مسئول دفتر سينماي اقتباسي بنياد سينمايي فارابي در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در مورد دلايل لزوم تشكيل چنين بخشي در فارابي گفت: "يكي از دلايل تشكيل اين بخش ضعف فيلمنامه نويسي سينماي ايران است كه منجر به توليد فيلم هايي با سوژه هاي تكراري شده است."
مصطفي جمشيدي در ادامه افزود: "دليل ديگر تنوع مضامين فيلم هاي ايراني است تا خلاقيت ها و ظرفيت هاي داستان هاي ادبي به خوبي در سينما شناخته شود. تعامل ادبيات و سينما باعث مي شود سطح كيفي سينماي ايران تعالي يابد. البته اقتباس بحث امروز و ديروز نيست، بلكه سابقه طولاني در سينماي ايران داشته و يك ضرورت جهاني به نظر مي رسد. بسياري از آثار شاخص جهاني بر اساس اقتباس ادبي صورت گرفته و اصلاً نمي توان منكر تاثير ادبيات بر سينما شد."
اين كارشناس سينما در مورد دلايل گريزاني فيلمسازان ايراني از اقتباس سينمايي گفت: "اصلي ترين عامل را بحث ذوق مي دانم. سينما يك هنر صنعت است و يك هنرمند فيلمساز اگر با جهان پيرامونش تعامل داشته باشد، قطعا ًدر تفكراتش گرايش به ادبيات هم وجود خواهد داشت و امكان دارد هر لحظه به اين فكر بيفتد كه از يك اثر ادبي فيلمي بسازد. در حقيقت بايد اين ويژگي در درون فيلمساز وجود داشته باشد، وگرنه باعث دوري او از اقتباس هاي ادبي مي شود."
وي در مورد استفاده از كتب مذهبي در اقتباس هاي سينمايي گفت: "وقتي بحث اقتباس ادبي در حوزه سينما را مطرح مي كنيم يعني آفرينش مبتني بر ادبيات و بخش هاي عمده اي از قرآن كريم در قالب داستان زندگي پيامبران است. قصص قرآني به دليل ساختارشان ذاتاً داراي ويژگي هاي قصه پردازي هستند و مي توانند در سينما مورد استفاده قرار بگيرند."
جمشيدي در پايان گفت: "در سال هاي اخير برخي نويسندگان ما رويكردهايي به ادبياتي كه به سينما نزديك باشد داشته اند و برخوردشان نسبت به درام و سينما جدي بوده است. در دهه چهل و پنجاه به دليل نفوذ كمتر سينما داستان ها غالباً خاصيت تصويري نداشتند و جنبه ذهني شان بيشتر بود."
نظر شما