به گزارش خبرگزاري مهر، واكنش آمريكا به تسليم پيشنهاد جديد هسته اي اروپا به ايران ازاين جهت قابل تامل بود كه آمريكاييها در فاصله 48 ساعته ورود و خروج "سولانا" به ايران، دوبار رسما و در عالي ترين سطح، به آن واكنش نشان دادند، جرج بوش ، رئيس جمهور آمريكا گفت به اينكه ايران اين پيشنهاد را بپذيرد، خوشبين و واكنش اوليه ايران را بسيار "مثبت" مي بيند، و قبل از آن هم كاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريكا از "رضايت" آمريكا از ارائه چنين پيشنهادي به ايران خبر داده بود. اين در حالي است كه مقامات اروپايي همچنان با سكوت نظاره گر پاسخ ايران هستند.
واكنش آمريكا به تسليم پيشنهاد جديد هسته اي اروپا به ايران از اين جهت قابل تامل بود كه آمريكايي ها در فاصله 48 ساعته ورود و خروج "سولانا" به ايران، دوبار رسما و در عالي ترين سطح، به آن واكنش نشان دادند، جرج بوش ، رئيس جمهور آمريكا گفت به اينكه ايران اين پيشنهاد را بپذيرد، خوشبين و واكنش اوليه ايران را بسيار "مثبت" مي بيند |
مك كورمك سخنگوي وزارت امورخارجه آمريكا درتاريخ 6 ژوئن 2006 اعلام كرد: " اگر ما صحبت درباره جزئيات اين مجموعه را آغازكنيم اين سند ديپلماتيك به موضوعي براي بحث عمومي تبديل خواهد شد. پيشنهادات ما به ايران عرضه شده و ما مي خواهيم به اين كشورفضاي لازم را بدهيم تا با فراغت كامل ازمباحث عمومي، پيشنهادهاي ارائه شده را بررسي كند." اين تاكتيك آمريكايي ها براي به رخ كشيدن "عرف و ادب ديپلماتيك" خود به ايران درحالي بود كه تا هفته هاي قبل با لحني خصومت آميز و بدور از اداب ديپلماتيك، با ايران سخن مي گفتند. اين "لبخندهاي دروغين آمريكايي ها" در شرايطي كه به نظر مي رسد پيشنهاد جديد اروپايي ها، با نگاه ويژه و مثبت ايران درحال بررسي است، كاملا معني داربه نظر مي رسد. آمريكايي ها با دو تحليل به چنين رفتاري روي آوردند، اول اينكه شرايط تلخ تعويض زمين بازي-كه ايران با هوشمندي قابل تحسيني برآمريكا تحميل كرد- را وارونه جلوه دهند وبا ژست متكبرانه سعي كنند كه همچنان خود را محور و "دارنده ابتكار عمل" در بازي هسته اي با ايران نشان دهند.
از طرف ديگر امروز ايران توانسته است، زمين بازي آمريكا را به دست خود آمريكايي ها عوض كند، عوض شدن زمين بازي در يك شطرنج پيچيده، قطعا معادلات كوتاه مدت امريكا را در مورد ايران برهم زده است، ابتكار عمل را به دست گرفته است.آمريكا با قبول مذاكره با ايران، ابتكار عمل را در ميدان ديپلماسي هسته اي از دست داد. اعلان آمادگي امريكا براي مذاكره با ايران ، تلويحا به اين معنا است كه امريكا قدرت چانه زني و بازيگري فعال ايران را پذيرفته است.
گزارش "مهر" مي افزايد : در واقع آمريكايي ها سعي مي كنند، اگر ايران پيشنهاد اخير هسته اي را پذيرفت آن را به حساب پيروزي سياست خود بگذارند و با همين حربه، "شكست از دست دادن ابتكار عمل" را يك پيروزي جلوه دهند و از سوي ديگر مي خواهد با اين لبخند دروغين، خشم و ترديد ايراني ها را به دست آورده و با تحريك احساسات ايراني ها، مانع بررسي يا پذيرش احتمالي اين پيشنهاد از سوي ايران شوند و به خيال خود راه را براي پيگيري خط راديكال در موضوع هسته اي، انگونه كه مي خواستند باز كنند.
