دكتر ابوالقاسم رادفر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود : از آن جايي كه زبان فارسي محدود به ايران نيست و شبه قاره هند و پاكستان و ايران و تاجيكستان و تركيه از قديم الايام پايگاه زبان فارسي بوده اند بحث در اين باره بسيار وسيع و نامحدود است.
وي تصريح كرد: در بسياري كشورها تلاش هاي زيادي از سوي مهاجرين و سياست گذاران و مبلغان اسلام و تصوف صورت گرفته تا تمدن و فرهنگ ايراني به كشورهاي ديگر از جمله شبه قاره هند و پاكستان نفوذ كند و آثار فراواني در زمينه هاي مختلف هنري، تاريخي، معماري و كتب توليد شود.
اين استاد زبان و ادبيات فارسي اضافه كرد: امروز ما در شبه قاره و حتي بنگلادش آثار بسيار مهمي از فرهنگ و تمدن متاثر از تمدن ايراني مي بينيم كه اغلب توسط خود ايراني ها پايه گذاري شده است. حتي امروز مشاهده مي كنيم كه در كاخ رياست جمهوري هند اشعاري از شعراي بزرگ زبان فارسي مثل خيام و فردوسي و حافظ و سعدي و مولانا وجود دارد كه اين نشان دهنده نفوذ عميق زبان فارسي در شبه قاره است.
دكتر رادفر كشور هند را سرزمين عجايب و غرايب توصيف كرد و ادامه داد: شايد يكي از شگفت انگيزترين غرايب هند از نگاه يك ايراني اين باشد كه با وجود دگرگون سازي هاي ضد ايراني انگليسي ها در اين كشور، همچنان كتابخانه ها در هند و پاكستان انباشته از كتب و نسخ ناياب و برجسته ادبي ، هنري، علمي و ... فارسي است كه برخي از آنها در نوع خود بي نظير و بي همتا است.
مولف " مناقب علوي در شعر پارسي گويان شبه قاره " اضافه كرد: شايد در ايران هم اين همه آثار را نداشته باشيم. لذا با توجه به همين نكته است كه شبه قاره گنجينه بسيار عظيم و نهفته اي است كه نياز به كار و بررسي هاي زيادي دارد و مي بايست ابعاد گوناگون فرهنگي و ايراني و اسلامي آن را كه نشات گرفته از حضور چند صد ساله ايراني ها در شبه قاره است مورد تبيين قرار داد. در واقع هر جنبه فرهنگ ايراني در هند را كه بخواهيم موشكافي كنيم محل بحث فراواني دارد و مي توان درباره آنها كتاب هاي بي شماري نوشت.
وي به ريشه ايراني و صوفيانه هنرهايي چون خوشنويسي، تذهيب و معماري در اين سرزمين اشاره كرد و گفت: اغلب حاكمان حاضر در شبه قاره - نزديك به سي حكومت - ايراني بوده اند يا توسط ايرانيان منصوب شده اند كه در گسترش و حمل تمدن و فرهنگ ايراني به آن منطقه نقش اساسي ايفا كرده اند.
رئيس پژوهشكده ادبيات پژوهشگاه علوم انساني افزود: در صورتي كه حتي آشنايي عميقي با مسائل فرهنگي و تاريخي نداشته باشيم اگر به حيدرآباد كه زماني مركز حكومت قطب شاهيان محسوب مي شد برويم با ميراث فرهنگي و معنوي ايراني روبرو مي شويم و آن را به وضوح درك مي كنيم. بناهاي تاريخي اين شهر ما را كاملا به ياد اصفهان و مشهد و بارگاه اما رضا - در زمان و شكل گذشته اش - مي اندازد. در واقع ميرمومن سرآبادي كه اهل گرگان بوده و صدراعظم و ولي فقيه به شمار مي آمده در آنجا نمونه هاي بناهاي اصفهاني و مشهدي را بنا كرده و ما امروز مي بينيم كه بعد از حدود دويست سال حكومتي كه داشتند چه پيشرفت هايي را موجب شدند.
رادفر ادامه داد: قرآن هاي نفيسي هم كه وجود دارد بسيار قابل توجه است و اغلب آنان مربوط به دوره اي مي شود كه قطب شاهيان كه اصليتي همداني داشتند در آنجا حضور داشته اند.
اين محقق تاريخ و ادبيات فارسي در شبه قاره، به نقش بهمن شاهيان و فعاليت هاي خواجه محمود گاوان در ساختن مدارس و مراكز تعليمي بزرگ در هندوستان اشاره و تصريح كرد: اوج اين تحركات به دوره صفويه از قرن ده تا دوازده بازمي گردد كه دوران اوج شكوفايي فرهنگ و زبان فارسي در هند است. اما همه آن هم به اين دوره منحصر نمي شود. سلسله غزنويان كه از بين مي رود به شبه قاره عزيمت مي كنند و در آنجا تشكيل حكومت مي دهند و به حمايت از زبان فارسي اقدام مي كنند.
وي ادامه داد: بعد از آنها به سلسله تيموريان و حكومت شاه جهان و اورنگ زيب مي رسيم تا زماني كه انگليسي ها به هند آمدند و ابتدا از زبان فارسي حمايت كردند ولي بعد در صدد از بين بردن آن در شبه قاره برآمدند.
مولف " گزيده اشعار فارسي اقبال لاهوري " تصريح كرد: با اين وجود اگر ضعف و سستي به ميان آمده علت و عامل اصلي آن خود ما ايراني ها هستيم. زماني كه نادر شاه به هند حمله كرد و آن كشتار عظيم را به راه انداخت مردم ابراز انزجار مي كنند و چندان به زبان فارسي اهميت نمي دهند و يا اورنگ زيب كه از پادشاهان مقتدر تيموري است كمتر به فارسي توجه مي كند و مثل انگليسي ها به زبان اردو دامن مي زند.
دكتر رادفر تاكيد كرد: عوامل ديگري مثل قطع ارتباط ايران و هند و ... باعث مي شود زبان فارسي كم كم رو به زوال برود و آن گسترش و نفوذ سابق را از دست بدهد و انگليسي ها كه حضور مي يابند زبان خود را رسميت مي بخشند و در دانشگاه ها هم مطرح مي كنند؛ تا جايي كه هندي ها از كودكي بايد آموزش زبان انگليسي ببينند.
نظر شما