پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۱۲:۴۷

جديدترين عضو جداشده از گروهك منافقين در گفتگوي اختصاصي با مهر :

منافقين اعضاي خواهان جدايي را به وسيله خانواده اش شكنجه مي كنند / مي گفتند اگر به ايران برگردي به زنجيرت مي كشند

منافقين اعضاي خواهان جدايي را به وسيله خانواده اش شكنجه مي كنند / مي گفتند اگر به ايران برگردي به زنجيرت مي كشند

مرضيه قرصي جديدترين عضو جداشده از گروهك منافقين است. جداشدن او از اين گروهك بيشتر از آن جهت اهميت دارد كه جدايي زن ها از اين گروهك بسيار دشوار به نظر مي رسد، اما جداشدن روناك و مرضيه كه سال گذشته از منافقين بريدند، نه تنها تابوي دشواري جداشدن از اين گروهك را شكست، بلكه ضربات مهلكي نيز بر پيكره نيمه جان منافقين وارد آورد.

به گزارش خبرنگار سياسي "مهر"، جريان زندگي مرضيه قرصي كه 10 سال سابقه عضويت در اين گروهك را داشته، چيز متفاوتي است. همسر مرضيه، او و فرزند شيرخواره اش را در سال 75 به بهانه سفر به خارج از كشور به قرارگاه اشرف مي برد تا به منافقين بپيوندند. آنان به عضويت اين گروهك درمي آيند اما سران منافقين اعلام مي كنند كه حاضر به نگهداري كودك در قرارگاهشان نيستند كه شوهر مرضيه، سعيد شيرخواره را به ايران آورده و به مادر مرضيه مي سپارد.

اما ادامه زندگي مرضيه كه اكنون جواني خود را به هدر رفته مي بيند، حكايتي تلخ دارد كه خود او براي ما تعريف مي كند. مرضيه مي گويد در اولين ساعات حضورشان در اين قرارگاه منافقين آنان را از هم جدا مي كنند اما به اين نيز اكتفا نكرده و آنان را مجبور به طلاق نيز مي كنند.

او ادامه مي دهد : 5 ساعت با من صحبت كردند و مرا مجبور كردند كه طلاق نامه را امضا كنم و مي گفتند شما را از لحاظ فيزيكي جدا كرديم اما از لحظ ايدئولوژي حتي در ذهن خود نيز نبايد با او زندگي كني.

اين عضو جداشده از گروهك منافقين با تاكيد بر اينكه از همان روزهاي اول قصد كرده از اين گروهك جدا شود اما اين اجازه را به او نمي دادند، گفت : همسرم چند بار درخواست ملاقات با من را كرده بود كه اين اجازه به او داده نشد اما فقط يك بار اين اجازه را دادند و آن هم به اين خاطر بود كه مي خواستند من را مجبور كنند تا اورا مجاب كنم كه نبايد از مجاهدين (گروهك منافقين) جدا شود.

وي شستشوي مغزي، ترساندن و شكنجه را از جمله ابزارهايي عنوان مي كند كه منافقين براي جلوگيري از جدايي روزافزون اعضايشان به كار مي گيرند و اظهار داشت : به من مي گفتند اگر به ايران برگردي ديگر بچه ات را به تو باز نمي گردانند، تو را به زنجير مي كشند و به تو غذا نمي دهند، اما من تصميمم را گرفته بودم.

مرضيه افزود : زنها در آنجا ديگر مثل قبل نيستند و انگيزه اي در بين اعضاء وجود ندارد و مي توانم اينگونه بگويم كه حدود 80 درصد نيروها ديگر نمي خواهند در اين گروهك تروريستي بمانند.

اين عضو جداشده منافقين، از حاكم شدن روح مردگي در قرارگاه اشرف كه خود منافقين آن را پايگاه مركزي مبارزه عليه ايران مي ناميدند، خبر داد و گفت : مژگان (يكي از سركردگان منافقين) هر كسي كه از آنجا (قراگاه اشرف) مي رفت را خائن مي ناميد و الان فكر مي كنم به خيال خودشان براي من هم پرونده تشكيل دادند.

