به گزارش خبرگزاري "مهر"، در اين بيانيه آمده است : در شرايطي كه همت "ايران" طي سال هاي حياتش همه مصروف حفظ هويت ملي، غنا بخشيدن به ماهيت ديني، افزايش انسجام و وحدت عمومي وعرضه تصويري سربلند از"ايران اسلامي" بوده است، هيات نظارت بر مطبوعات، حكم به "تفرقه افكني" و " تحريك آميز بودن" اين روزنامه داد.
حكمي كه نه سابقه و پيشينه "ايران" شاهدي برصدقش به خاطردارد ونه درحافظه قومي ايرانيان نشاني ازاين اتهام براي روزنامه ايران به چشم مي آيد. نقشي كه " ايران" طي سال هاي فعاليتش در افزايش همبستگي ملي و ايجاد اجماع عمومي در بحران هاي بزرگ داشته است بر هيچ چشم منصفي پوشيده نيست، جز كساني كه رسم مروت به جا نمي آورند. هنوز از عزم و همت مبارك "ايران" درخلال پرونده نفس گير هسته اي چيزي نگذشته است و هنوز تاثيراين رسانه در ايجاد يك جريان سالم خبري كه منطبق با منافع ملي ايران است، در خاطره ها مي درخشد.
آيا اين عزم ميمون و همت مبارك، مي تواند جز در پايبندي "ايران" و كاركنانش به منافع ملي و حفظ ارزش ها ريشه داشته باشد؟ دامنه صداقت و صميميت "ايران" تا آنجا گسترده است كه اكنون بي هيچ تعارف و تعللي مي توان حكم كرد كه قبول عام پيدا كرده است و در صدر فهرست تشنگان دانش و معرفت قرار گرفته است.
ما به عنوان كاركنان، خبرنگاران و نويسندگان اين رسانه اينك به خود مي باليم كه به نامي كه بر صدر روزنامه خود نشانده ايم، همواره وفادار بوده و توانسته ايم در سايه نام سبز ايران، اعتماد همه اقوام و گروه ها و طبقات و قشرها را جلب كنيم. با اين همه، اين خوشنامي در پاسداشت منافع ملي كشور، اينك به تيغ ترديد و اتهام خراش برداشته است.
محمل و مستند اين اتهام نيز گويا كاريكاتوي است كه چندي پيش دريكي از شماره هاي " ايران جمعه" و نه نشريه سراسري "ايران" انتشار يافت. گو اينكه آن اقدام به هيچ روي شايسته دفاع نيست و عقل جمعي اصحاب "ايران " بارها اقرار كرده است كه خطايي از سر غفلت و اشتباه و شايد بي مبالاتي بوده است، اما هيچ صاحب انصافي باور نمي كند كه چنان اقدامي پاي در نوعي سوء نيت داشته باشد. ده روزي كه از انتشار اين كاريكاتور گذشت، حقا روزهاي دشوار و دل آزاري براي اهالي " ايران" بود.
رقيبان و بدخواهان، بي آنكه بر سلامت و صداقت خبرنگاران و نويسندگان اين روزنامه نظر داشته باشند، كوشيدند از رسانه اي كه همواره منادي آداب داني بوده و هميشه پرواي منافع ملي را داشته، تصوير يك روزنامه موهن، بي مبالات و ناآشنا با مصالح عمومي ترسيم كنند. در اين 10 روز سخت، نه معترضين، گوش خود را براي شنيدن توضيحات " ايران " گشودند تا در صدق و كذب اتهامات "ايران" به ديده تامل نظر كنند و نه ما فرصت و فرجه اي يافتيم تا توجيه و توضيح خود را به آنها عرضه كنيم.
درادامه اين بيانيه آمده است : آنها كار را به آنجا رساندند كه حتي نسخه هاي حاوي پوزش و عذرخواهي "ايران" در مناطقي كه بيم دل آزردگي مي رفت، امحاء شد و مخاطبان "ايران" به تدبير همين كسان از شنيدن سخن صريح و اعتذار آلود " ايران " محروم ماندند. در اين ميان ناهمراهي پاره اي عناصر دخيل كه مي توانستند دامن اين ناخرسندي ها را به غايت محدود نمايند، اسباب رنجش اصحاب "ايران" را دو چندان كرد. آيا براي برخي كه اينك به تفرقه افكني "ايران" حكم كرده اند اين امكان نبود كه به راهكارهايي منعطف تر و پيشنهادهايي مسالمت جويانه تر روي آورند؟
براي رقيبان و نامنصفاني كه آرزوي تعطيلي "ايران" را در دل مي پروراندند افتخاري نيست كه حاصل مرارت هاي خود را در مسدود شدن مجراي موسع اطلاع رساني ببينند. در شرايط خطير بين المللي كه كشور ما با تهديدها و توطئه هاي پرشمار رو در روست، آيا اقدام به تعطيل روزنامه، اقدامي مناسب و موجه است؟ در شرايطي كه به گواه آگاهان، دلسوزانه ترين و جامع ترين اطلاع رساني در عرصه پرونده هسته اي از سوي روزنامه ايران صورت گرفته است، آيا توقيف اين روزنامه مي تواند خدمت به منافع ملي باشد؟
ما اهالي "ايران" هستيم. اهل تحريريه، اهل توليد، اهل صفحه آرايي و ليتوگرافي. هرروز در گوشه اي از موسسه مسئولين "ايران جمعه" را مي ديديم. اكنون دو تن از ايشان، بازداشت را تجربه مي كنند. اهالي "ايران" شهادت مي دهند كه در دل همكاران دربند خود هيچ چيزي از جنس شيطنت يا خباثت نيست. آنها نيز همچون ما و همانند قريب به اتفاق اصحاب رسانه، پرواي منافع ملي را دارند. گو اينكه اكنون به حكم قانون، گرفتار شده اند و ما پايبندي به قانون را همواره اعلام كرده ايم اما به ياد مي آوريم كه اين دو همكار دلسوز، بارها به خطايي كه بر قلمشان رفته است عذر تقصير آورده اند و براي جبران، اعلام آمادگي كرده اند.
هر دو از برگزيدگان جامعه رسانه اي هستند و شايسته نيست براي خطايي كه چندين نوبت، در مقام پوزش خواهي از آن برآمده اند، از خدمت رساني به اهالي رسانه بازبمانند. كاركنان و خبرنگاران "ايران" اميد مي برند كه نهاد قضا در سايه تحقيقات دقيق و مستند خود، به اين واقعيت آشكار راه يابد.
ما اهل ايرانيم، اهل "ايران"، در ميان ما هم از جنس ترك است، هم از جنس كرد، هم ازطابفه لر است، هم از تبار عرب، هم از سلسله بلوچ است، هم از سلاله عجم. و براي ما مباهات است كه در خانواده "ايران" قاطبه مديران، مجريان و خبرنگاران، خود افتخار انتساب به هموطنان آذري را دارند. دردناك تر از اين چه مي تواند بود كه در چنين شرايطي به جفا و توهين به مام و مليت خويش متهم شويم. ما خبرنگاران "ايران " از هرجا كه هستيم، پيش و بيش از هر چيز يك ايراني مسلمان هستيم. شبنم هايي كه بر گلبرگ ايران و "ايران" نشسته است، در تاسيس، تصميم سازي، اداره، توليد، اجرا، توزيع و ... "ايران" از دست و بازوي همه اقوام ايران مدد گرفته است.
رسانه اي كه نام "ايران" را بر تارك خود دارد هيچگاه شيپور تفكيك و تفرقه به دهان نمي گيرد.
ما اهل ايرانيم . اهل " ايران ".
نظر شما