لبخندهاي كاذب آمريكا دليل ديگري هم دارد، تلاش سه ماهه آمريكا براي ايجاد اجماع جهاني عليه ايران، با شكست كامل مواجه شده است، با حمايت گسترده كشورهاي غيرمتعهد و عضو كنفرانس اسلامي از فعاليت هاي هسته اي ايران، ناكارايي و شكنندگي "اجماع" عليه ايران بارديگراثبات شد، مي توان سياست وتلاش آمريكايي ها را به تلاش آنان براي پركردن ظرف سوراخي تشبيه كرد كه آمريكايي ها با تلاش فراوان و فشار و هزينه زياد، آن را پر مي كنند ، ظرف براي مدت كوتاهي پر مي شود ولي خيلي زود ، آب جمع شده در ظرف از منافذ متعدد اقتصادي -سياسي كشورهاي درگير در پرونده هسته اي ، تخليه مي شود، اين اتفاق حداقل سه بار در سه ماه اخير روي داده است، تكرار اين شرايط حيثيت و پرستيژ آمريكا را خدشه دار كرده است و توازني به نفع ايران و به ضرر امريكا ايجاد كرده است، وزن امريكا را كم مي كند و وزن و قدرت چانه زني براي ايران ايجاد مي كند.
اما براي فهميدن عمق خشم آمريكايي ها در پس اين لبخندهاي دروغين خوب است كه عكس العمل برخي از صاحبنظران ارشد آمريكايي را مرور كنيم:
به گزارش "مهر" ، "مايكل روبين"، پژوهشگر ارشد انستيتوي " آمريكن انترپرايز" كه به اتاق فكر نئومحافظه كاران آمريكايي ، شهرت دارد، روبين كه از حاميان سرنگوني رژيم صدام بوده و از مخالفان سرسخت مذاكره با مقامات جمهوري اسلامي ايران مي باشد در گفتگو با واشنگتن پريزم، با انتقاد از اين سياست جديد آمريكا-مذاكره با ايران- گفت : " با اعلاميه خانم كاندوليزا رايس، آمريكا تمامي اعتبار خود را بر باد داد. با وجود عرضه اين سياست زير پرچم ديپلماسي، ايشان مي گويند كه آمريكا رفتار غيرقابل قبول را پاداش مي دهد. اگر كاخ سفيد واقعاً ارزشي براي مردم ايران قائل بود، هرگز با مقاماتي كه اين گروه را در حالت خفقان نگاه داشته، كنارنمي آمد. تفاوتي بين سياست پرزيدنت بيل كلينتون و سياست كنوني جرج بوش وجود ندارد وهر دو محكوم به شكست مي باشند."
جوزف سيرينسيونه، معاون امور امنيت ملي مركز تحقيقاتي "پيشرفت براي آمريكا" و از كارشناسان برجسته امور ايران به سايت "واشتنگتن پريزم" گفته است : مثل هميشه دلايل زيادي براي اين تصميم آمريكا-آمادگي براي مذاكره با ايران-وجود دارد. دولت بوش متوجه شده كه سياستش در برابر ايران كارساز نيست. آمريكا مي خواهد ابتكارعمل را دوباره به دست گيرد و با اصلاح خط مشي خود دربرابرايران، روسيه و چين را متقاعد كند تا درصورت خودداري جمهوري اسلامي از تعليق غني سازي هسته اي، از تحريم هاي پيشنهادي عليه اين كشور حمايت كنند.
ايران در موضع برتر ولي شكننده اي قرار دارد. به رغم مخالفت هاي آمريكا و اروپا، ايران به برنامه هسته اي خود ادامه داده و موفق به جلب حمايت بعضي از كشورهاي اسلامي و جنبش غيرمتعهدها هم شده است |
سيرينسيونه ادامه داده است :" ايران در موضع برتر ولي شكننده اي قرار دارد. به رغم مخالفت هاي آمريكا و اروپا، ايران به برنامه هسته اي خود ادامه داده و موفق به جلب حمايت بعضي از كشورهاي اسلامي و جنبش غيرمتعهدها هم شده است. اين موفقيت به ايراني ها اعتماد به نفس بالايي داده (كه خطرناك است)آنها ممكن است به اشتباه فكر كنند كه آمريكا در برابرشان كوتاه آمده و تغييرموضع واشنگتن را نوعي پيروزي تلقي كنند. اميدوارم سياستمداران ايراني از پختگي لازم براي درك موقعيت شكننده خود برخوردارباشند. فكرنمي كنم آنها خواستار انزواي طولاني مدت كشور خود باشند.
