پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲۱ تیر ۱۳۸۵، ۸:۳۳

در گفتگو با مهر

حافظ موسوي : "ادبيات ملي" در مقابل يكسان سازي فرهنگي جهان مدرن مي ايستد

حافظ موسوي : "ادبيات ملي" در مقابل يكسان سازي فرهنگي جهان مدرن مي ايستد

حافظ موسوي - شاعر گفت : من از اين زاويه نگاه مي كنم كه ادبيات ملي با رنگ و بوي اقليمي و فرهنگي ويژه ، قادر است جلوي يكسان سازي فرهنگي كه جهان مدرن به سمتش مي رود را ، بگيرد و اين همان دلسوزي و وسواسي است كه مجامع فرهنگي جهاني هم به دنبالش هستند يعني حفظ فرهنگ ها و فرهنگ هاي بومي و حفظ تكثري كه در فرهنگ انسان وجود دارد .

 

اين شاعر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر با بيان اين مطلب افزود : وقتي بحث " ملي بودن " مطرح مي شود ، موضوع به مقوله هاي سياسي و رنگ و بوي ناسيوناليستي نزديك مي شود و با اين ديدگاه كه در حال حاضرجهاني به سمت يكپارچه شدن و برداشته شدن مرزهاي فرهنگي مي رود ، پافشاري براين مقوله پاسخگو نيست ، آن هم درشرايطي كه مي گوئيم مشكل اصلي ما اين است كه ادبيات نمي تواند صداي ملت ما را در جهان به خوبي منعكس كند.  

حافظ موسوي ياد آورشد : يك نويسنده روسي و عراقي خيلي احساس نزديكي دارند ، انگارازيك جنس ادبيات هستند و اتفاقا تجربه هاي اينان هم به هم وابسته و پيوسته است . زبان فارسي گرچه گستردگي زبان عربي را ندارد ولي اميدوارم اين ادبيات به عنوان يك ادبيات فارسي بتواند قلمروي كه فارسي زبانان را در بر مي گيرد ( ايران ، افغانستان و تاجيكستان و ... ) به خود اختصاص بدهد . 

وي اضافه كرد : اگر منظور از ادبيات ملي ادبيات فارسي با اين ويژگي ها باشد معتقدم چنين ادبياتي وجود دارد  ، چه در گذشتگان و چه كلاسيك ، از رودكي تا نيما و از نيما تا شاعران معاصر ، به عبارتي حلقه اتصالي در اين محدوده جغرافيايي و سياسي كه نقطه اشتراك فرهنگي و مشاركت در زبان فارسي بوده و به هم وصل شده است . 

موسوي يادآور شد : متاسفانه بعضي تنگناهاي سياسي ، اهمال كاري هاي ها و برخي عقب ماندگي هاي خود ما خواسته و نا خواسته اين زبان (فارسي) را در ورود به عرصه فرهنگ جهاني منع كرده است . اگر روزي دنيا به اين منطقه حساس شود كه اين منطقه و اقليم فرهنگي چه مي گويد آن چيزي كه بيشترازهمه عناصر كمك مي كند همان " ادبيات ملي " است  ، هم ادبيات معاصر و هم ادبيات قديم . در يك قرن اخير تعداد زيادي از مستشرقين در حوزه هايي از ادبيات ما كار كرده اند كه متاسفانه خود ما نتوانسته ايم .

به گفته اين شاعرمعاصر ، ادبيات اصيل ازآنجايي كه برآمده ازروح عمومي ملت است درواقع بهترين ظرفيت را براي شناساندن موقعيت آن ملت دارد ، شناساندن موقعيت فرهنگي ، پيشينه تاريخي ، سلايق ذوق زيبايي پسندي و تمايلات روحي رواني ، سنت ها ، اسطوره ها  و ... در توانمندي ادبيات ملي است .

حافظ موسوي در خصوص حمايت نهادها و دستگاه هاي فرهنگي از ادبيات ملي تصريح كرد : نهادها كار خود را انجام مي دهند و از آنجايي كه حرف ما تاثير ندارد ، پس بهتر است چيزي نگوييم ...،  در هر كشوري نهاد ها يك سري مسئوليت ملي بر عهده دارند ولي فراموش نكنيم درتاريخ معاصر و ما قبل معاصر، كم نبودند كساني كه در موضع ملي نشستند و كاري جز نابود كردن عناصر و فرهنگ ملي نداشتند و حتي مي خواستند بعضي از سنت ها را حذف كنند ؛ البته من نمي گويم تمام سنت ها حفظ شود چراكه سنت هايي كه بوي عقب ماندگي و ارتجاع مي دهند هيچ حسني ندارند ، اما هويت هاي قومي و ملي بايد حفظ شوند .

کد خبر 351759

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha