پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۳ آبان ۱۳۸۲، ۱۲:۳۸

ياد ياران سفر كرده بخير

ياد ياران سفر كرده بخير

گروه دفاع مقدس خبر گزاري مهر : امروز سالگرد شهيد " غربت دوستي " از شهداي دلاور زنجان است .

 شهيد " غربت دوستي "  درسال 1339  به دنيا آمد. 

او كه در فضاي آكنده از صفا و سادگي دهكده ( شيخ جابر) رشد مي كرد و بالنده مي شد ، در مكتب خانه زادگاهش قرائت قرآن را فرا گرفت و دو سال از دوران ابتدايي را نيز همان جا گذراند . ولي، عصر ، عصرستم بود و طاغوت و غبار فقر و حرمان بر سر و روي دهات و روستاهاي ايران مي باريد . دريغ از ابتدايي ترين امكانات آموزشي و بهداشتي . به همين خاطر ( غربت ) دفتر و كتاب را به كناري نهاد و به كار در مزرعه مشغول شد.

وقتي كه بانگ بلند بيداري بر خاست و پرده سياه سكوت و ستم از هم دريد ، ( غربت ) در تهران بود . پنجه در پنجه شعله هاي آتش و كسب رزق و روزي از دل سوزان تنور . او همراه سيل خروشان توده ها توفيد تا بنيان كاخ طاغوت را بر اندازد و سر انجام ستم سرنگون شد و امواج خشم و خروش در بستر دريا خزيد .

چندي گذشت ؛ روزها و هفته ها و ماهها و هنوز صداي گامهاي تجاوز به گوش نرسيده بود كه براي خدمت فرا خوانده شد . دوران آموزش را در تهران سپري كرد ، آن گاه روانه شهر سنندج شد .

روزها از پي هم مي گذشت و شهيد دوستي همچنان سنگر نشين جبهه توحيد بود ؛ در غرب و جنوب . مادروي  مي گويد :" در ديدار آخرش كه من نان مي پختم ، نزد من آمد و گفت : مادر ! من در عيد قربان بر مي گردم ديگر برايم نامه اي ننويسيد . " و ننوشتند و او هم باز آمد اما در حالي كه حنجر به خنجر ابراهيم عشق سپرده بود . در سوم آبان ماه 59 به خيل بزرگ شقايقها پيوست و رداي سرخ شهادت را بر تن نمود .

کد خبر 32665

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha