ناهيد كبيري - نويسنده ، در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود: كارگاه ها و محافل ادبي شعر و داستان در مجموع اتفاق هايي مثبت تلقي مي شوند و نويسندگان را با تكنيك و اسلوب نويسندگي يا سرايندگي آشنا مي سازند اما در صورتي كه اين حركت، مطالعات آزاد و جوشش هاي فردي او را تحت تاثير قرار دهد كاركرد و نقشي منفي ايفا خواهد كرد.
وي به تاثير مطالعه جريان ها و ژانرهاي ادبي در رشد ادبي فرد اشاره كرد و ادامه داد: هر دوي اين عوامل بايد در كنار هم جريان داشته باشد و محافل نبايد به مثابه وحي منزل باشند. اگر كارگاه ها و هم نشيني هاي ادبي بخواهند از چارچوب هاي خاص تبعيت كنند، دچار تعصب و دگماتيسم شده و تا جايي پيش مي روند كه غير سبك و نحله خود را نيز هيچ گاه نمي پذيرند.
اين شاعر تصريح كرد: اين رويه به اين مي ماند كه همه اعضاي يك محفل، يونيفرمي خاص بپوشند و هر جا هم كه بروند، تعلق و گرايش شان از روي رنگ يونيفرم قابل تشخيص باشد. بايد بپذيريم كه زمان گذرنده است و زبان و تكنيك و شگردها در حال دگرگوني. يك روشنفكر موقع نوشتن بايد كاملا آزاد و خالي از تعلقات گروهي عمل كند. بايد خودش باشد و در غير اين صورت تاثير لازم را نخواهد داشت.
نويسنده " مرا به بغداد نبريد " اضافه كرد: محافل امروز معمولا از يك ايدئولوژي خاص برخوردارند و طبيعي است كه همواره تلاش مي كنند تا افراد بيشتري را جذب خود كنند. در اين ميان گروه ديگري هستند كه به دليل مشكلات و عدم امكانات، قادر به فراهم كردن محلي براي قصه خواني و كارگاه هاي ادبي نيستند.
ناهيد كبيري با انتقاد از پاره اي رفتارهاي غيرحرفه اي و غيرمدني در محافل و نشست هاي شعرخواني و ...، گفت: در برخي از اين جلسات مبصري تعيين مي كنند تا هر چند وقت يك بار با تحكم سايرين را دعوت به سكوت كند، هر كس شعرش را مي خواند مي رود و به ديگري گوش نمي كند يا دسته اي ديگر وقت خود را به بطالت مي گذرانند. اينها همه در شرايطي اتفاق مي افتد كه ما در سرزمين شعر زندگي مي كنيم.
اين نويسنده و شاعر تصريح كرد: خيلي دشوار است از شاعراني كه دنيا آنان را مي شناسد نامي به ميان نياورد. ما به خاطر پيشينه شعرمان بايد ميزبان شاعران دنيا باشيم اما شعر خودمان را هم نمي توانيم بخوانيم. اين ارتباطات چرا قطع مي شود؟ به نظر مي رسد با مسائل عميقي رودررو هستيم و بايد ابتدا روحيه فرهنگي را در خود تزريق و تقويت كنيم.
ناهيد كبيري با انتقاد از سياست زدگي هنرمندان ايراني اضافه كرد: شاعر و هنرمند بايد فراتر از سياست و جنجال هاي سياسي حركت كند. چرا بايد با گروه هاي سياسي و تفكرات سياسي هم صدا شد و به دنبال روابط بود؟ متاسفانه روابط در همه جا حرف اول را مي زند.
وي ادامه داد: امروز اگر نويسنده ما صاحب روابط نباشد طرد مي شود و احساس بيگانگي مي كند. اگر شعر را به خاطر شعر و داستان را به خاطر داستان مي خواهيم بايد فارغ از تمام جار و جنجال ها و گرايشات و تعلقات ايدئولوژيك به ساده ترين و پاك ترين لحظات خود پناه ببريم و بنويسيم و توجهي به اين دست روابط نداشته باشيم. بازي و ژست و روابط اگر مبنا و هدف كار قرار گيرد ادبيات حاصل نمي شود.
نظر شما