به گزارش خبرنگار مهر، تجدد غربي كه بعد از رنسانس شروع به باليدن كرد كم كم اطراف و اكناف عالم را در نورديد و طبيعتا جامعه ايران را نيز به حال خود رها نكرد. در كنار بعد تمدن ساز غرب، با همه جنبه هاي مثبت آن بعد ديگر آن تلاش براي استيلا در سرزمينهاي غيرغربي بود. تمدن جديد غرب نه تنها تفسير خاصي از جهان و اسلام ارائه داد، بلكه در پي تغيير جهان بر اساس تفسير خود شد. ايرانيان از راههاي مختلفي با امواج دنياي جديد مواجه شدند اما متفكران و جامعه ايران بعد از گذشت سالها هنوز هم چندان آشنايي با مباني تجدد ندارند و بيشتر در بند ظواهر و دستاوردهاي آن هستند .
يكي از نتايج اين روند مواجه شدن انسان ايراني با درد بي هويتي است . انساني كه از سنت ها بريده اما هنوز نتوانسته بر اساس تجدد هويت جديدي براي خود تعريف كند. با اين اوصاف مدرنيست هاي ايراني در گذر از فرهنگ سنتي به تمدن جديد، نه تنها شالود ه هاي بومي خود را از دست دادند، بلكه امكان تماس بنيادين با مدنيت جديد را نيز به دست نياوردند. محصول اين وضعيت چيزي جز تشتت و آشفتگي در حيطه نظر و عمل نمي توانست باشد .
مجموعه مقالاتي كه در كتاب رويارويي فرهنگي ايران و غرب در دوره معاصر" گردآوري و تدوين شده است، حول و حوش همين موضوع بحث مي كنند . اين كتاب كه توسط انتشارات سروش چاپ شده حاوي مقالات و گفتگوهايي از رضا داوري ، حسين آباديان، موسي فقيه حقاني، سيد احمد فرديد، محمد مجتهد شبستري و جمعي ديگر است.
مجموعه حاضر در كل به تأثير تمدن جديد غرب بر هويت ايراني پرداخته است. تمدن غرب به چه ميزان هويت بومي ايران را متأثر كرده است؟ ترجمه كتاب هاي مختلف به عنوان يك روش براي آشنايي با غرب چه تأثيري داشته، آيا در آشنايي با مباني فكري تمدن جديد مؤثر بوده يا خير؟ يكي از مقالات به موضوع فراماسونري و پيوند آن با تمدن غرب اختصاص يافته است.
مقاله اي از سيد احمد فرديد با عنوان "در برزخ سنن شرقي و سنن تاريخي غرب" در اين كتاب آمده كه در نوع خود جالب توجه است . تأثير تمدن غرب بر فرهنگ ديني نيز در گفتگو با محمد مجتهد شبستري مورد كنكاش قرار گرفته است.
در كل مجموعه مقالاتي كه در اين كتاب جمع آوري شده افق جديدي را از رابطه سنت و تجدد براي ما مي گشايد. نكته مثبت اين مجموعه مقالات ارائه نظرات افراد مختلف در كنار يكديگر است .
نظر شما