به گزارش خبرگزاري مهر، غرب اكنون عجولانه در پي پاسخ ايران است. ايران نيزبا حوصله، دقت و اهتمام به ضرورت گفتگو درصدد تطبيق وامكان سنجي تحقق حقوق ملي ايرانيان درزمينه انرژي هسته اي واحتمالا احياي حقوق معوقه اي (كه سالها توسط غرب ازملت ايران دريغ شده بود) ازاين رهگذراست. پاسخي كه مي تواند شامل درخواست براي رفع فهرستي ازابهامات و همين طور حذف و يا اضافه شدن برخي موارد در متن فعلي باشد. لذا توجه به نكات زير ضروري است :
1- نگاه غرب به مشوق هاي خودحداقلي و نگاهش به تعهدات ايران حداكثري است. بايد در اين زمينه تعادل و هم وزني ايجاد شود.
2- ماهيت برخي نكات مثبت يا مشوق ها مبهم است. به عبارتي مواردي مثل به رسميت شناختن حق ايران در استفاده از انرژي صلح آميز هسته اي طبق NPT، حمايت از ساخت راكتورهاي آب سبك يا تحقيقاتي، حمايت از همكاريهاي بين المللي تجاري و... امتياز نيست، بلكه حقوق مصرح درج شده در مناسبات بين الملل است.
برخي مشوق هاي ديگر مثل انتقال تجهيزات يا فناوري پيشرفته در زمينه هاي هوانوردي، ارتباطات، كشاورزي و... هم اساسا نشانه تبعيض در رابطه با ايران و ساير كشورهاست. اين مساله در ابتدا اصلاح خطاي غرب است نه امتياز براي ايران. گرچه اصلاح خطاي غرب در برخورد با ايران از موارد ذكر شده نيز مثبت تر است!
3- به رسميت شناختن حق ايران در NPT يك تعارف بي محتوا و نشانه اي بر رويكرد دوگانه غرب با قواعد بين المللي است. حقي كه حقوق بين الملل به ايران داده، نياز به اعطا از سوي ديگران ندارد.
تناقضي هم وجود دارد و آن اينكه اگر غرب حقوق ايران براساس NPT را به رسميت مي شناسد، مشوق ناميدن حمايت از ساخت راكتورها و همكاريهاي بين المللي هسته اي مثل همكاري با يورو اتم كه حقي تصريح شده در NPT است معني ندارد.
4- اكثر امتيازات مطرح شده در تركيبي از واژگان قابل تفسير بيان شده است. مثلا حمايت فعال از ساخت راكتور آب سبك نيروگاهي از طريق كنسرسيوم بين المللي. به راستي حد حمايت كجاست؟ تضمين آن چيست؟ محدوده قدرت راكتورها چيست؟ كدام كنسرسيوم بين المللي و طي چه مدتي به اجراي آن متعهد مي شود و... از اين گذشته، تجربه هاي فراواني مانند كره شمالي، مصر، برزيل و... وجود دارد كه آمريكا خود تعهدات كتبي براي ساخت راكتور به آنها داده اما هيچكدام را عملي نكرده است. حال چگونه مي توان مطمئن بود كه يك كنسرسيوم موهوم بين المللي آن را انجام دهد؟ شايد اين مساله به عنوان مشوق مثلا اينطور پذيرفتني باشد كه مشخصا هر سه كشور غربي آمريكا، انگليس و فرانسه در مرحله اول اقدامات عملي براي احداث راكتورهاي نسل جديد آب سبك خود را به توان حداقل 1000مگاوات در ايران آغاز و تكميل آن را تضمين كنند.
5- اين پيشنهاد براي رسيدن به مصالحه اي سياسي دراختلاف نظرهاي مربوط به برنامه هسته اي ايران است اما محور پيشنهادات بايد NPT و حقوق بين الملل هسته اي باشد نه خود اين پيشنهاد!
6- درخواست توقف فعاليتهاي هسته اي ايران حتي براي يك لحظه هم نقض صريح بند يك ماده 4 پيمان NPT است و اگر غرب مي تواند خلاف قوانين بين المللي هسته اي عمل كند، ايران خود را مقيد به رعايت آن مي داند. اصرار غرب به اين مسئله از سوي ديگر حق حاكميت ملي ايران را خدشه دار مي كند و لذا مخالفت روسيه و چين با آن هم در مرحله فعلي ثابت مي كند كه اصرار غيرمنطقي غرب در اين مساله تير خلاص به ديپلماسي و گفتگو است.
7- توافقات بلندمدت با ايران به اطمينان آژانس و شوراي امنيت از عدم وجود مواد و فعاليت اظهار نشده هسته اي منوط شده است. اولا ورود «شوراي امنيت» چون قطعنامه اي در اين باب عليه ايران ندارد و پادمان آژانس در ايران در فرآيند عادي است، فاقد توجيه است و ثانيا تا موضوع كاملا از شوراي امنيت به آژانس سپرده نشود و عبارت «شوراي امنيت» حذف نشود، امكان اجراي پروتكل الحاقي كه خواست ديگر غرب است به استناد مصوبه مجلس شوراي اسلامي وجود ندارد.
عليرغم آنچه گفته شد ايران ورود به پروسه گفتگو را مفيد مي داند و بزودي پاسخ خود را ارائه خواهد داد. پاسخي كه قطعا در چارچوب قوانين و مناسبات بين المللي است اما ابدا بدين مفهوم نخواهد بود كه ايران از حقوق خود دست كشد تا غرب از ادامه اقدامات غير قانوني عليه ايران خودداري كند!
--------------------------------------------------
نويسنده : پرويز اسماعيلي منبع روزنامه همشهري 28/3 /85
نظر شما