سخنان قاطعانه رهبرمعظم انقلاب كه در فاصله زماني اوايل ارديبهشت و اواسط خرداد -در سالروز رحلت امام خميني(ره)- كه به عنوان موضع رسمي جمهوري اسلامي اعلام شد، معادله آمريكايي ها را بازهم بهم زد وشائبه ضعف ايران درميدان ديپلماسي را از ميان برد، در شرايط فعلي مي توان گفت ايران با يك دست "شاخه زيتون" را به نشانه علاقه براي تعامل و تفاهم و مذاكره به دست گرفته است و ازسوي ديگر با بكار گيري "گفتمان اقتدار سياسي -نظامي" ، فكر و خيال هرگونه زورگويي را از آمريكايي ها ربوده است و ازموضع بالا نسبت به پاسخ قاطع و شديد به هرگونه حماقت آمريكاهشدار مي دهد، تلفيق هنرمندانه اين دو تاكتيك، آمريكايي را به شدت "منفعل" و البته به شدت "خمشگين" كرده است.
درحقيقت ، جمهوري اسلامي ايران با بالا بردن هزينه هرگونه اقدام نظامي عليه ايران -بالا رفتن سه دلاري قيمت نفت يكي از نتايج زهرچشم گيري ايران از آمريكا بود-آمريكا در يك وضعيت آچمز گرفتار كرده است و مقامات آمريكايي ناچارند كه براي پنهان كردن خشم ناشي از انفعال و تحقير اين لبخندهاي دروغين را به جهان و مردم خويش نشان دهد.
دورنماي مذاكره و تعامل ايران و آمريكا، خود بحثي مفصل مي طلبد، شرايط طوري است كه به دليل اينكه طرف بازي اصلي ايران در مناقشه هسته اي ، آمريكا است و از سوي ديگر ، جهش استراتژيك ايران به سطح قدرتي منطقه اي با كاريزماي بالا، تعامل و به نوعي مذاكره با امريكا-به عنوان يك قدرت واقعي عيني در نظام بين الملل- تا حدود زيادي اجتناب ناپذير باشد، به همين دليل هم بود كه اين ابتكار ديپلماتيك و ايجاد فضاي مذاكره و رايزني از سوي ايران با دو اهرم اصلي-اعلام آمادگي دكتر لاريجاني براي مذاكره با آمريكا در مورد عراق و نامه مهم رئيس جمهور كشورمان به جرج بوش، انجام شد و دنيا هم از آن استقبال كرد.
به نظر مي رسد هرچند كه ايجاد نوعي تعامل و گفتگو ميان ايران و آمريكا منطقي و غيرقابل اجتناب باشد،ولي مدل اين تعامل، قطعا با الگوهاي مرسوم رابطه سياسي آمريكا با ديگر كشورهاي جهان متفاوت است. ايران تجربه رابطه ظالمانه و به اصطلاح "گرگ-ميشي" را با ايالات متحده در دوران پهلوي ها گذرانده است و امروزنه ازموضع ضعف ووابستگي، كه ازموضع اشتراك يا تقابل منافع خود با بزرگترين ابرقدرت جهان، به ميدان مذاكره آمده است.
به گزارش "مهر" " اگر با هوشمندي و تدبير ايران ، آمريكا در اين مرحله متوقف بشود و ماراتن هسته اي پايان يابد، شروع يك دوره نوين درروابط ايران و اروپا موقعيت ايران را بسيارارتقا خواهد داد وخشم آمريكايي ها عميق ترخواهد شد، نكته قابل تامل هم اينجاست كه آمريكايي ها در اين صورت، اصولا چاره اي جز حرص خوردن يا شروع تعامل بلند مدت با ايران نخواهند داشت ايران در شرايط كنوني آمريكا را به داخل يك "سيكل معيوب" انداخته است و تداوم اين بازي -البته كوتاه مدت- كاملا به نفع ايران است، نبايد اجازه داد آمريكا با اين رفتارهاي هيستريك و فلابي، موضع منطقي و محكم ايران را خدشه دار كنند.
--------------------------------
گزارش از بهمن هدايتي
نظر شما