پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۲۳ خرداد ۱۳۸۵، ۱۱:۴۴

غلامحسين نامي در نشست نقاشان دهه‌هاي 40 و 50:

دهه‌هاي 40 و 50 مهد پرورش هنرمندان نوگرا در ايران بود

دهه‌هاي 40 و 50 مهد پرورش هنرمندان نوگرا در ايران بود

در دهه‌هاي چهل و پنجاه هنرمنداني چون محسن وزيري مقدم، هانيبال الخاص و حسين كاظمي بر كرسي دانشگاههاي هنر نشستند و توانستند با تزريق نگاه نو و خلاق، نسلي از نقاشان و مجسمه‌سازان ايراني را تربيت كنند.

به گزارش خبرنگار "مهر"، غلامحسين نامي در نشست عصر روز گذشته در تالار ناصري خانه هنرمندان ايران درباره ويژگي هاي نقاشي دهه چهل و پنجاه ايران گفت: "در سال هايي كه تب كمال الملكيسم بر نقاشان سايه افكنده بود و بيشتر آنها به پيروي از اين نقاش بزرگ به ارائه اثر مي پرداختند، جنبش مدرنيزم در هنر ايران متولد شد. دراين سال ها، صادق هدايت در ادبيات، جليل ضياپور و نقاشاني از اين دست به نوعي در تشكيل تاريخ هنر ايران ظهور كردند. با پيش آمدن مبحث مدرنيزم در ايران برخي نقاشان همانطور كه اشاره كردم بر اساس پيروي از كمال الملك مدرنيزم را دستاوردي غربي عنوان كرده و با آن به مخالفت برخاستند."

وي افزود: "اين مخالفت در حالي بود كه خود كمال الملك اولين بار رنگ روغن غربي را به عنوان تكنيك وارد ايران كرد. ورود رنگ روغن در آن سال ها اولين گام در جهت مسير نوگرايي نقاشي و اصولا هنر بود. اما با وجود هفتاد سال از قدمت مدرنيزم و تلاش نقاشان و مجسمه سازان در عرصه هنرهاي تجسمي هرگز كسي به اين فكر نيفتاد كه به هويت ايراني در بطن مدرنيزم بپردازد يا اصلا بپرسد كه فلسفه ورود مدرنيزم به ايران در هنر چه بود. چرا مدرنيزم را پذيرفتيم و اگر نمي پذيرفتيم چه مي شد؟ چه كساني به تقويت اين جريان كمك كردند و ... اين ها پرسش هايي است كه ما بايد در طي سال ها از خود مي كرديم و نكرديم."

 از راست: غلامحسين نامي، سيراك ملكنيان

نامي تصريح كرد: "دليل بي پاسخ ماندن سئوالاتي از اين دست به اين خاطر بود كه مدرنيزم هرگز براي نقاشان ايران امري دروني محسوب نشد و هنرمندان هرگز گفتگو و نقد اصولي در اين خصوص نداشته اند. در حالي كه جنبش مدرنيزم در هنر ايران تا حدودي خود را متعهد به ميراث هاي قومي ما مي داند. البته ناگفته نماند كه در سال هاي چهل و پنجاه مكتب سقاخانه به دست گروهي از هنرمندان پديد آمد. در آن زمان ضرورت ايجاد چنين سبكي در ميان هنرمندان وجود داشت. اين مكتب با اينكه سعي داشت به سنت هاي قومي ملي خود توجه كند، اما به دليل حركت در سطح به رشد چنداني دست نيافت. به طوري كه امروز بازماندگان اين مكتب تمايلي به گفتگو درباره آن ندارند. واقعيت اين است كه هويت همواره درعمق و بطن بوده است نه سطح. در جريان جنبش گروه سقاخانه جز يكي دو هنرمند بقيه به سطح نگاه كردند. روي اين اصل مكتب سقاخانه پا نگرفت. در حالي كه مي توانست مكتبي كاملا ايراني باشد. گرچه امروز جوانان نقاشي در اين عرصه پديد آمده اند كه به يمن داشتن فضا و نگاهي نوگرايانه موفق شده اند فعاليت هاي درخشاني انجام دهند، اما در اين بين بايد براي اين پرسش كه فلسفه ورود مدرنيزم به هنر ايران چه بود، پاسخي يافت شود."

اين مدرس رشته نقاشي كه بيش از 40 سال است در اين حيطه فعاليت مي كند در ادامه خاطرنشان كرد: "در دهه چهل جامعه ايران به شدت تحت تاثير هنر اروپايي بود و نقاشان ايراني به ضرورت با مشخصه هاي هنر مدرن آشنا شدند و هنرمنداني چون هانيبال الخاص، ماركو گريگوريان و حسين كاظمي به جريان سازي در هنر پرداختند. كاظمي آن سال ها تازه از فرانسه بازگشته بود و رياست هنرستان ميرك تبريز را به عهده داشت. نسل شاگردان كاظمي بعدها مبدل به نقاشاني بنام در عرصه هنر شدند كه آثارشان الهام گرفته از هنركده ميرك تبريز بود. نگاه نو كاظمي در دانشگاه هنرهاي تزئيني موجي از انگيزه و شور در ميان دانشجويان پديد آورد."

