مهرآباد*-صابر قدیمی:صابر قدیمی در قالب شعری مسأله استفاده نا متعارف از شبکه های اجتماعی موبایلی را دستمایه طنز قرار داده است که متن شعر و فایل صوتی شعرخوانی او از نظر می گذرد.
یه روز مامان شیرین به فرهاد گفت:
دعوتیم امشب خونه ی بچه ها
پاشو عزیز من، داره دیر میشه
لباساتو بپوش بریم، ده یالا
فرهاد بیچاره پریدش از جا
جای عصا تیشه شو برداش بره
مامان شیرین با خنده گفت:نابغه
صورتتو بشور، خوابت بپره
دخترشون منیژه مهمونی داشت
تموم فامیلو خبر کرده بود
هر کی با گوشی خودش ور می رفت
انگاری بین مهمونا نرده بود
هوشنگ شیش ماهه توی روروئک
درگیر انگِری برد و کلش بود
یه موزیک خفن ریپیت می شدش
از یه سی دی که پر پرز و خش بود
گــیـــــــــو، که رفته بود حموم، با فریاد
می گفت که : ساری، گیو می سام ترافیک!
( sorry,give me some traffic )
اسپید اینترنت من لیتله!
آی ویل بی سد( I will be sad ) با این مودم آنتیک!
هرکی که از راه می رسید سریعا
پسورد وای فایشونو می پرسید
هیشکی به هیچ کسی محل نمی ذاشت
شیرین و فرهاد و هیشکی نمی دید
وایبر و واتساپ، ویچت و تلگرام
وای فای بیچاره به وای وای افتاد
چهل تا تبلت و دویستا گوشی
مغز مودم دیگه جواب نمی داد
فرهاد قصه یه دفعه قاطی کرد
مودم رو از جا کند و انداخت کوچه
بعد سه چار دقیقه با خنده گفت:
فامیل جونم، بفرمایید کلوچه!
از اونجایی که خونه ی منیژه
بودش یه گوشه ی خرابه آباد
مهمونا شانس بدی داشتن ، لذا!
گوشی هیچ آدمی خط نمی داد
چون که به هیچی دسترسی نداشتن
گوشیارو یواش کنار گذاشتن
کنار هم مثل قدیم جم شدن
شلوغ پلوغ بودن، منظم شدن
چشمای گوشیاشونو دور دیدن
به ریش اینترنتشون خندیدن
*مهرآباد، صفحه طنز خبرگزاری مهر است که روزانه با سوژه های اقتصادی، اجتماعی، هنری، ورزشی، خدای ناکرده سیاسی و غیره، به ویژه و غیره شوخی خواهد کرد.
نظر شما