خبرگزاری مهر - گروه ورزش - محمدسررشته داری: بحثی وجود دارد، بحثی عمیق به ابعاد زمین چمن، نه برای تیمهای محلات که برای تیم ملی فوتبال ایران. حرفی وجود دارد، به عمق حمایت، نه از یک شخص و یک هم وطن که از تیم ملی فوتبال ایران. جنگی وجود دارد، نه میان دوستان و دشمنان، نه بین دو دشمن که بین طبقات یک ساختمان در زیر گذر ساختمانی در خیابان سئول.
حرف این است: آیا اگر نسل ژرمنها و تیم ملی فوتبال آلمان قهرمان جهان میشود، این امکانات، حمایت و جنگ را در میان مردان تصمیم سازش میبیند با صفر تا صد آن کشور از پایین تا بالا، از ورزشی تا غیر ورزشی از آن تیم حمایت میکنند؟
پرسش این است که مثلا بکن بائر آلمانها، رودی فولر و کلینزمن آلمانها یا دبیر کل فدراسیون عریض و طویل آلمانها با یواخیم لو به درست یا غلط، صحیح یا اشتباه در حال کری خوانی و رجزخوانی است؟ آیا در آلمان که پنج بار قهرمان دنیا شده است معاون وزیر ورزش، معاون گودرزی آن کشور روی زمین شخم خورده میایستد و میگوید: «یواخیم لو زیادی صحبت میکند و ما زمین چمن خوب داریم»؟
تلخندی به بزرگی پنج قهرمانی جهان!
پاسخها منفی است، این حرفها تلخندی دارد زهردار! اگر آلمان قهرمان دنیا میشود و آن را پنج بار تکرار میکند دلیلش این ست که همه در یک مسیر به هم کمک میکنند نه اینکه چند روزی یک بار، چند ساعتی چند بار مربی کهنه کارشان کیروش را، بلاژویچ را، ایویچ را، دایی را سیاه باز، آقا قلدره، داروغه و ...بنامد.
پل برایتنر به برنامه ۹۰ آمد، مردی از جنس بایرن مونیخ، آمد حرف زد و رفت. حرفهایش از جنس طلای فوتبال بود اما هیچکس نشنید، هیچکس حرفهای اسطوره فوتبال آلمان را نشنید که میگفت «اتاق فکر فوتبال آلمان به این نتیجه رسید که فوتبال کشورمان به خلاقیت نیاز دارد در نتیجه باشگاهها والبته بایرن مونیخ به فکر تغییر افتادند».
آنجا در موطن قهرمان فوتبال جهان؛ حتی باشگاهها یک مسیر را طی طریق می کند، در یک دالان با یک هدف، با یک مقصود جلو میروند و فراموش نکنید، فراموش نکنیم که باشگاههای آنها دولتی نه، خصوصی هستند.
کودک درون آزمون !
تیم ملی ایران اما تنهاست، سردار آزمونش به حکم کودک درونش به حرفهای آن جنابان میخندد، همه حیرت زده نگاهش می کنند، تیموریانش کم مانده گریه کند که کیروش را آوردهایم و زمین تمرین نداریم، من نویسنده هم به یاد آن لطیفه جهنمی میافتم و قیر و قیفی که بالاخره یکی از آنها در کشورمان نیست. ما یا امکانات نداریم یا مربی.
وقت تنگ است، دنیا در حال آماده شدن برای مقدماتی جام جهانی است اما از وزیر گرفته تا معاون و دبیر کل درست در نقطه مقابل کی روش قرار دارند و به این فکر نمی کنند که فوتبال ایران در حال تهدید شدن است و نتیجه اختلافها مطمئنا رسیدن به جام جهانی نیست.
به اسامی کاری نداریم کیروش و سجادی و کفاشیان و اسدی برای فوتبال اهمیتی ندارند، آنها میآیند، میروند و کسی به یادشان نمیآورد اما جشن و خروش و تورم رگ غیرت مردم را همه به یاد خواهند آورد. این تیم موفقیت را صدا میزند و مظلومانه و از سر التماس هم صدا میزند و حیف که کسی آن فریاد را نمیشنود.
یک میانجیگر لازم است، یک ریش سفید، ریش سفیدی مثل فائقی، یا حتی شاید خود آقای روحانی. اینجا جنگی بر پا است و هر روز تهدید و استعفاست که پرتاب میشود. گویا همه آلزایمر گرفتهاند و از یاد بردهاند که چهار ماه دیگر باید با امثال ژاپن و عربستان رو در رو شویم. همه از یاد بردهاند.
نظر شما