وي در مورد برادرش مي گويد :" ما يك خانواده مذهبي هستيم كه 4 برادر و 3 خواهر بوديم كه 2 برادر ما محمدحسين و داوود در دوران دفاع مقدس به شهادت رسيدند . انگيزه محمد حسين فقط فرمان امام(ره) بود . بعد از آن فرمان امام هم ديگر يك شب درست و حسابي در خانه پيدايش نشد و تمام وقتش را براي برقراري امنيت مردم گذاشت . مثلا آن زمان كه در گيريهاي كردستان شدت گرفت او با همان سن وسال كم عازم كردستان شد كه اعضاي كميته انقلاب اسلامي به خاطر سن و سالش به خانه برگرداندند . برادران كميته مي خواستند از محمد حسين تعهد بگيرند اما او گفت :" شما هيچ كاري نمي توانيد بكنيد هر كجا حضرت امام اراده كند من همان جا هستم . " محمد حسين كسي بود كه اراده خودش را با اراده امام پيوند زده بود . "
وي در مورد شخصيت شهيد فهميده گفت : فعاليتها و عملكرد محمد حسين به گونه اي بود كه براي پدر و مادرش روشن بود كه او با هم سن و سالانش فرق مي كند و بچه ساده اي با ويژگيهاي عادي نيست . شايد گاهي با هم مخالفت گفتاري و رفتاري داشتند ولي در نهايت مخالفتي با كارهاي او نداشتند . مثلا در مورد رفتن جنگ به يكي از دوستانش گفته بود كه سه روز پس از رفتنش به خانواده رفتن او را اطلاع دهد . يا براي رفتن به كردستان گفته بود كه براي عروسي يكي از دوستانش از خانه بيرون رفت .
او در پايان تصريح كرد : جامعه روند فراموشي رشادتهاي رزمندگان را در پيش گرفته است . به نظر من امروز هم شهيد فهميده هاي بسياري وجود دارد و فقط نيازمند تشخيص و شناسايي است و اين وظيفه نهادهاي فرهنگي مثل وزارت ارشاد و سازمان تبليغات اسلامي است ؛ البته متاسفم بگويم كه نهادهاي تبليغاتي هم زير بار اين حرفها نمي روند . "
نظر شما