مرضيه را در ماه هاي آخر به زندان انداخته بودند تا نتواند به حقيقت يعني جدايي از منافقين دست يابد و آنگونه كه مي گويد 7 ساعت مستمر او را كه يك روز كامل هيچ غذايي نخورده بود مورد شكنجه روحي قرار داده اند تا از تصميمش منصرف شود.

مرضيه قرصي  در گفت وگو با خبرنگار "مهر" سخن مي گفت، اظهار داشت : اخيرا در قرارگاه اشرف اقدامات فراواني را براي برگرداندن روحيه نيروها در دستور كار گذاشته بودند و ادعا مي كردند زندان ندارند و شكنجه نمي كنند اما واقعا دروغ مي گفتند چون خودم ديدم كه يكي از دخترهاي عضو را كه مي خواست از آنان جدا شود به بهانه مريضي از بين ما جدا كردند و بعدها اعلام كردند كه پزشكان موفق به درمانش نشده اند و فوت كرده است درحالي كه ما بر اساس قرائن يقين داشتيم او را كشته اند و به اين ترتيب اگر بتوانند هر كس را كه خواهان جدايي از آنان باشد سر به نيست مي كنند.

وي فرار مريم و مسعود رجوي از قرارگاه اشرف را نيز از جمله عواملي دانست كه اعضاي گروهك را متوجه پوچ و بي هويت بودن ادعاهاي سركردگان منافقين كرد و افزود : مجاهدين (منافقين) به هر بهانه اي به دنبال اين هستند تا اعضايشان را حفظ كنند و حتي تا آنجا پيش رفته اند كه اعضاي خواهان جدايي را با تحريك به دست ساير اعضاي خانواده اش كه در مقر هستند مي سپارند تا شكنجه شان كنند.

اين عضو جداشده منافقين، همچنين از محدويت هاي شديد اطلاع رساني يعني جلوگيري از دسترسي اعضاء به رسانه ها و اخبار واقعي و همچنين ارتباط بي واسطه با خانواده شان خبر داد و اظهار داشت : چندين زن ديگر هم به همراه من مي خواستند از منافقين جدا شوند، اما آنها را آنقدر شستشوي مغزي دادند كه نتوانستند برگردند.

مرضيه با بيان اينكه وقتي از بين آنان بيرون آمدم به بسياري از دروغ هايي كه در مورد ايران مي گفتند پي بردم، گفت : فكر مي كردم اگر به ايران بگردم من را به زندان مي اندازند و شكنجه ام مي كنند ولي هرگز اينگونه نبود و چنين برخورد خوبي هرگز براي من قابل پيش بينس نبود.

اوج داستان غم انگيز زندگي مرضيه آنجا بود كه به ما گفت من به نوعي گروگان منافقين بودم و زماني كه علت اين مساله را پرسيديم گفت : وقتي منافقين پس از جدا كردن اجباري من و همسرم از يكديگر اصرار ما را براي ملاقات با هم ديدند، به شوهرم گفتند كه اگر در عملياتي كه به او سپرده اند تا در ايران انجام دهد، موفق شود، به او اجازه خواهند داد كه با من ملاقات كند اما رفتن شوهرم بي بازگشت بود چون شوهرم در آن عمليات كشته شد.

خبرنگار سياسي "مهر" زماني با مرضيه به گفت وگو نشست كه او پس از 10 سال، سعيد طفل شيرخواره اش را كه براي پيوستن به منافقين 10 سال رهايش كرده بود دوباره در آغوش گرفت و ديگر حتي لحظه اي حاضر به جداكردن او از خودش نبود.

مرضيه باور نمي كرد كه بتواند دوباره فرزندش را ببيند اما او اكنون علاوه بر آنكه دوباره سعيدش را به دست آورده است بلكه با جدايي خود از گروهك منافقين توانسته ضربه اي مهلك بر اين گروهك تروريستي وارد آورده و آنان را يك گام ديگر به فروپاشي نهايي نزديك تر سازد.

کد خبر 322644

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha