پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۱۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۲۶

ايران و نظام منطقه اي خزر (16)

ابزارهاي آمريكا در سياست منطقه اي خزر

ابزارهاي آمريكا در سياست منطقه اي خزر

خبرگزاري مهر - گروه بين الملل : ايالات متحده در راستاي اجراي سياست هاي خود در منطقه خزر از سازمان هاي منطقه اي ، كشور ها و ابزارهاي مختلف استفاده مي كند. هدف اصلي اين كشور تامين منافع شركت هاي آمريكايي مي باشد اين مقال به بررسي ابزارهاي مورد استفاده آمريكا در منطقه خزر مي پردازد.

به گزارش خبرگزاري مهر، آمريكا براي دستيابي به منافع اقتصادي - بازرگاني و استفاده از مواد خام و بازار مصرف حوزه خزر و تشويق ممالك منطقه به آمريكا براي دستيابي به منافع اقتصادي- بازرگاني و استفاده از مواد خام و بازار مصرف حوزه خزر و تشويق ممالك منطقه به سيستم اقتصادي آزاد به دو دسته از ابزارهاي زير متوسط مي شود :1- از طريق ممالك متحد خود مانند تركيه، پاكستان، اسرائيل و اروپا؛ 2- از راه نهادها و سازمانهاي سياسي ، حقوقي و مالي بين المللي مثل گات (WTO) و بانك جهاني.

آمريكا بيش از اروپا تمايل دارد در مسايل مختلف منطقه درگير شود . سياست آمريكا در آسياي مركزي و قفقاز در پي حصول به اهداف ذيل است : حمايت از شركت هاي نفتي آمريكا و دستيابي به نفت و گاز منطقه براي كاهش وابستگي خود به منطقه خليج فارس و در نهايت كاهش قيمت ها ، كمك به كشورهاي منطقه در جهت حصول به استقلال واقعي و گسستن رشته هاي وابستگي به روسيه، گسترش و رواج نظام هاي دموكرات متمايل به آمريكا و سيستم اقتصاد بازار در سطح كشورهاي منطقه، ترويج ارزش هاي ليبراليسم ، جلوگيري از گسترش سلاح هاي هسته اي و عوامل مرتبط با آن از قبيل دانشمندان هسته اي و دانش هسته اي ، تقويت نقش تركيه در منطقه و به موازات آن حفظ سياست محدوديت و در انزوا قرار دادن ايران، و در آخر جلوگيري از تلاش اقتصادي ، نظامي و سياسي روسيه و برقراري مجدد تاثير آن در آسياي مركزي و قفقاز.

در زمينه اقدامات آمريكا و آسياي مركزي قفقاز ، آنچه كه بيش از هر عامل ديگري آن كشور را در منطقه ياري مي رساند تمايل كشورهاي منطقه به حضور آمريكا در منطقه مي باشد. اقتصاد پيشرفته آمريكا و قدرت عظيم نظامي آمريكا از عواملي است كه كشورهاي منطقه را به فراخواندن آن كشور به منطقه تشويق مي كند، بويژه در اين منطقه مي توان به جمهوري آذربايجان اشاره كرد كه به دليل آنچه كه به زعم آن كشور كمك و مساعدت روسيه و ارمنستان در مقابله با آذربايجان ناميده مي شود، خواهان دخالت وميانجي گري مستقيم آمريكا و ناتو در بحران قره باغ  مي باشد.

عامل مهم ديگر در اين زمينه به ضعف نسبي روسيه در زمينه هاي اقتصادي ، سياسي و نظامي ارتباط پيدا مي كند . در نتيجه اين ضعف، كشورهاي ديگر جرات حضور در مناطقي كه روسيه آنها را حوزه منافع حياتي خود مي داند پيدا كرده اند. چون روسيه به دليل ضعف قدرت، توان حضور در مناطق شوروي سابق را ندارد ،  اين امر باعث ايجاد يك خلاء استراتژيكي در منطقه شده كه آمريكا مي تواند با حضور خود آن را پر نمايد . با چنين نگرشي است كه آمريكا در منطقه حضور پيدا كرده و روز به روز نفوذ خود را گسترش داده است.

از نظر آمريكا دو مدل حكومتي براي منطقه وجود دارد :1 - مدل تركيه بر مبناي سكولاريسم؛ 2- مدل حكومتي ايران. از ديد آمريكا ، تركيه الگويي مطلوب براي جمهوري هاي منطقه است ، زيرا كشوري با گرايش غربي عضو ناتو و معتقد به جدايي دين از سياست و مدافع غرب است . رقابت با ايران و جلوگيري از پياده شدن الگوي حكومتي اسلامي ايران در منطقه از ديگر اشتراكات تركيه و اسرائيل است. با بزرگنمايي خطر اصولگرايي اسلامي، آمريكا، تركيه و اسرائيل جمهوري هاي منطقه را تشويق مي كنند كه شركايي در خارج از جهان اسلام (به غير از ايران) براي خود پيدا نمايند و از ايران دور شوند.

ديگر اين كه غرب بر روي تركيه براي جايگزيني نقش مسكو در آسياي مركزي و قفقاز حساب باز كرده است. اسرائيل در اين زمينه از تركيه به عنوان "اسب تروا" براي ايجاد جاي پا در شوروي سابق با هدف تضعيف حضور روسيه سود مي جويد ، زيرا روسيه تا كنون مانع بالقوه اي براي حضور ديگر بازيگران از جمله تركيه بوده است.

همكاري و همگامي تركيه با اسرائيل جزئي از سياست استراتژيك نهايي آمريكا و اسرائيل در قالب راهبرد خاورميانه بزرگ با هدف اتصال كشورهاي خارج نزديك ، قفقاز ، آسياي مركزي و تركيه در يك منطقه جغرافيايي سياسي است كه در صورتي كه رابطه ايران و آمريكا  عادي شود از اهميت تركيه كاسته خواهد شد.

آمريكا براي كنترل ايران در جبهه شرقي، پاكستان را در جهت به قدرت رساندن طالبان به منظور بي ثبات كردن مرزهاي شرقي ايران حمايت كرد و در جبهه جنوبي به طور مستقيم و غير مستقيم امارات متحده عربي را در طرح ادعاهايش نسبت به جزاير سه گانه تشويق نمود. در جبهه شمالي نيز با حمايت از مثلث همكاري هاي استراتژيك تركيه - اسرائيل - آذربايجان، سعي در تكميل اين محاصره دارد . آمريكا حتي با حمايت از قدرت منطقه اي تركيه سعي در مطرح كردن موقعيت ژئوپلتيك آن كشور، در مقابل بي ارزش ساختن جايگاه ژئوپلتيك ايران دارد.

دولت آمريكا با انتقال نفت درياي خزر از طريق ايران مخالف است  و بر اين عقيده است كه ايران، از رقباي كشورهاي منطقه خزر است و نه از شركاي آنها . تحليل سياست و منافع ايالات متحده در منطقه به آساني مشخص مي كند اولين جنبه سياست آمريكا تامين انرژي مصرف كنندگان كه خود مهمترين آنها مي باشد است . دومين جنبه آن كنار گذاشتن ايران از تاثير گذاري بر اكتشاف، حمل، توسعه و بازاريابي محصولات انرژي و سومين جنبه اين كه از انحصار هر يك از كشورها بر منابع انرژي خزر جلوگيري كند.

کد خبر 358044

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha