دكتر حسن ذوالفقاري در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود: درست نويسي در مطبوعات و كتاب هاي ما عمدتا به اهتمام شخصي نويسندگان بازمي گردد. آنان معمولا بطور ذاتي اين موضوع را رعايت مي كنند وگرنه فرآيند مشخصي براي اين كار وجود ندارد. شايد مطبوعات بادوام بتوانند آغازگر اصلاحات در اين زمينه باشند.
اين نويسنده اضافه كرد: در بحث درست نويسي بايد حساب خلاقيت را از ديگر حوزه ها جدا كرد. خلاقيت به معني ديگرگونه ديدن و نوشتن است و به معني برهم ريختن و آشفتگي نيست. در واقع خلاقيت هم بايد نظام مند باشد. مي توان در عين شيوا و خلاقه نويسي اصول و قواعد ادبي را نيز رعايت كرد.
وي با تاكيد بر اين كه نويسندگان ما به لحاظ تعداد و پيشرفت تكنيكي بسيار رشد كرده اند تصريح كرد: بايد مشكل زباني هم مرتفع شود. يكي از گرفتاري هاي ما در مطبوعات فقدان آموزش است تا جايي كه در يك روزنامه معمولا تعداد تحصيل كردگان زبان بسيار اندك است. كتاب ها و نامه نگاري هاي دولتي هم شكل درستي به لحاظ ادبي و ويرايشي ندارند.
اين محقق زبان فارسي اضافه كرد: رسانه ها اسير سرعت و شتاب هستند و اين مساله عدم دقت و توجه آنان را تشديد مي كند. بايد حداقل ها و معيارهايي را معين كرد و نرم افزارهاي ويراستاري تدارك ديد تا غلط ها و نارسايي هاي روشن و فاحش مشخص شود و نويسنده بتواند آنان را رفع كند. اگرچه چنين اقدامي همه انتظارات را برآورده نمي كند ولي قطعا شروعي مناسب خواهد بود.
ذوالفقاري به پايبندي رسانه ها و مطبوعات ديگر كشورهاي جهان به اين مقوله اشاره كرد و ادامه داد: با اين همه اين مسائل به شخص نويسنده مرتبط مي شود؛ ضمن اين كه در حوزه آفرينش و خلاقه ورزي جهت دهي چنداني نمي توان منظور كرد. دنياي نويسنده متعلق به خود و ذهنيت اش است. هيچ دو داستاني مشابه يكديگر نيستند و نرم افزاري كه ذكر آن رفت در اينجا كاربرد نمي يابد چرا كه در ادبيات داده هاي ما كيفي است نه كمي.
وي قائل شدن تفكيك را در اين ميان ضروري برشمرد و اضافه كرد: آيا من حق ويرايش نثر چوبك و دانشور را دارم؟ به طور حتم خير. اينان در حوزه خلاقيت به سر مي برند اما حرف ما راجع به نثر معيار است. ادبيات خلاقه بالاتر از معيار مي ايستد. شعر و داستان و ... جدا از حوزه نثر معيار است و بلاغت آنها را خلاقيت و ذهنيت نويسنده تعيين مي كند.
ذوالفقاري در تشريح اين وضعيت گفت: در تعريف آب مي گوئيم مايعي بي رنگ و بي بو. داستان مثل شربت است و نثر معيار مثل آب. نثر معيار به دنبال تعالي نيست، پيام رسان است اما چگونه گفتن و كيفيت به ادبيات مربوط مي شود.
وي تصريح كرد: زبان امري عادي است اما ادبيات عبارت از ساختارشكني زبان است. خصلت هاي ادبيات خرق عادت و هنجارشكني زباني است؛ از اين رو گزارش و خبر و ... از ساحت ادبي خارج است. ادبيات خلاقه حادثه اي است كه در زبان رخ مي دهد و آن را دگرگون مي كند و ويرايش زباني را چندان نمي توان بر آن وارد كرد.
نظر شما