نامي گفت: "در آن سال ها محسن وزيري مقدم كه تحصيل كرده هنر بود، از ايتاليا به ايران برگشت و در دانشكده هنرهاي زيبا تهران به تدريس پرداخت. فعاليت هاي اين هنرمند توانست شاگردان زيادي را به خود جلب كند. او درباره مدرنيته كتاب هاي قطوري سر كلاس هاي خود مي آورد و يادم هست ساعت ها درباره تاريخ هنر برايمان حرف مي زد. وجود وزيري مقدم به عنوان يك استاد برجسته باعث شد شبانه روز در دانشگاه و آتليه تلاش كنيم. هيجان و جرياني كه او بين دانشجويان به وجود آورد توصيف نشدني است. در كنار آن، هانيبال الخاص با تزريق نگاه طنزآلود خود به هنر نقاشي توانست نام ماندگاري از خود به عنوان مدرس در دانشگاه باقي گذارد. او يك جريان نو را در ايران پايه گذاري كرد و براي اولين بار در دانشگاه جلسه نقد و بررسي گذاشت. بعد از آن ماركو گريگوريان در سال 1337 اولين بي ينال را در تهران برگزاركرد."

در ادامه، سيراك ملكنيان از نقاشان پيشكسوت ايراني كه سال هاست در كانادا زندگي مي كند و براي شركت در نمايشگاه نقاشان دهه هاي چهل و پنجاه به ايران آمده گفت: "من تصور مي كنم برگزاري اين نمايشگاه به تنهايي كافي نيست بلكه بايد هر روز در اين مكان به مرور وقايع هفتاد سال پيش هنر ايران پرداخته شود. واقعيت اين است كه ما هرگز در زمينه هنر نقد نداشته ايم. به اين دليل كه منتقد همواره در سطح قرار گرفته و همطراز با پرش هاي يك هنرمند عمل نكرده است. شايد به اين دليل كه هنرمند مي رود و از افق مي گذرد. هنرمندان امروز نبايد براي يك محدوده كار كنند. آنها بايد جهاني شوند، در حالي كه هويت و آئين هاي سنتي خود را در اثر حفظ كرده باشند. البته اين به معني چسبيدن به سنت هاي هزار سال پيش نيست. هويت به مثابه امضاء نقاش است كه بازگوكننده ارزش هاي تصويري اوست."

نامي، ملكنيان و محمدابراهيم جعفري

محمدابراهيم جعفري، نقاش و مدرس رشته نقاشي نيز كه در اين نشست حضور داشت، در خصوص سنت و هويت گفت: "سنت همواره ريشه در تخيلات بزرگان ما داشته كه براي ما پذيرفته شده و تمام نمي شود. شايد به اين دليل كه در جان و روح ما حل شده است. اما هويت رمزهاي دروني ما را تشكيل مي دهد. اگر هنرمند تعادل، رنگ، فرم و جنبه هاي تصويري را بشناسد، هنر حادث مي شود و در كنار آن هويت شكل مي گيرد. هويت به مثابه زمان پيش مي رود و گاه حتي پيش از آن حركت مي كند. سنت هاي ما در اعماق زمين مستتر هستند و هر هنرمندي بايد به آنها احترام بگذارد."

در اين نشست كه به همت انجمن نقاشان ايران برپا شده بود، علاوه بر مرور اجمالي ويِژگي هاي هنر در دهه هاي چهل و پنجاه و چگونگي ورود مدرنيزم به ايران درباره شكل گيري گروه آزاد نقاشان و مجسمه سازان در سال 1353 نيز بحث شد. اين گروه متشكل از هنرمنداني چون ماركو گريگوريان، غلامحسين نامي، فرامرز پيلارام، عبدالرضا دريابيگي و مرتضي مميز بود. اين پنج هنرمند نگران از افت و خيزهاي هنر در اين برهه از زمان تصميم گرفتند گروهي با عنوان گروه آزاد نقاشان و مجسمه سازان تشكيل دهند. جدا از اثرگذاري ساير اعضاي گروه مرتضي مميز توانست با اشراف خود به عالم گرافيك به رايزني با هنر ساير كشورها بپردازد و به نوعي در پررنگ كردن اين گروه مهم ترين نقش را ايفا كند. جز وي ماركو گريگوريان، سيراك ملكنيان، مسعود عربشاهي، پيلارام و دريابيگي از وزنه هاي اثرگذار اين گروه بودند كه با گرويدن به آن نقش مهمي را ايفا كردند.

قرائت متني از مرتضي مميز با صداي محمدابراهيم جعفري، پخش يك فيلم 18 دقيقه اي از فعاليت هاي گروه آزاد نقاشان و مجسمه سازان ساخته غلامحسين نامي و افتتاح نمايشگاه هنرمندان دهه چهل و پنجاه در گالري مميز از ديگر برنامه هاي نشست هنرمندان دهه چهل و پنجاه بود كه به همت انجمن نقاشان ايران برگزار شد.

کد خبر 338854

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha