۲۰ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶

حجت‌الاسلام سید حسن خمینی:

شعر باید بیانگر دردهای امروز باشد

شعر باید بیانگر دردهای امروز باشد

حجت الاسلام سید حسن خمینی برای اولین بار یکی از غزل های سروده خویش را در اختتامیه شعر یار و یادگار قرائت و بیان کرد: شعر باید بیانگر دردهای امروز باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام سید حسن خمینی در اختتامیه نهمین دوره  شعر یار و یادگار که شامگاه چهارشنبه ۱۹ اسفند ماه در سالن خلیج فارس فرهنگسرا نیاوران برگزار شد به تاثیرگذاری زبان شعر اشاره و بیان کرد:  واقعیت این است که زبان شعر در فرهنگ چنان از تاثیرگذاری شگرفی برخوردار است که صدها جلسه از این دست شوق شنیدن را در روح و جان انسان فروکش نمی‌کند و آن را پایین نمی آورد.

حجت‌الاسلام خمینی با بیان اینکه به نظر می رسد بزرگان فن شعر در روزگار خودمان باید یک گام بزرگ در این زمینه بردارند اظهار کرد: شعر باید مبین دردهای امروز باشد. ما در دوران معاصر ساختارهای نوینی پیدا کرده‌ایم. قالب های زیبایی که در کار استاد بهمنی می بینیم اگر تا قبل از آن جلوی ما می گذاشتند آن را به ابتذال متهم می‌کردیم اما این ساختار با غنای ادبی همه را اقناع کرد که می‌توان با این ساختار و به زبان روز صحبت کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در ادامه با اشاره به قالب‌های شعری قبل از دهه ۲۰ و زمان مشروطه اظهار کرد: قبل از آن شعرهایی وجود داشت که خیلی تفاوتی با شعرهای صد سال قبل ندارد اما شعر ما باید بازگوکننده دردهای امروز جامعه‌مان باشد. شعر ما باید زبان امروز و درد امروز را بگوید. البته این شعر می‌تواند ساختارهای نو یا قدیمی داشته باشد.

او سپس با اشاره به جشنواره‌ یار و یادگار خطاب به برگزارکنندگان این جشنواره و شاعران شرکت‌کننده در این جشنواره گفت: ما باید شعری مطابق زمانه خود بسراییم. خوشبختانه این نوع شعر که بتواند بازتاب‌دهنده درد و مشکلات زمانه و روزگار ما باشد از سوی جوانان سروده می‌شود. جوانانی که هم توان و هم جسارت آن را دارند و هم در فرم شعری به یک بلوغ رسیده‌اند منتها باید هدایت شوند و آن را مثال هر هنر دیگری چکش‌کاری کنند. بنابراین هدفی که باید برگزارکنندگان جشنواره یار و یادگار مدنظر قرار دهند باید عبور از یک تجلیل و برگزاری جشنواره باشد. ما باید این جشنواره را برای بیان و زبان روزگار خودمان تبدیل کنیم.

حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی سپس گفت: زمانی که کودک بودم غزلی برای امام رحمت الله خواندم و ایشان صله‌ای به من دادند اما فردا به من گفتند که دیگر برای شخص ایشان شعر نگویم. سید حسن خمینی در ادامه برای نخستین بار به خواندن غزلی از خود پرداخت  که اینگونه بود:

خورشید در این کرانه تنهاست/ تنهاست که بی مثال و همتاست

تنها نه منم شکسته قامت/ پشت فلک خمیده هم تاست

گر صبح مراست دیده ی توست/ ور خانه تو راست سینه ماست

از پشت نگاهت ای پری روی/ بی تابی قلب خسته پیداست

می سوزد و همچنان وفادار/ می گرید و همچنان فریباست

وان چشم که چشمه ی کمال است/ امروز اسیر موج غمهاست

خورشید نشسته بر لب جوی/ یا ماه فتاده روی دریاست

روی تو نه رو، بدر کامل/ زلف تو نه زلف، شام یلداست

چشم تو نه چشم، چشمه ی نور/ کام تو نه کام، جام صهباست

گفتند که تیغ ابروانت /چون آه ستم کشیده برّاست

گفتم که عجب نیایدم چون/ آغشته به آب دیده ی ماست

در این مراسم شاعرانی چون علی موسوی گرمارودی، محمدعلی بهمنی، فاطمه راکعی، مرتضی امیری اسفندقه، نرگس رجایی، علیرضا مومنی، مهدی سیار، امیر مرزبان و سیده فاطمه موسوی شعرخواندند.

کد خبر 3577389

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha