به گزارش خبرنگار هنري " مهر " در ابتداي اين جلسه " پروفسور كروگ " در سخناني گفت: انسان از زمان هاي قديم تا كنون با يك نوع از مشكلات مواجه بوده است. پارسيفال در طي طريقش ، دست به تجربه و يادگيري از مفاهيم اطرافش مي پردازد و سعي مي كند به يك ايدئولوژي جديد دست پيدا كند ، جام خوشبختي كه در اجرا در مورد آن صحبت مي شود به تعبير فيزيكي يك جام بيشتر نيست اما استعاره اي براي تكامل و دنياي كاملي است كه تمام مفاهيم در آن به طور مطلق ، مثبت است.
در ادامه جلسه يكي از حضار از گروه اجرايي در رابطه با ايدئولوژي " پارسيفال " و اين كه هم اكنون در اروپا به تكاملي كه مبتني بر معنويت و خد است، احتياج دارند يا خير پرسيد، كه كروگ در جواب وي گفت: فكر كنم بهتر باشد به طور كاملا مشخص در اين باره سخن بگويم، ايدئولوژي كه پارسيفال به دنبال آن است، چيست؟ امروزه دو دسته انسان وجود دارد : افرادي كه به مذهب معتقدند و افرادي كه به مذهب معتقد نيستند. پارسيفال نمايش ما در ابتدا مانند يك حيوان وحشي نشان داده مي شود. هرچند روي دوپا راه مي رود اما رفتارش مانند گرگ است و از خدا چيزي نمي داند. فقط دغدغه اش راهيابي به جامعه انساني است. بعد مرلين ظاهر مي شود و در طول داستان به همراه پارسيفال دست به تجربياتي مي زند و سوء تفاهم هاي پارسيفال او را وادار به تغيير رفتار مي كند.
يكي ديگر از حضار در مورد شخصيت مرلين سئوال كرد كه كارگردان اجرا گفت: مرلين در حقيقت از يك قطعه ديگر به همين نام وام گرفته شده است. شخصيت وي جنبه آموزگاري دارد و وجودش در اين داستان ضروري بود. لازم به توضيح است كه مرلين هم از افسانه هاي قديمي است كه در انگلستان و فرانسه رواج داشته است. مرلين در جايي پيامبر است و در جايي جادوگر كه به طور مشخص تعريف نشده است.
يكي ديگر از حضار در مورد علت بازي نقش پارسيفال توسط 3 بازيگر پرسيد كه كارگردان اجرا گفت: اين فقط مسئله گذشت زمان نبوده است، بلكه مي خواستيم تكامل روحي و رواني پارسيفال را هم نشان دهيم.
همچنين در پايان جلسه يكي از تماشاگران در مورد علت حضور بعضي اسامي خاص در نمايش پرسيد كه كارگردان نمايش " پارسيفال " در جواب گفت: در متن اين نمايش تغييراتي ايجاد شده و نقل قول هايي از لنين يا مارتين لوتر وجود دارد. اينها افرادي بودند كه مي خواستند دنيا را تغيير بدهند. هم چنين نشانه هايي از اديان ديگر در اجرا وجود دارد.
نظر شما