به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، نود و سومین نشست «دگرخند»، در سالن زندهیاد امیرحسین فردی حوزه هنری برگزار شد. در این برنامه كه به طنز مطبوعاتی با یادی از مرحوم عمران صلاحی اختصاص داشت، گیتی صفرزاده و علی زراندوز، دو طنزنویس پیشكسوت حضور داشته و مهدی فرجاللهی نیز اجرای مراسم را بر عهده داشت.
در ابتدای این نشست، مهدی فرجاللهی با اشاره به اینكه زندگی شخصیتهایی مانند مرحوم عمران صلاحی، نكات آموزنده زیادی برای ما دارد، بیان كرد: جا دارد در كنار بررسی ویژگیهای ادبی او، به خصایص رفتاری عمران صلاحی نیز اشاره كنیم. او خصایص برجستهای دارد كه لازم است در كنار آموزش طنزنویسی، در مكتب اخلاق و شخصیت این افراد هم شاگردی كنیم. او و مرحوم احترامی، از ارائه آنچه بلد بودند كوتاهی نمیكردند و برای جوانان علاقهمند به طنزنویسی بسیار وقت میگذاشتند.
وی با اشاره به تنوع نوشتههای عمران صلاحی تاكید كرد: او در قالبهای مختلف طنز، مطلب مینوشت و حتی اشعار غیرطنز او هم طرفداران خودش را دارد. ضمن این كه نوشتههای او به زبان فارسی و تركی مورد توجه فارسیزبانان و تركزبانان قرار میگرفت و در آذربایجان از نوشتههای او بسیار استقبال شده است.
عمران صلاحی بسیار باذوق بود
در ادامه، گیتی صفرزاده طنزنویس و سردبیر ماهنامه «گلآقا» گفت: میتوان گفت عمران صلاحی، اولین شخصی بود كه بعد از انقلاب، طنز را وارد صفحات مجلات ادبی جدی و غیرطنز كرد. او سال ۱۳۶۷، صفحه «حالا حكایت ماست» را در نشریه «دنیای سخن» بنا گذاشت و البته با امضایی ناشناخته؛ چراكه طنز در آن زمان مورد بدفهمی قرار میگرفت. اما بعد از آن بود كه این صفحه مورد استقبال قرار گرفت و در نشریات مختلف جدی، صفحهای را هم به طنز اختصاص دادند.
وی ادامه داد: همان طور كه اشاره شد، عمران صلاحی در قالبهای متنوعی مطلب مینوشت و یكی از این قالبها، نوشتن برای كودكان بود. او نویسنده بسیار باذوقی بود و از هر زمینهای كه گمان میكرد میتوان استفاده طنزآمیز كرد، بهره میبرد. او حتی از سوژهها و مواردی كه به نظر بقیه باطله میآمد نمیگذشت و از آن ها به نحو مطلوبی استفاده میكرد. یكی از این موارد كه یادم میآید این است كه در جلسات تحریریه گلآقا، بعضی از سوژهها رد میشدند و نویسندگانش آن ها را دور میانداختند اما مرحوم صلاحی میگفت این ها روزی به درد میخورد. مثلا بعدها دیدیم زندهیاد صلاحی، نوشتههایی از پرویز شاپور را كه رد شده و آن ها را دور انداخته بود، جمعآوری كرده بود كه در قالب یك مجموعه منتشر شد.
صفرزاده با تاكید بر اینكه مرحوم عمران صلاحی سراپا ذوق بود، افزود: او روحیات متفاوتی داشت و جالب است كه میبینیم در عین روحیه طنازانهاش، شعرهای جدی، عاطفی و تاثیرگذار هم دارد و میتوانست قضایای مختلف را هم از نگاه جدی و هم از نگاه طنز ببیند. ضمن اینكه روحیه محققانه بالایی داشت و به تحقیق بسیار علاقه مند بود، او در زمینه طنز نیز این روحیه محققانه را به كار میگرفت و ما را با افرادی آشنا میكرد كه سالها پیش در زمینه طنز قلم زده بودند و شناخته شده نبودند.
وی همچنین ادامه داد: مرحوم صلاحی با همه ارتباط خوبی داشت و در حالی كه فضای روشنفكری آن زمان با طنز میانه خوبی نداشت، مرحوم صلاحی در جمع آن ها حاضر میشد و سعی میكرد این پل ارتباطی را حفظ كند. سعی میكرد فضاهای مختلف را با هم آشتی دهد و تنها یكجانبه به موضوعات نگاه نمیكرد.
دغدغه تربیت طنزنویسان
در ادامه این برنامه، علی زراندوز اظهار كرد: افتادگی، سر به زیری و بدون جنجال بودن مرحوم صلاحی باعث شده كه بسیاری از زوایای كاری او دیده نشود. طنزپردازها معمولا در چند قالب مشخص، مطالب طنزشان را مینویسند اما زندهیاد صلاحی كار شبیه هم كم دارد، نوشتههای او از بازیهای ذهنی و كلامی زیادی برخوردار است، بعضی از كارهایش به فضای سورئال نزدیك میشود و در بسیاری از آثارش صحنهپردازیها بسیار دقیق است و كارهای تصویری زیادی دارد.
این نویسنده و طنزپرداز افزود: یكی از ستونهای مهمی كه مرحوم صلاحی داشت، «زبانبستهها» بود كه در آن از زبان اشیا یا حیوانات برای كودكان مطالبی را بیان میكرد و این مطالب در عین حال كه زبان نرم و شیرینی داشت، بسیار عمیق و پندآموز بود و میتوانم بگویم در حد بوستان و گلستان برای كودكان شیرین و آموزنده بود.
سردبیر سابق «بچهها گلآقا» با بیان اینكه مرحوم صلاحی صبر و حوصله بسیار زیادی داشت، اشاره كرد: صبر او مثالزدنی است. وقتی بچهها نوشتههایی را به عنوان شعر به مجله میفرستادند، آقای صلاحی با حوصله تمام آن نوشتهها را میخواند، اصلاح میكرد و میگفت به نام خود آن فرستنده شعر در مجله كار كنیم كه به فعالیت بیشتر در این زمینه علاقه مند شود و سرخورده نشود.
علی زراندوز همچنین تاكید كرد: او دغدغه تربیت طنزنویسان را داشت و هروقت كسی از او سوالی داشت بیدریغ برای پاسخ دادن به او وقت و انرژی صرف میكرد. امیدوارم این روحیه در طنزنویسان شناخته شده امروز ما هم وجود داشته باشد و بدانند طنزپردازی، چراغی است كه لازم است منتقل شود و اینكه تنها خودشان موفق باشند كافی نیست بلكه باید آن را به دیگران هم آموزش دهند.
نظر شما