پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۱۳:۲۸

محمدرضا لاهوتي در گفتگو با مهر :

اصلي‌ترين مؤلفه در خلق يك اثر هنري "ايمان" است

اصلي‌ترين مؤلفه در خلق يك اثر هنري "ايمان" است

اصلي‌ترين مؤلفه در خلق يك اثر هنري غير از هنر و تجربه، ايمان است، ايمان به آنچه در وجود ماست. من معتقدم هنرمند در كار خود بايد سلوك هم داشته باشد.

به گزارش خبرنگار "مهر"، "حا ميم و فرازهايي از عشق" عنوان نمايشگاه انفرادي آثار عكس محمدرضا لاهوتي است كه به مدت يك هفته در گالري كمال الدين بهزاد به معرض نمايش عموم گذاشته شده بود.

بازديد از آثار اين هنرمند يك بازديد صرف نيست. لاهوتي جزو آن دسته از هنرمنداني است كه به شدت به تعهد و سلوك در اثر هنري باور دارد و معتقد است: "تجربه در حين خلق اثر در حالي به وقوع مي پيوندد كه ما به ازاي خارجي ندارد. به عنوان مثال اگر يك عكاس قصد داشته باشد از درختي عكاسي كند، الزما نبايد آن را به عينه مشاهده كند. بلكه با ترسيم نموداري از درخت در ذهن مي توان به جنبه هاي انتزاعي رسيد و يك اثر هنري تصوير كرد."

وي درباره تحصيلات آكادميك، مباني تجربي حين خلق اثر و اصولا هنرمند شدن مي گويد: "از هر دو به يك اندازه بايد در اثر هنري وجود داشته باشد. يعني اندكي علم و اندكي تجربه. اما اصلي ترين مولفه غير از اين دو ايمان است. ايمان به آنچه در وجود ماست. حتي من معتقدم هنرمند بايد در كار خود سلوك هم داشته باشد. بنابراين من در حيطه عكاسي سعي كرده ام پيش از هر چيز اين سلوك را رعايت كنم تا بتوانم قدم هاي بعدي را در جهت خلق يك اثر بردارم."

او بحث جالبي را پيش مي كشد. به ابزار و انديشه كنايه مي زند و مي افزايد: "مهم اين است كه به جاي غلبه ابزار بر هنرمند، هنرمند صاحب انديشه شود تا به مدد داشتن اين انديشه اثري قابل قبول را به معرض نمايش مخاطب بگذارد. پس تا زماني كه سلوك نباشد و هنرمند از آن تعهد و اخلاق برخوردار نباشد اين اتفاق به وقوع نمي پيوندد. امروز شاهد سوق دادن جوانان به سمت تكنولوژي هستيم كه اتفاقا رشد خوبي هم دراين زمينه ازخود نشان داده اند. اما آيا به همان اندازه آنها را از انديشه نيز بهره مند كرده ايم؟"

محمدرضا لاهوتي خاطرنشان مي كند: "وقتي مي خواهم از يك كلاغ و يك درخت عكاسي كنم، بي اختيار به سمت سه مولفه متمايل مي شوم، انديشه، زيبايي شناسي و اعجاب. اين ها مولفه هايي هستند كه مرا در عكاسي همراهي مي كنند. واقعيت اين است كه اثري مي تواند قابل ستايش باشد كه بتواند مخاطب را شگفتزده كند."

لاهوتي از سكوتي در اثرهنري حرف مي زند كه آدم را به فكر وامي دارد و در تشريح آن مي گويد: "در تمام آثار هنري اين سكوت به چشم مي خورد. در نقاشي، مجسمه، عكس و ساير هنرها و تنها با آناليزكردن است كه مي توان اين سكوت را شكافت و به اعماق آن پي برد. مي دانيد مجموعه اي از واژه ها در تمام هنرها مشتركند كه ثمره اين اشتراكات بايد شما را در جامه يك مخاطب متعجب و شگفتزده كند."

لاهوتي بر خلاف برخي از هنرمندان كه تمايلي به توضيح درباره اثر خود ندارند، به استدلال و گفتمان در اين خصوص بسيار علاقمند است. اين را در جريان برگزاري نمايشگاهش نيز به خوبي ثابت كرده است. هرمخاطب از هر قشر و طرز تفكري كه از او توضيح مي خواهد با كمال ميل آنچه را مي داند با آنها بازگو مي كند. به ياد هنرمندي مي افتم كه وقتي براي بازديد آثارش به نمايشگاهش رفتم و از او در قبال يك تابلو توضيح خواستم، شماتتم كرد كه اگر روايت و قصه مي خواهم به ادبيات رجوع كنم نه نقاشي.

آنچه به ذهنم مي رسد را با لاهوتي در ميان مي گذارم و او در اين باره مي گويد: "مسأله اين است كه مخاطب قرار است چه چيزي در يك اثر هنري مشاهده كند. مخاطبان در بازديد از نمايشگاهها به دو گروه عام و خاص تقسيم مي شوند. جالب است بدانيد اثري مي تواند نظر هر دو طيف را به خود جلب كند كه تمام وجوه هنري را داشته باشد. اين برآيند بستگي به اين دارد كه هنرمند چگونه به ارائه آن اثر بپردازد. در اين صورت اگر هنرمند به آن درجه از شناخت دست يابد، مي تواند شاهد بازديد حرفه اي ترين تا ناآشناترين مخاطبان از نمايشگاه خود باشد. مي توان گفت اگر مولفه هاي هنري مرزبندي شوند، طبقه بندي مخاطب در نمايشگاهها ديگر معنايي نخواهد داشت."

کد خبر 327434

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha