فريد مرادي در گفتگو با خبرنگار كتاب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : پيش از دوران رنسانس ، كتابها به شكل خطي در دسترس بود اما فقط در اختيار طبقه اشراف قرار داشت و در ايران هم كتاب خطي در اختيار دربارها بود؛ در ايران- بر خلاف اروپا - كتاب به وسيله دربار به عنوان يك موضوع جديد وارد زندگي اجتماعي مردم شد.
وي در ادامه افزود : پس از جنگ هاي ايران و روس و نوشته شدن معاهده "تركمان چاي"، عباس ميرزا(ولي عهد فتحعلي شاه) امتيازي از روس ها گرفت و بندي را در اين معاهده گنجاند كه براساس آن چند نفر ايراني به شهر پترزبورگ اعزام شوند تا فن باسمه (چاپ) بياموزند . عباس ميرزا اعتقاد داشت كه به اين طريق مي توان افراد متخصص را پرورش داد و بعد از آموزش اين افراد در روسيه فن و صنعت چاپ سالها در اختيار دربار قرار داشت .
اين مورخ نشر در ادامه يادآور شد : بعد از اين هم چاپ و كتاب از دربار جدا شد افرادي كه وارد " كسب و كار كتاب " شدند تجار بودند آنها در مبادلات خود با هندوستان كالاهايي را به آنجا مي بردند و از هند كتاب فارسي به ايران مي آوردند و چون در ايران فروش خوبي داشت برخي از اين تجار به اين فكر افتادند كه خوب است خودشان در داخل كشور دست به كار چاپ كتاب بزنند.
وي در ادامه افزود : نخستين كتابهايي كه در ايران چاپ كتابهاي ديني بود و نخستين كتاب فارسي كه در ايران به چاپ رسيد " حيوه القلوب " مجلسي بود كه در سال 1239 منتشر شد و به اين ترتيب چاپ كتاب در ايران به هيچ وجه از آن مكانيزمي كه در دنيا تبعيت مي كرد ، پيروي نكرده است .
مرادي در ادامه خاطر نشان كرد : كتاب از حوزه دربار و تجار خارج شد و به هيچ وجه ارتباطي با لايه هاي زيرين اجتماع نداشت و كتاب در ايران متاسفانه پديده اي است كه متاسفانه هنوز هم ريشه دار نشده است و با تحولاتي كه از دوران مشروطه تاكنون رخ داده و جامعه نوسازي شده است در طي صد سال اخير و علي رغم گسترش سطح زندگي شهري و علي رغم مدرن شدن خيلي از ابعاد زندگي ما چون زير ساخت هاي زندگي ما مدرن نشده و هنوز در چنبره سنت قرار داريم كتابخواني در ايران نهادينه نشده است .
اين پژوهشگر نشر در ادامه گفت : كتاب هيچ گاه در ايران جذابيت لازم را براي سرمايه گذاري پيدا نكرده است و دلايل متعددي دارد ، از فقر علمي گرفته تا سياست گذاري هاي غلط دولت ، سنتي بودن جامعه و عدم توجه به فرهنگ مطالعه ، رواج فرهنگ شفاهي ، كم سوادي جامعه و دلايل ديگر ، اما هر توليدي از كالاهاي مصرفي-صنعتي تا بازار مصرفي نداشته باشد هيچ جذابيتي براي سرمايه گذاري نخواهد داشت؛ وقتي مردم كتاب نمي خرند و نمي خوانند كسي همه سرمايه گذاري نمي كند تا كتاب چاپ كند.
وي در ادامه افزود : بنابراين وقتي كالايي جذابيت لازم و ميدان عمل لازم را پيدا كرد و توانست مخاطبين بالفعل خود را بالقوه كند و توانست آنها را براي خريد كالاي خودش جذب كند - كه در اينجا تبليغات بسيار موثر است- از اين پس جذابيت سرمايه گذاري پيدا مي كند و طبيعات هركس در هر كاري براي سرمايه گذاري اول جوانب آن را و بعد ميدان مصرف آنرا مورد بررسي قرار مي دهد.
مرادي در ادامه به مهرخاطرنشان كرد تنها كالايي كه توليد آن همواره با اشكال همراه است كتاب است ، به اين معنا كه هر كس كه مي خواهد كتاب توليد كند و جواز نشر مي گيرد اولين تصور ذهني است كه وي براي توليد كتاب سرمايه گذاري كرده است و قصد توليد كالايي مشخص با اسم كتاب را دارد ولي متاسفانه در ايران اينگونه نيست و هيچ كس سرمايه اي براي كار در اين زمينه را ندارد و همه صرفا آمده اند كه كاري انجام دهند و در نتيجه ميزان تخصص و سواد در نشر ايران بسيار پايين است.
وي تصريح كرد : تمام افرادي كه وارد اين حوزه شده اند انگيزه توليد ندارند و با سرمايه مشخص وارد " كار و كسب " كتاب شوند نتيجه آن اين است كه انبوهي از افراد وارد اين حيطه شده اند كه نه اطلاعي از توليد كتاب دارند و نه شناختي از ابعاد مختلف موضوع و بعد هم بدانند كه مي خواهند چه توليد كنند و فقط به شكل باري به هر جهات ناشر شده اند و اطلاعات لازمي ندارند و كتابي هم كه توليد كرده اند بر معيارهاي نياز جامعه نبوده به فروش نرسيده است و دچار ورشكستي و خسران اقتصادي شده اند و به حاشيه رانده شده اند و كسي كه از بيرون به نشر ايران نگاه مي كند فضاي آنرا اينگونه مي بيند.
اين كارشناس نشر در ادامه افزود : با اين فضا مردم مي بينند كه بازار كتاب هيچ شكوهي ندارد و اين بازاري نيست كه سرمايه گذاري در آن بازده اقتصادي داشته باشد و اگر قرار است كتابي منتشر شود به بندهايي گير مي كند كه هرگز مشخص نيست منتشر مي شوديا خير؟
وي يادآور شد : اگر كسي در اين نشر بخواهد سرمايه گذاري كند و مثلا دوره آثار يكي از نويسندگان را منتشر كند ، حال اگر انتشار برخي از اين كتابها با مشكل مواجه شود تمام سرمايه گذاري صورت گرفته در اين كار از بين مي رود، در ايران بر خلاف آنچه كه در دنيا رخ مي دهد نمي توان روي نشر كتاب سرمايه گذاري كرد .
نظر شما