پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۱۴:۵۸

انديشه هاي ديني استاد مطهري (5)

الگوي پژوهشي مطهري از مدلهاي مهم معرفت فلسفي است

الگوي پژوهشي مطهري از مدلهاي مهم معرفت فلسفي است

مطهري به تلفيق منسجمي از معرفت عقلي و معرفت ديني مي رسد كه هم عناصر عقلي صرف و هم عناصر ديني صرف را دارد. داوري درباره فلسفه و كلام ايشان منوط به اين است كه الگوي پژوهشي مطهري را بدقت به دست بياوريم.

دكتر احد فرامرز قراملكي، استاد دانشكده الهيات و معارف اسلامي، در گفتگو با خبرنگار "مهر" اظهار داشت : هنوز ما به تأمل در انديشه استاد مطهري نيازمنديم. چرا كه ايشان از حيث روش شناسي پژوهش در مطالعات ديني مي تواند الگوي بسيار خوبي باشد. به عبارت ديگر ما از ايشان درسهاي متعددي مي توانيم بگيريم و مهمترين درس روش شناسي مطالعات ديني است. رمز و راز موفقيت استاد در اين روش شناسي است.

دكتر قراملكي در ادامه به تبيين مدلهاي معرفتي استاد مطهري پرداخت و گفت : استاد مطهري در حكمت متعاليه تربيت شده اند. در اين حكمت از نظر الگوي پژوهشي دو جريان عمده وجود دارند و اين دو تمايز مهمي با يكديگر دارند. يكي الگوي پژوهشي چند رشته اي و ديگري الگوي پژوهشي ميان رشته اي است. البته اين دو به يكديگر بسيار نزديك اند.

وي افزود: ملاصدارا الگوي پژوهشي را بر اساس الگوي ميان رشته اي تأسيس كرده بود. در اين الگو مسئله واحد الهياتي با روي آوردهاي مختلف كلامي و فلسفي و عرفاني و تفسيري و حتي فقه و حديث تحويل مي شد. منتهي فيلسوف بر اساس الگوي پژوهشي است كه مي تواند به نحو اثر بخش و منسجم اين موارد را تلفيق كند و يا بتواند اينها را به چالش بگيرد و يك نگاه برتر و روي آورد متعاليه پيدا كند.

دكتر قراملكي پيروان ملاصدرا را دو گروه توصيف كرد و گفت : گروهي فراتر از حصر گرايي روش شناسي عمل كردند مانند نوري و آقا علي مدرس زنوزي و دسته ديگر بر حصرگرايي تاكيد داشتند.

به گزارش "مهر"، استاد دانشگاه تهران تصريح كرد: مطهري در حكمت متعاليه از كساني است كه روي آورد ميان رشته اي داشته است. اين رشته از 1970 طرح و از 1980 به اين سو الگو سازي شده است. ولي مطهري در حكمت متعاليه نه به نحو و معناي امروزي كلمه الگوي پژوهشي ميان رشته اي داشته است بلكه توانسته علوم نقلي را با علوم عقلي به يك تنظيم منسجمي برساند در نتيجه مسائل الهياتي را حل كند.

وي در پاسخ به اين پرسش كه مدل معرفتي مطهري در صدد دفاع از ايمان بود يا تبيين فلسفه اسلامي گفت : اين بحث بسيار طولاني است كه اساساً فيلسوفان در سده هاي اخير چه كرده اند؟ آيا فلسفه كلامي شده است و يا كلام فلسفي شده است. استاد مطهري معتقد است كه فلسفه يك گام هم به سوي كلام نرفته است. بلكه اين كلام بوده است كه فلسفي شده است.

