امتناع كند، شوراي امنيت سازمان مالل سرمايه گذاري در بخش نفت و گاز ايران را ممنوع خواهد كرد."
نويسنده اين سوال را مطرح مي كند كه آيا چنين اقدامي كارآمد خواهد بود؟ وي پاسخ به اين سوال را احتمالي مي داند و خاطر نشان مي كند كه مذاكره اصولي براي طراحي يك حمله پيشگيرانه به شكل يك تهديدي است كه ديپلماسي را كامل مي كند نه اينكه جايگزيني براي آن باشد.
نظر شما