به گزارش خبرگزاري مهر ؛ اين برتري نه در فاصله چند ماه يا بنا بر ادعاي عده اي، دو سه سال (از زمان پيروزي آبادگران در شوراي شهر تهران) پيش از سوم تيرماه 84 ، آغار نشد؛ بلكه از آن روز كه دلسوزان بي خط و ربط انقلاب اولين اعتراضات خود نسبت به روند انحراف از اصول اوليه انقلاب با اجراي سياست هاي اقتصادي وارداتي، رشد تجمل گرايي و اشرافيت دولتي، كم توجهي به محرومان و مستضعفان و... را مطرح كردند، آغاز شد. لذا هيچ فرد يا گروه خاصي حق ندارد خود را پيروز اين ميدان تلقي كند چه رسد به آنكه انقلاب را مديون خويش بداند!
هر چند نمي توان انكار كرد كه در پيروزي اين گفتمان اصيل انقلاب ، بخشي از نخبگان ، دانشجويان و مردم عزيز كشورمان نقش اساسي تري داشتند و البته اين به معناي انطباق صد در صد فكري و عملي در كليه افراد اين جبهه نيز نمي باشد. بلگه جهت گيري و فرآيند آن سوم تير را ساخت.
در اين ميان و با توجه به اين مساله كه علت به وجود آورنده پيروزي اين گفتمان علت بقاي آن نيز خواهد بود، بازخواني عوامل موثر در اين توفيق ضروري و حياتي است :
1 – بازگشت به آرمانهاي انقلاب و ارزشهاي ديني :
هرگاه نيروهاي انقلابي كشور به آرمانهاي اصيل انقلاب نزديك شده اند و در واقع نگاهي جامع به ارزشهاي ديني داشته اند كارآمدي خود را به دست آورده اند. مردم ما هنوز به دنبال كساني هستند كه به طور همزمان و متوازن به علم و عمل، دنيا و آخرت، عباديات و اجتماعيات و عدالت و معنويت توجه كرده اند و خواستار حاكميت همه دين شده اند.
2 – توجه به نيازهاي واقعي مردم :
آنگاه كه مصالح سياسي افراد و گروهها رنگ ببازند و منافع عمومي بر منافع خصوصي ترجيح يابند، نيازهاي عيني و مشكلات واقعي مردم مورد توجه قرار خواهند گرفت كه مطلوب آحاد جامعه و آموزه هاي ديني است.
3– همسويي با رهنمودهاي رهبري :
توجه به رهنمودهاي رهبر انقلاب و تلاش براي عملياتي كردن آنها و تبديل كردن آن اولويت ها به مطالبه افكار عمومي، همواره به سرنوشت مبارك پيوند امت و امامت يعني توفيق در عرصه هاي مورد نظر منجر شده است.
4 – روند رو به تعميق در تحليل ها و مباني نظري:
اگر سوم تير 84 چند سال زودتر اتفاق نيفتاد، شايد يك دليل آن را بتوان در نگاه نه چندان عميق نيروهاي انقلاب به مباني نظري گفتمان غربگرايي و گفتمان بومي جستجو كرد.
5 – حضور فعال و انتقادي در اجتماع:
عدم انفعال و انزوا در زمان سيطره گفتمان غربگرايي و حضور فعال فكري فرهنگي سياسي با رويكرد نقد وضعيت موجود، عامل مهمي در زنده ماندن جريان عدالت طلبي و محو و منفعل نشدن در جريان رغيب بود. توجه به مباني و اصول اساسي انقلاب در هر شرايط زماني و مكاني و بيدار ساختن مداوم جامعه نسبت به آنها و محك عملكردها با آنها همواره حياتي است.
6 – اتكاء و اعتماد به قدرت مردم :
عدم اتكاء به احزاب و سياسيون امتحان پس داده و تلاش براي كسب رضايت عموم مردم از طريق ارائه انديشه و عملي صحيح، عامل مهمي در حمايت اكثريت بدنه جامعه از اين گفتمان بوده و خواهد بود.
7 - نگاه فرهنگي معطوف به تغيير سياسي :
توجه به لزوم تغيير هنجارهاي غلط و بازسازي اصول اوليه انقلاب از طريق حركت بلندمدت فرهنگي و عدم شتاب زدگي و وارد شدن به جريانات سياسي تبليغاتي زودگذر عامل اساسي گسترش، تعميق و رشد روزافزون اين جريان بوده و خواهد بود .
در مجموع اينك با وجود حسن توجه و خواست شخص رئيس جمهور كه با رويكرد مردم به اين گفتمان، علمدار عرصه اجرايي كشور شده است، تلاش مخالفان اين گفتمان و برخي منفعت طلبان براي ايجاد فاصله ميان نخبگان، دانشجويان و مجريان كشور با مولفه هاي اصلي اين گفتمان بايد بيش از پيش مورد توجه دلسوزان انقلاب قرار گيرد .
نبايد فراموش كرد كه مردم با هيچ جرياني عهد اخوت نبسته اند و مدد الهي با كساني خواهد بود كه بر اصول پافشاري نموده و براي حفظ آنها شجاعانه استقامت نمايند.
نظر شما