دكتر قراملكي اظهار داشت: يكي از تمايزات اصلي كلامي با فلسفي اين است كه در روي آورد فلسفي فيلسوف سعي مي كند خودش را قانع كند و به اين قانع كردن خودش بسيار بها مي دهد اما متكلم دنبال اين است كه ديگران را قانع كند. اين دو فاصله بسياري دارند. ما در مطهري شخصيتي دو حيثيتي را مي بينيم. يعني از سويي آقاي مطهري در قانع كردن خودش سعي مي كند هيچ كوتاهي نكند و مي گويد ما فرزندان استدلال هستيم و آنچه بايد تبعيت كنيم برهان است. در عين حال ايشان سعي مي كند هم خودش را قنع كند و هم ديگران را.

وي با تاكيد بر اين نكته كه مطهري سعي در فهم فلسفي از انديشه هاي ديني داشت گفت : مطهري نه فلسفه را در خدمت كلام مي گيرد و نه انديشه كلامي را در خدمت فلسفه مي گيرد. مطهري به دليل قايل بودن به پژوهش ميان رشته اي به يك نوع تلفيق منسجمي از معرفت عقلي و معرفت ديني مي رسد و نظام معرفتي را درست مي كند كه هم عناصر عقلي صرف و هم عناصر ديني صرف را دارد.

قراملكي افزود: اينكه ما داوري كنيم ايشان فيلسوف يا متكلم بوده است منوط به اين است كه الگوي پژوهشي مطهري را بدقت به دست بياوريم. شكي نيست كه ايشان عالم ديني بود و ظيفه خود مي داند كه از آموزه هاي ديني بجد دفاع كند اما از سوي ديگر همانند هر فيلسوفي در مقابل انديشه هاي ديني تأمل مي كرد. استاد مطهري در پاسخگويي به مسائل نوين كلامي در مقايسه با معاصران خود، بالاترين ميزان موفقيت را كسب كرده است و اين حكايت از كارآمدي روش شناختي استاد در تفكر كلامي نوين دارد.

دكتر قرالكي افزود: مطهري در مواجهه با معضلات كلامي به اخذ مواضع عجالتي بسنده نكرده و خود را به مشكلات كلامي محدود نساخت بلكه سعي كرد مشكلات كلامي را با فنون مختلف به مسائل تبديل كند و پس از صورت بندي دقيق مسئله، در جستجوي نظريه اي استوار بر مباني سازگار بود. دستيابي ايشان به نظريه فطرت نمونه اي از اين جستار اثر بخش بود.

وي افزود: تحليلي كه ايشان از فلسفه هاي رقيب جهان بيني اسلامي مي كرد نشان مي دهد كه وي حاضر نبود اين نوع انديشه ها را ضعيف بداند. مواجهه مطهري با انديشه هاي رقيب ديني مواجه فلسفي بود.

دكتر قراملكي كتاب "اصول فلسفه و روش رئاليسم" را از اين دسته آثار برشمرد كه مواجهه اي فلسفي با انديشه هاي ماركسيستي داشت. اگر ما بگويم مطهري روش ديالكتيكي را در اين راه برگزيده بوده سخن گزافي نگفته ايم.

گفتني است كه دكتر قراملكي كتاب "استاد مطهري و كلام جديد" را تأليف كرده اند. كتاب درصدد آن است كه رويكرد و نگرش كلامي و الهياتي استاد مطهري را مورد بررسي قرار دهد. بدين ترتيب مؤلف معتقد است كه استاد مطهري بر هويت واسطه اي كلام واقف و بر حريم آن حافظ است. وي از طرفي بر اصالت وحي تأكيد مي ورزد و از طرف ديگر، بر شناخت دقيق و كامل مخاطبان امروزي وحي در جهان اصرار مي كند. از دست دادن هر يك از دو طرف وحي و مخاطبان تلاش متكلم را ناكام مي كند و جهد او را بي توفيق مي سازد. كتاب "استاد مطهري و كلام جديد" در 12 فصل تاليف شده است. برخي از فصول آن عبارتند از: تصوير استاد مطهري از هويت معرفتي كلام جديد، روش شناسي كلام جديد نزد استاد مطهري، چيستي دين، علم و دين، بررسي تطبيقي نظريه فطرت. 

کد خبر 319333

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha