به گزارش خبرگزاري "مهر"، در اين نامه آمده است: اين روزها ما حال و روز خوبي نداريم. اشتباه نكنيد. در خانه ما، آب و نان و محبت هست. لباسهاي خوبي ميپوشيم. مريض هم نيستيم. ما به راحتي درس ميخوانيم و قرآن ميآموزيم. اين روزها هم كه تابستان است بازي ميكنيم. تلويزيون تماشا ميكنيم. به تفريح و گردش و مسافرت و ديدن خويشاوندانمان ميرويم. البته در سالهاي گذشته، بچههاي كشور ما هم غمگين بودند. آخر در آن زمان ايران در جنگ بود. پدرها كه به جبهه ميرفتند دل بچهها برايشان تنگ ميشد. در آن زمان بعضي پدران هيچگاه ديگر از جبهه بر نميگشتند.
در چنين مواقعي بچههاي دلتنگ، نميدانستند براي ديدن پدر شهيدشان چه كار بايد بكنند. آن سالها در كشور ما گذشت و امروز آن كودكان ديروز، خود پدر و مادر شدهاند. امروز ديگر اثري از خرابي در شهر ما نيست. همه مسؤولان ما تلاش ميكنند تا شهري سبز و آباد و خرم داشته باشيم. پدران و مادران ما هم كوشش ميكنند تا طعم شيرين و گواراي زندگي را بچشيم. اما دلهاي ما اين روزها غمگين است. چند وقتي است حال و روز خوبي نداريم. غميسنگين بر سينههايمان افتاده، گلويمان را ميفشارد و چشمانما را از اشك گرم كرده است.
اين روزها ما تصاوير بسيار غمباري از شما را در لبنان و فلسطين از تلويزيون مشاهده ميكنيم. بچههاي لبناني و فلسطين صورتهايشان غبار آلود، لباسهايشان پاره، چشمهايشان خيس و لبهايشان خشك است. ما نميدانيم وقتي برق نباشد بچهها در گرما چه ميكنند. وقتي كاميونهاي لبناني و فلسطيني آتش ميگيرد چگونه نان و برنج و گوشت و ميوه به بچهها ميرسد. وقتي آجر و آوار، كوچهها و چمنها را دفن ميكند بچهها كجا بازي ميكنند. وقتي دارو و دكتر نيست بچههاي مريض چه ميكنند. ما نميدانيم وقتي شب و تاريكي بر غزه و بيروت سايه مياندازد، بچهها چگونه سر خود را روي بالش ميگذارند.
ما نميدانيم شب، وقتي ديوارها تكان ميخورد و از سقف خانه، خاك و آجر و آهن بر سرو رو و دست و پاي كودكان ميريزد، آنها چطور از خواب بيدار ميشوند. ما نميدانيم وقتي آنها زير آهن و خاك و سيمان زنداني ميشوند و وقتي مادرشان را صدا ميكنند و جوابي نميشنوند چه ميكنند. اما ميدانيم اگر از كودك لبناني و فلسطيني سؤال كنيم او ميگويد: من ديگر بازي نميخواهم، من غذا نميخواهم. من لباس نميخواهم. من خانه نميخواهم. من برادر كوچكم را ميخواهم. امروز وقتي تن نازك و كوچك اما له شده او را از ميان آهن و آتش و خاك بيرون كشيدند ديگر او را نميشناختم.
ديشب خواهر كوچك من، عروسك خود را به آغوش گرفت و خفت و از صبح تا حالا فقط توانستهاند عروسك سوخته او را از زير آوار بيرون بكشند. او ميگويد: من فقط پدر و مادرم را ميخواهم، ديشب از پدرم پرسيدم بابا بمباران كي تمام ميشود؟ او به من گفت: دختركم! به زودي اينها تمام ميشود و من ترا با برادرت به كنار دريا ميبرم. اما وقتي شب به نيمه رسيد، من نميخواستم بدن بابايم را اين طور در هم شكسته ببينم. او خيلي قوي بود. خدايا امروز ديگر بابايم نيست! او ميگويد: در اين سالها و ماهها و روزها هر وقت زوزه توپ و غرش تانك و هواپيما را ميشنيدم فورا به آغوش مادرم ميرفتم.
چقدر آغوش مادرم گرم و راحت و آرام بود. اما ديشب وقتي اتاقمان خراب شد من ديدم كه چند نفر نالان وگريان، بدن بي تپش و خاكي وخون آلود مادرم را با عجله روي برانكارد گذاشتند و با خود بردند. و من هر چه دويدم مادرم از من دورتر ميشد. خدايا امروز صبح ديگر مادرم نيست! ما كودكان ايراني حرف شما كودكان رنجديده لبنان و فلسطين را خوب ميفهميم. اما نميدانيم برايتان چه كار كنيم.
براي همين از خانههايمان به خيابان آمدهايم. شنيدهايم خاخامهاي اسراييلي به سربازانشان گفتهاند به كودكان لبناني و فلسطيني رحم نكنيد. ما نميدانيم آيا كودكان يهودي و مسيحي و ديگر كودكان جهان اين جمله را شنيدهاند يا نه؟ ما از همه كودكان جهان ميخواهيم با صداي بلند بر سر خاخامها و سربازان سنگدل اسراييلي فرياد بكشند. ما ميخواهيم همه كودكان جهان مثل ما اعلام كنند كه ما جنگ نميخواهيم. ما صلح ميخواهيم. ما ميخواهيم همه دولتها با هم مهربان باشند. اما امام خميني گفت: «اسراييل آدم شدني نيست» پس تا اسراييل هست كودكان رنج خواهند ديد.
اسراييل امروز كودكان لبنان و فلسطين را ميكشد و فردا به سراغ كودكان سوري، اردني، عراقي، عربستاني و كويتي خواهد رفت. پس ما ميخواهيم دولت اسراييل نباشد تا همه كودكان عرب و مسلمان آسوده باشند. اي كودكان لبناني و فلسطيني! اگر امروز شما ياوري جز پدر و مادرتان نداريد. و اگر آنها هم امروز نيستند، اگر دولتهاي غربي پشتيبان كودكان كشهاي اسراييلي هستند. اگر حاكمان بي ارزش عرب ساكت و بيحركتند اگر سازمانهاي بيخاصيت بينالمللي روزه سكوت و مرگ گرفتهاند اگر دستگاههاي تبليغاتي دنيا مردم را با فوتبال خواب كردهاند و اگر چكمه پوشهاي اسراييلي به شما رحم نميكنند، بدانيد خدا هست و بر شما رحم خواهد كرد.
ما نيز اين روزها را گذراندهايم. پدران و مادران ما هم در تنهايي جنگيدند؛ به خدا توكل كردند و پيروز شدند. مطمئن باشيد سربازان حزبالله در سراسر جهان ديگر گريبان اسراييل را رها نخواهند كرد. قدرت اسراييل پوشالي و نمايشي است. چرا كه آنها از مرگ ميترسند و ما فقط از خدا ميترسيم. شما هم بزرگ ميشويد و خود پدر و مادر خواهيد شد و آزادي فلسطين و آبادي لبنان و عزت مسلمانان را خواهيم ديد.
نظر شما